در هفته های اخیر شاهد ابراز تمایل برخی از کشورهای آسیای میانه به توافقنامه چابهار یا استفاده از ظرفیت ترانزیتی ایران هستیم. برای نمونه با سفر هیات اقتصادی از تاشکند به ایران، پیوستن ازبکستان به سه کشور هند، ایران و افغانستان در توافقنامه چابهار مراحل نهایی خود را طی میکند. همچنین هفته گذشته سفیر قرقیزستان در ایران خواهان استفاده از ظرفیتها و پتانسیل تجاری و بازرگانی بندر شهید رجایی برای ترانزیت کالاهای قرقیزستان شد.
دلیل این ابراز تمای ها کاملا روشن است، اسیای میانه حصور در خشکی به دنبال اتصال به آبهای گرم ایران و دستیابی به بازارهای کشورهای خلیج فارس و یا بازار دو میلیارد نفری جنوب آسیا است. از همین روی بندر اهمیت چابهار در تجارت اینده منطقه مشخص میشود.
چرا چابهار مهم است؟
بیش از ۳۰ سال است که بندر چابهار تنها دروازه اقیانوسی ایران به خلیج عمان است. واقع شدن در ساحل استان سیستان و بلوچستان ایران و موقعیت استراتژیک، آن را به نقطه کانونی برای توسعه کشور تبدیل کرده است که بارها مقامات کشور نیز بر توسعه آن تاکید کردهاند. اکنون به نظر میرسد که با همکاری کشورهای همسایه، این بندر در مسیر دستیابی به پتانسیل واقعی خود قرار دارد.
در ماه می ۲۰۱۶، هند توافقنامهای برای توسعه دو اسکله در بندر چابهار و در راستای یک پیمان سهجانبه با افغانستان و ایران را امضا کرد. در مقابل، بنادر هند در امتداد سواحل غربی به چابهار متصل و دریچهای برای کالاهای هندی ایجاد شد که مجوز عبور از ایران به افغانستان و فراتر از آن را دریافت میکنند.
بندر چابهار از نظر سیاسی و اقتصادی برای هند مهم است از همین روی توانست ایالات متحده را متقاعد کند که این بندر از تحریم های آن معاف شود.
در اهمیت چابهار برای دهلی میتوان به موارد زیادی اشاره کرد اما مهمترین دلیل، دسترسی هند به آسیای میانه است.
قبل از استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷ هند از طریق افغانستان و تاجیکستان به آسیای مرکزی دسترسی مستقیم داشت. اما پس از استقلال پاکستان در مسیر ایجاد ارتباط مستقیم با آسیای مرکزی قرار گرفت. اکنون برای ارتباط با آسیای مرکزی، هند باید از طریق خاک پاکستان متصل شود اما به دلیل تیرگی روابط هند و پاکستان، این امر میسر نشده و حتی از امنیت کافی نیز برخوردار نیست.
از همین رو، هند برای مدت طولانی در تلاش برای یافتن راهی جایگزین برای آسیای مرکزی است. البته این هدف تا حدودی در قالب کریدور بینالمللی حمل و نقل شمال جنوب (INSTC) محقق میشود که یک مسیر آبی، زمینی، ریلی به آسیای مرکزی، روسیه و اروپا از طریق ایران و دریای خزر با دور زدن پاکستان است. بنابراین علاوه بر INSTC، بندر چابهار میتواند به هند در دسترسی به آسیای مرکزی و اروپا کمک کند.
با پیشرفت این بندر، رسانههای هندی و مقامات دولتی به طور مداوم بر مزایای این پروژه در روابط بینالمللی تاکید میکنند. با این وجود، برخی از چالشهای ژئوپلیتیکی مانع توسعه هرچه بیشتر آن میشود.
تقویت ارتباط منطقهای
البته مزایای توسعه این کریدور تنها مختص هند نیست، بلکه توسعه چابهار به ایران امکان میدهد کشتیهای بزرگتری را دریافت و اشتغال و اقتصاد ایران خود تقویت کند. در سوی دیگر، افغانستان محصور در خشکی دیگر نیازی به بنادر پاکستان نخواهد داشت. براساس گزارشی، افغانستان ۸۰ درصد از حمل و نقل بار را از بندر کراچی پاکستان به بندر عباس و بندر چابهار ایران منتقل کرده است. مایکل کوگلمن، معاون مدیر برنامه آسیا در مرکز وودرو ویلسون واشنگتن میگوید: «موقعیت بندر چابهار را برای صنعت دریایی جذاب میکند، چون بنادر آب گرم زیادی در نواحی شمالی اقیانوس هند وجود ندارد»
با این وجود، اهمیت فراوان توسعه بندر چابهار برای هند اغراقآمیز نیست. اختلافات تاریخی با پاکستان باعث شده است که این کشور قادر به راهاندازی مسیرهای تجاری زمینی از طریق این کشور نباشد و مانع از ارتباط آن با بازارهای آسیای مرکزی شود. اما چابهار با تبدیل شدن به دروازهای برای هند، به طور موثر این مشکل را حل خواهد کرد.
کوگلمن میگوید: «هند مدتهاست که به دنبال دسترسی بهتر به بازارهای آسیای مرکزی، بهویژه بازار گاز بوده، اما به دلیل موانع موجود در پاکستان در این تلاش با مشکل مواجه شده است.»
در اوایل ماه مارس سال گذشته، موسسه مطالعات استراتژیک افغانستان (AISS) گزارشی را منتشر کرد که در آن بر اهمیت توسعه چابهار تاکید شده بود. محققان استدلال کردهاند که این پروژه باعث تقویت روابط و همچنین افزایش تجارت و روابط ترانزیتی بین سه کشور خواهد شد. به گفته AISS، تجارت هند با آسیای مرکزی احتمالا طی چند سال ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد دلار افزایش یابد.
تنش با آمریکا
با وجود مزایای فراوان برای سه کشور مذکور توافقنامه چابهار، این پرسش مطرح میشود که چرا توسعه بندر تا این اندازه طول کشیده است؟ هند و ایران در ابتدا در سال ۲۰۰۳ برای توسعه بندر چابهار توافق کردند اما از آن زمان، این پروژه به دلیل عوامل ژئوپلیتیکی به ویژه روابط متزلزل ایالات متحده با ایران با مشکل مواجه شده است.
پس از انقلاب اسلامی ایران و اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی، ایالات متحده به طور مستمر از تحریمها برای تأثیرگذاری بر سیاستهای ایران و تضعیف اقتصاد آن استفاده کرده است. باید توجه داشت که تهران و واشنگتن روابط نزدیکی با دهلی دارند، از همین روی هند تلاش میکند تا تعادل دشواری بین حفظ روابط عمیق خود با ایالات متحده ایجاد کند و در عین حال به نیازهای اقتصادی و انرژی خود که مستلزم حفظ روابط خوب با ایران است را پوشش دهد.
پروژه چابهار پس از لغو تحریمها علیه ایران توسط دولت اوباما در ژانویه ۲۰۱۶، دوباره احیا و حتی معاف از تحریمهای سخت دوران ترامپ علیه ایران شد اما اتاق بازرگانی و صنایع افغانستان (ACCI) در گزارشی اعلام کرد که تحریمهای آمریکا علیه ایران، پیشرفت چابهار را کند کرده است.
در حالی که سرمایهگذاری هند محور اصلی پروژه چابهار است، زمزمه هایی از دعوت ایران برای سرمایهگذاری از طرفهای دیگر نیز بگوش میرسد. این حرکت میتوان موجب شتاب هند در توسعه بندر شود، چون هند در پاسخ به تحولات کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC)، به دنبال توسعه چابهار است. پروژههای ۶۰ میلیارد دلاری CPEC در بندر گوادر پاکستان تقریباً ۷۲ کیلومتر با چابهار فاصله دارد.
نتیجه
همانطور که اشاره شد توسعه بندر چابهار میتواند به عنوان حلقه واسط میان کشورهای خلیج فارس و هند با افغانستان و آسیای میانه باشد. ایران نیز علاوه بر افزایش درآمدهای ترانزیتی خود که متاسفانه نتوانسته در این زمینه سهم بالایی داشته باشد، میتواند تجارت کشورهای منطقه رو به خود وابسته کند. امنیت جمهوری اسلامی ایران، سرمایه گذاری و اشتیاق کشورها برای حضور در بندر چابهار را بیشتر کرده است.