یکی از احادیثی که بسیار شنیدهایم، حدیثی است درباره زیبایی و زیبادوستی خداوند. امام صادق(ع) از جدّ گرامیش علی(ع) روایت کرده است که فرمود: «إن الله جمیلٌ یُحِبُّ الجمال و یُحِبُّ اَنْ یَری اَثَر النِعمة علی عَبْدِه»؛ خداوند جمیل است و جمال و زیبایی را دوست دارد و همچنین دوست دارد که اثر نعمتهای خود را در مردم مشاهده نماید.(کافی، ج6، ص438) نعمتهای خداوند چه نعمتهای مادی و چه نعمتهای معنوی همه زیبا هستند که انسانها، هم باید به آن آراسته شوند و هم باید به آن پایبند باشند. ضمن آنکه اعتقاد به اینکه هرچیزی که از سمت خدا صادر شده است زیباست، میتواند در زندگی معنوی و مادی به ما کمک کند. خداوند قوهای برای شناسایی زیبایی و اصول آن در وجود ما قرار داده که «فطرت» است. فطرت انسانها میتواند حد و مرز زیبایی، حقیقت زیبایی، کارایی زیبایی و زمان و مکان عرضه زیبایی و عدم آن را بشناسد. بهعبارتی زیبادوستی فقط مسئله نیست، بلکه بهکارگیری زیبایی و وجوهی که زیبایی را قابل مشاهده میکند هم مهم است. انسانهایی که به فطرتشان رجوع میکنند، همه چیز را زیبا دیده و در این زیبایی خداوند را پیدا میکنند. شعر باباطاهر عریان که در زیبایی کوه، دشت، دریا، آسمان و... خداوند را میبیند، معرف حضور همه هست که «به صحرا بنگرم صحرا ته وینم، به دریا بنگرم دریا ته وینم».
افعال خداوند و مراتبی که برای مخلوقات در نظر گرفته شده است، هم زیباست و هم حکمتی دارد که باید آن را بشناسیم و درست بهکار بگیریم. خداوند در قرآن از روش زیباشناسی و معرفی زیبایی استفاده میکند. زیباییها را به خود منتسب کرده و زشتیها را از آن کفار و شیاطین جنّی و انسی میداند. ارتباط انسان با خدا هم با همین زیباشناسی صورت میگیرد؛ بههمین دلیل شیاطین و کفار و انسانهای ناصالح و سرکش به سمت زشتیها حرکت میکنند و هم زیباییهای خداوند را زشت جلوه میدهند تا دیگر انسانها را از خدا و اطاعتش دور کنند. بهعبارتی میخواهند ارتباط انسان را از این طریق با خدا قطع کنند. آنها بندگی و اطاعت را سخت و طاقت فرسا جلوه میدهند، زشتیها را زیبا جلوه میدهند، شک و تردید ایجاد میکنند و... تا بندگان را سست کنند. در آیه 48 سوره انفال آمده است: «وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ»؛ هنگامى که شیطان، اعمال آنها(مشرکان) را در نظرشان زیبا جلوه داد. شیطان از روشهای مختلف استفاده میکند تا زشتیها را زیبا و زیباییها را زشت جلوه دهد. یکی از این روشها «تسویل» نام دارد؛ یعنی زیبا جلوه دادن یک چیز بد که نفس انسان به آن حریص است. علامه طباطبایی میفرماید: «مقصود از زینت دهنده، شیطان است، به شهادت اینکه در آیاتی از قرآن مجید، زینتدهنده اعمال زشت را شیطان دانسته و اگر در پارهای از آیات، ضلالت گمراهان را به خدا نسبت داده، نه از این جهت است که شر از خداوند سر میزند، بلکه در هر جا نسبت داده شده بهعنوان جزای شر است... آری، وقتی بنده مرتکب فسق و فجور شود، خدای تعالی هدایت را از او دریغ مینماید و بههمین معنا در حقیقت اذنی است برای داعی ضلالت، یعنی شیطان و وقتی شیطان دست خدا را از سر بندهاش کوتاه و خلاصه میدان را خالی دید، اعمال زشت را در نظر آن بنده جلوه و زینت داده و او را گمراه میکند.»(المیزان، ج۹، ص۳۶۴) فطرت انسان میتواند زیباییها و حدود استفاده از آن را تشخیص دهد؛ اما وقتی که غرق در گناه شود، خداوند قدرت شناخت زیبایی را از او میگیرد. این سلب تشخیص دلایل فراوانی دارد. هم میتواند از رحمت باشد و هم میتواند از غضب باشد.
برای نمونه، وقتی شخصی تخلفی مرتکب میشود، برخی اختیارات قانونی را از او سلب میکنند تا بیش از این به تخلفش ادامه ندهد و همچنین بیشتر از این بهدیگران آسیب نرساند. انسانی که یاغی میشود هم میتواند تمام زیباییها را در خود از بین ببرد و هم میتواند به زیباییهای اطراف خود صدمه بزند. خداوند با این سلب تشخیص، دست او را از زندگی دیگر انسانها که به زیبایی تمایل دارند، کوتاه میکند که البته مراتبی هم دارد.
دشمنان دین برای منحرف کردن بندگان خدا آنها را نسبت به زیباییها بدبین میکنند و با هر روشی زشتیها را بهجای زیبایی قرار میدهند. در آیات قرآن در مورد تسویل سخن گفته شده است. در آیه18 سوره یوسف «وَ جاءوُا عَلى قَمیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْرا»؛ که برادران حضرت یوسف میخواستند با خونین کردن پیراهن یوسف، نفرت خود را دلسوزی و محبت جلوه دهند و در آیه25 سوره محمد(ص) «إِنَّ الَّذینَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّیْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُم»؛ که شرح حال مرتدان است. کسانیکه حق را یافتند و شناختند اما باز هم به آن پشت کردند، گرفتار زیباسازیهای شیطان میشوند. تمام اعمال و رفتار زشتشان را زیبا میبینند و با همین تفکر در باتلاق نفسانیت فرو میروند. نتیجه آنکه ما باید در جهت شناخت زیباییهای حقیقی و رفتن به سمت آن تمام تلاش خود را بهکار بگیریم تا بنده پرهیزگار خدا بشویم.