صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۹  ، 
کد خبر : ۳۳۷۰۵۹

منتقدان مغرض و غیرعامل

سال 1401 در حالی آغاز شد که دولت سیزدهم به ریاست آقای رئیسی قوه مجریه را در اختیار داشت و پس از هشت سال دیگر از دولت مورد حمایت اصلاح‌طلبان خبری نبود[...]
سال 1401 در حالی آغاز شد که دولت سیزدهم به ریاست آقای رئیسی قوه مجریه را در اختیار داشت و پس از هشت سال دیگر از دولت مورد حمایت اصلاح‌طلبان خبری نبود. حدود 9 ماه پیش در انتخاباتی که در خردادماه برگزار شد، اصلاح‌طلبان نتوانستند اعتماد اکثریت جامعه را کسب کنند و این چنین بود که نامزد جریان رقیب سیاسی آنان بر مسند قدرت نشست. 
طی ماه‌های اخیر، این جریان در محاق بود و فرصت چندانی برای خودنمایی نداشت، به ویژه آنکه دولت نوپا توانست در فرصتی کوتاه در برخی عرصه‌ها موفقیت‌هایی کسب کند؛ از جمله بر ماجرای کرونا فائق آید و حتی در عرصه دیپلماسی موفقیت‌های حائز اهمیتی کسب کرد و این امر تا حدودی دهان منتقدان را بسته نگه داشت.
با آغاز سال جدید، به تدریج اصلاح‌طلبان جان گرفته‌اند و خود را برای مواجهه جناحی‌ـ سیاسی با دولت آمده می‌کنند. از یک سو آنان چشم انتظار ثبت خطا و ناکامی در عملکرد دولتند تا آن را بستری برای همگرایی اردوگاهی خود فراهم آورند. به همین دلیل است که با صراحت اعلام می‌دارند: «اگر دولت رئیسی به همین رویه ادامه دهد تا تقریباً شش ماه آینده بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان منسجم می‌شود، اما اگر دولت موفق شود، ترمیم این رابطه قدری عقب خواهد افتاد.» در این مسیر امیدوارند که برنامه‌های تحولی‌ـ اصلاحی دولت رئیسی نتیجه‌بخش نباشد، تا بار دیگر میدان‌دار فضای سیاسی کشور شده و خود را ناجی معرفی کنند. 
از دیگر سو رویکرد انتقادی برای مواجهه با دولت جدید را اتخاذ کرده‌اند و قلم به دستان‌شان بار دیگر در حال گرد آمدن هستند. در همین راستا، روزنامه «هم‌میهن» به پشتیبانی و زیرنظر غلامحسین کرباسچی و با حضور برخی اصلاح‌طلبان مانند عباس عبدی، احمد زیدآبادی، افشین امیرشاهی و جواد روح به عنوان اعضای شورای سردبیری کار خود را به زودی آغاز خواهد کرد. اقدامی که بی‌ارتباط با انتخاباتی نیست که در کمتر از دو سال آینده در اسفندماه 1402 رقم خواهد خورد.
در همین زمینه، نظریه‌پرداز مشهور اصلاح‌طلبان قلم به دست گرفته و طی یادداشتی دولت سیزدهم را «دولت آماتور» نامیده است که می‌خواهد اوضاع کشور را سامان دهد! وی مدعی است: «مسئله امروز ایران آن است که دولت از کادر تهی شده است و همزمان ضد کادر و کادرپروری عمل می‌کند. به‌طور دقیق‌تر از زمان دولت مهرورز تا امروز، روند بی‌بازگشت کادرزدایی آغاز شده است. اکنون، تصویر کابینه مستقر در دولت سیزدهم تجسم چنین وضعیتی است و زمانی‌که به تحولات درون وزارت‌خانه‌ها و دستگاه‌های اداری نظری بیفکنیم، وضعیتی به‌مراتب وخیم‌تر را فهم می‌کنیم؛ وضعیتی برخلاف انباشت عقل و تجربه.»
اولین نکته که درباره این نوشتار می‌توان گفت، آن است که نویسنده آشکارا تحقیر و توهین به دولت منتخب مردم را هدف قرار داده است. این در حالی است که در بخش عمده‌ای از انتصاب دولت کسانی به قدرت رسیده‌اند که اتفاقاً سالیان متمادی است در حوزه تخصصی خود مشغول به خدمت بوده و از مهارت لازم برای اداره زیرمجموعه برخوردارند. در این بین، به کارگیری برخی چهره‌های نوظهوری که پیش از این کمتر نام آنها را شنیده بودیم برآمده از منطق کارآمدسازی مبتنی بر چرخش نخبگان و جوان‌گرایی است. 
در کنار این نکته باید یادآوری کرد که در طول هشت سال حکمرانی دولت مورد علاقه و حمایت اصلاح‌طلبان نیز شاهد به کارگیری افرادی بودیم که در پایان کار کارنامه ضعیفی از خود به جای گذاشتند که حتی مورد انتقاد حامیان‌شان قرار گرفتند؛ اما در آن زمان آقای حجاریان و دوستان‌شان ترجیح می‌دادند که سکوت اختیار کرده و از تعبیر «دولت آماتور» استفاده نکنند! اما حال که عمر دولت منتخب مردم هنوز یک سال نشده است، توپخانه خط تخریب و تحریف آغاز به کار کرده است.
نکته قابل ملاحظه دیگر آن است که روند مذکور اگر مطابق با واقع باشد، روندی است که در طول هشت سال گذشته از سوی دولتی دنبال شده است که با حمایت تمام قد آقای حجاریان و دوستان هم‌اردوگاهی‌شان رخ داده است. اصلاح‌طلبان در طول چهار دهه گذشته بسی بیشتر از رقیب سیاسی‌شان سکان حکمرانی و مدیریت در دستگاه اجرایی را بر عهده داشته‌اند و امروز باید پاسخگو باشند که چرا نتوانسته‌اند در سطوح میانی لایه‌ای از کارشناسان و متخصصان کارکشته را تربیت کرده و آنان را در جایگاه کارشناسی تثبیت کنند! 
از سوی دیگر، اذهان عمومی در طول چهار دهه گذشته خاطرات حکمرانی این جریان سیاسی را فراموش نکرده است و به خوبی به یاد دارد که چگونه این جریان پس از دستیابی به قدرت با تغییرات اتوبوسی، کارشناسان زبده و متعهد دستگاه‌های مختلف را با نگاهی جناحی و سیاسی تغییر داده و به جای ایشان، مدیران هم‌جناحی و هم‌حزبی خود را به صدر قدرت رسانده‌اند که حاصل آن وضعیت موجودی است که مورد انتقاد آقای حجاریان قرار گرفته است. 
اظهارات فوق هرچند با حقیقت امر فاصله دارد، اما فراموش نباید کرد که توجه به این ادعاها (و فرض را بر صحت تعابییر گذاشتن) ما را به این حقیقت راهنمایی می‌کند که چنین مباحثی باید فارغ از تعلقات جناحی و سیاسی و مبتنی بر منافع ملی دنبال شود که حاصل آن اجماعی عمومی بین تمامی نخبگان کشور برای تثبیت عقلانیت و انباشت عقل و تجربه در مدیریت کشور خواهد بود.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات