هنگامی که شرکت «جنرال موتورز» آمریکا برای اولین بار اتومبیل شورلت «نوا» را به آمریکای جنوبی وارد کرد، کسی خواهان خرید این ماشین نشد[...]
هنگامی که شرکت «جنرال موتورز» آمریکا برای اولین بار اتومبیل شورلت «نوا» را به آمریکای جنوبی وارد کرد، کسی خواهان خرید این ماشین نشد؛ چون آنها آگاه نبودند که واژە «No Va» در زبان این قسمت از قاره آمریکا به معنای «وسیلهای است که راه نمیرود.» این شرکت خودروساز در اقدامی سریع، نام این محصول را در آن بازار به «کاراییب» تغییر داد.
مسئولان رسانهای هنگام انتشار بیانیه، اطلاعیه یا پیام رسانهای باید به افکار عمومی توجه داشته باشند، زیرا پس از دولت روحانی، اطلاعرسانی و باورپذیری مردم از سخنان دولتمردان بسیار دشوار شده است و مردم دریافتهاند که وقتی رئیسجمهور دستور میدهد وسیلهای ارزان شود یا قیمتی واقعی فروخته شود، باید همان معنا به افکار عمومی منتقل شود.
مردم در شرایط جدید دریافتهای متفاوت از پیامهای رسانهای دارند؛ زیرا هر پیام دارای سه بخش متن، زیرمتن و فرامتن است. لایه اول «متن» است، تولیدکننده پیام به شکلی صریح، واضع، آشکار و بیواسطه آن را میسازد. پیش از عصر دیجیتال مخاطب تمام متن را دریافت میکرد و هیچ بخشی از پیام هدر نمیرفت.
در «زیرمتن» همان پیامی که در پشت متن به صورت پنهانی ارائه شده تا مفهوم متن را کاملتر کند، به عبارت دیگر فرستنده پیام منظور خود را واضح بیان نمیکند و آن را به صورت کنایه و پوشیده میگوید.
امروزه این قسمت از پیام بسیار مهم است و ماندگاری بالایی دارد.
«فرامتن» فراتر از ساختار رسانه و خارج از خواست و اراده تولیدکننده و مصرفکننده پیام است و به فرهنگ، وضعیت زمانی و مکانی و عناصر بیرونی پیام برمیگردد.
اکنون میتوان فهمید چرا وقتی دولت اعلام میکند که در آینده بخشی از کالاهای اساسی تثبیت میشوند، مردم باز هم روی به انبار، احتکار و گرانفروشی و گران خریدن میکنند؛ زیرا متن زیادی برای اقناع تولید شده، اما افکار عمومی همچنان بر زیر متن و فرامتن تکیه دارد که البته بخش اعظم آن به خاطر عملکرد نادرست مدیران پیشین، القائات رسانههای معاند و معارض است و زمان زیادی لازم است که مخاطب و پیامهای دولت در یک خط فکری قرار بگیرند و شاید هم محال باشد.
دولت مردمی رئیسی با وجود اینکه بهترین رسانهها و زبدهترین تیمهای رسانهای را در اختیار دارد و میتواند پیامهای خود را با سرعت به عامه مردم انتقال دهد؛ اما«کُمِیت رسانهایاش میلنگد»، زیرا؛
۱ـ مجابسازی و اقناع افکار عمومی یکی از ارکانی است که متاسفانه عناصر رسانهای دولت تاکنون آنطور که باید به آن توجه نکردهاند تا مردم را مجاب و قانع کنند و شبهات و سؤالات آنها را پاسخ دهند!
۲ـ احساس میشود هماهنگی و تقسیم کار میان تیمهای رسانهای دولت وجود ندارد تا همدیگر را در مواقع بحرانی و زمانهایی که لازم است پیامهای اقناعکننده به مخاطب داده شود، پوشش نمیدهند و حتی همدیگر را خنثی هم میکنند!
۳ـ مسئولان دولت در این خیال هستند که صرفاً انتشار متن میتواند مردم را اقناع کند، اما در عمل میبینیم که جلسات مذهبی، هیئتها و تریبونهای نماز جمعه که حامیان اول و آخر این دولت بوده و هستند، نسبت به برخی مسائل اقناع نشدهاند و مواضع احساسی شدید به دلیل کمبود اطلاعات دارند.
۴ـ مسئولان دولتی فکر میکنند هنوز هم تلویزیون پدر بزرگ است و اوست که حرف میزند و غافل از آن هستند که رسانههای تعاملی و توئیت و کامنت میداندار شدهاند و اجازه نمیدهند که کسی صدای پدر بزرگ را بشنود.
5ـ به دلیل سوء مدیریت رسانهای دولت تدبیر و امید اکنون هم میزان اعتماد به سخنان رسمی کاهش یافته و از طرف دیگر تعامل و ارتباطهای تیم رسانهای دولت سیزدهم با مسئولان در حد اندک باقی مانده است و برخی اوقات رسانهها سخنی بیان کرده اند که مقدمات آن بر روی زمین فراهم نشده و دولت و رسانهها متضرر شدهاند.
اگر این هماهنگیها وجود داشت، با انتشار هر مطلبی از طرف تیم رسانهای بلافاصله شاهد اثرات آن در بازار و جامعه بودیم.
در چند ماه گذشته مسئولان دولتی اقدامات شایستهای در زمینههای حمایت از محصولات کشاورزی، حذف امضاهای طلایی، تخلیه کردن انبارهای بنادر، تهیه و تدارک اقلام ضروری، واکسیناسیون، وامهای ازدواج، طرح ملی مسکن، حذف مراحل طولانی اخذ مجوز، تثبیت ارز و... انجام دادهاند؛ اما از آن جایی که رسانهها و دولت دارای دو حیاط جدا از هم در افکار عمومی هستند، نمیتوانند خود را با هم سازگار کنند. رسانههای انقلابی باید امروزه ققنوسوار خود را فدای انقلاب، نظام و کشور کنند تا پیامهای بیگانگان به عنوان روایت غالب غلط در میان مردم اصالت نداشته باشد.
اکنون دیگر به ماشین بخار و اختراع چرخ نیاز نداریم و همه وسایل برای اقناع افکار عمومی مهیاست. فقط هماهنگی بیشتر نیاز است. چه بسا فاصله اتاقهای اجرایی و رسانهای در مجموعه ریاستجمهوری اندک باشد؛ اما نباید روزها و ماهها بگذرد تا جلسات همافزایی برگزار شود!