سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران هم به کار خود پایان داد. نمایشگاهی که در حوزه فرهنگی، بزرگترین رویداد کشور به شمار میآید[...]
سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران هم به کار خود پایان داد. نمایشگاهی که در حوزه فرهنگی، بزرگترین رویداد کشور به شمار میآید. این دوره از نمایشگاه که پس از دو سال وقفه برگزار شد تا بتواند محفلی دوباره برای جمع شدن کتابدوستان و کتابخوانان و اهالی قلم باشد، در حالی شروع شد و پایان یافت که هم به صورت مجازی و هم به صورت حضوری برگزار شد و این اتفاق را شاید بتوان گامی بلند دانست، تا اگر کسی شرایط حضور در تهران برای بازدید از نمایشگاه را ندارد، از این رویداد فرهنگی عقب نمانده و بتواند از ظرفیت موجود در نمایشگاه به نحو احسن استفاده کند.
اما اهمیت نمایشگاه بینالمللی کتاب به ویژه سیوسومین دوره آن، به دلیل بازگشایی مجدد پس از محدودیتهای دو ساله کرونایی، ما را بر آن داشت تا در یک سفر چند ساعته به مصلای امام خمینی(ره)، از نزدیک چند و چون این دوره از نمایشگاه را بررسی کنیم.
انتخاب خوب برای ناشران کودک
آنچه در هنگام ورود به نمایشگاه در ذوق میزد، این بود که از همان ابتدا هیچ گونه راهنمایی برای ورودیهای مصلی وجود نداشت. حتی محل تشکیل کارگاههای آموزشی هم به سختی پیدا میشد، این در حالی است که حضور راهنمایان در هر قسمت از نمایشگاه، بسیار ضروری و مورد نیاز بازدیدکنندگان است. حتی ماشینهای مخصوص حمل و نقل بازدیدکنندگان، با فاصلههای زمانی قابل قبولی به درب ورودی مراجعه نمیکردند؛ همین باعث می شد تا برخی مجبور باشند همه مسیر به سمت شبستان را پیاده طی کنند.
اما نکته خوبی که در همان ابتدای نمایشگاه به چشم میخورد، این بود که قسمت کودک و نوجوان در نزدیکی درب ورودی قرار داشت. این موضوع از آن نظر حائز اهمیت است که نیاز نبود تا خانوادههایی که با فرزندان خود به نمایشگاه مراجعه کردهاند، به بخش های دیگری رفته یا حتی پیادهروی غیرضروری داشته باشند. حتی برخی در حالی که فرزندشان در کالسکه قرار داشت، به بخش ویژه مورد نظرشان میرفتند.
جدا کردن ناشران عمومی و تخصصی، مانند تمامی سالها نکته مثبتی بود که قطعاً اگر رعایت نمیشد، بازدیدکنندگان را سردرگم میکرد. شبستان به ناشران عمومی تعلق داشت و راهروهای ضلع غربی مصلی هم به ناشران دانشگاهی تعلق داشت، بخشی هم مختص رسانههای دیجیتال بود.
اما در شبستان؛ نزدیک دربهای ورودی سالنها چند نفر به عنوان راهنما در جایگاهی خاص نشسته بودند که خیلی خوب به بازدیدکنندگان آدرسهای مورد نظر را راهنمایی میکردند و این را میتوان از نکات مثبت نمایشگاه دانست.
قیمتهای نجومی
آنچه در این دوره از نمایشگاه کاملا هویدا بود، بینظمی و بدسلیقگی در چیدمان غرفهها بود. قفسههایی نامرتب و جلو و عقب قرار داشتن برخی غرفهها در ذوق مخاطب میزد؛ این در حالی بود که شاید در سالهای نه چندان دور خوشسلیقگی بیشتری در چیدمانها به چشم میآمد.
اما آنچه از همه نکات مهمتر به نظر میرسد، قیمت کتابهای عرضه شده در این دوره بود. کتابی در قطع رقعی با قطری نه چندان زیاد، با قیمتی 100 تا 200 هزار تومان و بیشتر عرضه میشد! وقتی از غرفه داران سؤال میشد که چرا قیمتها تا این حد بالاست، از بالا بودن قیمت کاغذ شکایت میکردند و اینکه چارهای جز عرضه با این قیمت ندارند؛ اما نکته بسیار مهمتر و شاید بتوان گفت بسیار تأسفبارتر، قیمت کتابهای ویژه نوجوانان بود. کتابهایی که برای رشد و پرورش و تربیت نسل آینده ضروری است و باید با قیمتی بسیار مناسبتر عرضه شود، اما رمانهای نوجوانان نیز با قیمت میانگین 70 هزار تومان به بالا عرضه میشد و این هشداری برای متولیان فرهنگی کشور است که در این رابطه به خصوص برای حوزه کودک و نوجوان، فکری اساسی کنند.
غرفههای ناشران دانشگاهی در فضای جانبی و ضلع غربی مصلی قرار داشت؛ اما با طراحیهای بسیار غیرجذابتر و نامناسبتر از شبستان. حتی نبود نور مناسب در این بخش از نمایشگاه، محسوس و مشهود بود.
امکانات رفاهی نامناسب
ایراد دیگر که نباید نادیده گرفته شود، این بود که بازدیدکنندگانی که گاهی ساعتها را برای بازدید سپری کردهاند، وقتی میخواستند در جایی استراحت کنند حتی چند نیمکت برای آنها در نظر گرفته نشده بود و مجبور بودند در قسمتهای خاکی و بسیار نامناسب روبهروی غرفهها بر روی زمین نشسته و استراحت کنند.
و بدتر از آن، این بود مانند بسیاری نمایشگاههای دیگر غرفههایی که برای سرویسدهی آشامیدنیها و خوراکیها مستقر شده بودند، محصولاتی کمکیفیت، اما با قیمت بالا عرضه میکردند و این در حالی بود که بخش عمده بازدیدکنندگان، دانشجویانی بودند که برای تخفیف چند درصدی نمایشگاهی، کلی زمان گذاشته بودند و حالا اگر میخواستند با همکلاسی خود یک نوشیدنی خنک بنوشند یا ساندویچی تهیه کنند، مجبور بودند همان تخفیف یا حتی بیشتر از آن را پای خریدشان بگذارند! شاید همین دلایل موجب شده که بخش مجازی نمایشگاه امسال رونق بیشتری از بخش حضوری داشته است؛ زیرا قطعاً همیشه برای قشر هنر و فرهنگدوست کشورمان، نمایشگاه کتاب هم فال بود و هم تماشا؛ اما هزینههای جانبی و اجتنابناپذیر بازدید از نمایشگاه آنقدر بالا بوده که عطایش را به لقایش بخشیدهاند و مجازی خرید کردهاند.