فلسفه وجودی پیمان نظامی ناتو، ایجاد کمربند امنیتی به دور کشورهای غربی به منظور حفاظت از آنها و نیز مقابله با کمونیسم و اقمار آن بود[...]
فلسفه وجودی پیمان نظامی ناتو، ایجاد کمربند امنیتی به دور کشورهای غربی به منظور حفاظت از آنها و نیز مقابله با کمونیسم و اقمار آن بود. سازمان ناتو یکی از سه حلقه نظامی بلوک غرب برای محاصره بلوک شرق بود؛ اما دو حلقه دیگر آن، یعنی سازمان سنتو و سیتو اکنون از میان رفته است. در واقع، این پیمان مرحله سوم راهبرد بزرگ غرب بعد از طرح مارشال و مسابقه تسلیحاتی با شرق یا جنگ سرد بود که به سرکردگی آمریکا اجرا میشد.
طبق ماده ۹ پیمان آتلانتیک شمالی برای سازمان ناتو یک ساختار متمرکز متشکل از نهادهای نظامی و مدنی در نظر گرفته شده است. در رأس ناتو، شورای آتلانتیک شمالی متشکل از وزرای کشورهای عضو قرار دارد که حداقل هر دو سال یک بار تشکیل جلسه میدهد. این شورا بالاترین مرجع تصمیمگیری در پیمان ناتو است و تصمیمات آن به اتفاق آرا اتخاذ میشود.
از آنجا که ناتو برای مقابله با تهدیدات نظامیشوروی سابق و پیمان ورشو تأسیس شده بود، لذا برای این سازمان یک سیستم کامل فرماندهی نظامیبرای جنگهای احتمالی در نظر گرفته شده که متشکل از رؤسای ستادهای ارتش کشورهای عضو و سه سرفرماندهی شامل فرماندهی اروپایی، فرماندهی اقیانوس اطلس و فرماندهی انگلیس است.
مقر ناتو ابتدا در فرانسه قرار داشت؛ اما پس از آنکه ژنرال دوگل سال ۱۹۶۶ در اعتراض به سیطره آمریکا بر این سازمان و اینکه فرماندهی عالی نیروهای مسلح این سازمان همواره بر عهده یکی از افسران ارشد آمریکا بود، از فرماندهی نظامی ناتو خارج شد، این مقر به بروکسل پایتخت بلژیک منتقل شد. امروزه، پیمان نظامی ناتو همچنان در حوزههای مهم و به ویژه راهبردی به بسط و گسترش خود با تمامی قوا ادامه میدهد. نگاه راهبردی ناتو به شرق فقط در گزینه نظامیخلاصه نمیشود؛ بلکه موضوعات و رویکردهای جدیدی مانند سیاست، امنیت، اقتصاد و فرهنگ را نیز در بر میگیرد. هم اکنون 28 کشور در ناتو عضویت دارند؛ به گونهای که تعدادی از کشورهای منطقه آسیای مرکزی، قفقاز و ترکیه را نیز شامل میشود.
تلاش برای مشارکت ناتو در حوزههای مبارزه با تروریسم، اشاعه تسلیحات هستهای، کنترل بنیادگرایی و تضمین امنیت رژیم صهیونیستی با حضور نیروهای چند ملیتی در خاورمیانه و ناتو در افغانستان، همگی در راستای همسو کردن جهتگیری ناتو با اهداف سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه و آسیای مرکزی است. آنچه ایالات متحده آمریکا با عنوان منافع مشترک کشورهای عضو ناتو بر میشمارد، شامل مواردی نظیر: امنیت دستیابی به انرژی، حفظ امنیت فضای ژئوپلیتیک و اشاعه ارزشهای غربی، مانند دموکراسی و حقوق بشر میشود. البته نباید فراموش کرد همپیمانان رقیبی در اتحادیه اروپای غربی، سازمان امنیت و همکاری اروپا، شورای اروپا و سازمان دفاع اروپای غربی، در برابر نظریه تنها ابرقدرتی آمریکا قرار دارند و بیشتر به نگرش سازمانی برای امنیتسازی بینالمللی توجه میکنند.
این حساسیت موجب شده است تا در وضعیت کنونی، ایالات متحده آمریکا به تقسیم نقش و فرماندهی در درون ساختار ناتو بین خود و اتحادیه اروپا روی آورد و نسبت به سیاستهای امنیتی دو سوی مدیترانه با ابتکار عمل اروپاییان، انعطاف بیشتری نشان دهد. همچنین موجب شده است چشمانداز مطمئنتری را برای تضمین امنیت و منافع جمعی در پرتو تئوری «ثبات برتریجویانه» در برابر تهدیدها و چالشها ترسیم کند. حضور اعضای شاخص ناتو در رأس سازمانهای حقوقی، سیاسی، مالی، بینالمللی و ارتباط این پیمان با دیگر ساختارهای قدرت بینالمللی این شرایط را به وجود آورده که اراده این ساختارهای قدرت، هم به عنوان اراده جامعه جهانی تلقی شده و هم از ضمانت اجرایی در سازمانهای بینالمللی برخوردار باشد؛ حتی اگر این راهبرد واحد با تاکتیکهای مختلف و نقشآفرینیهای متفاوت هر یک از اعضا یا ساختارهایی با هدف بازدارندگی یا خنثیسازی چالشها دنبال شود. عملکرد ناتو در راستای اهداف آمریکا باعث شده بخش عظیمیاز هزینه این سازمان موازی با جنایتهای آمریکا، واشنگتن پرداخت کند.
ناتو و امنیت ایران
تحولات کشورهای شورای همکاری خلیجفارس در حوزه جنوبی محیط منطقهای و امنیتی جمهوری اسلامیایران از اهمیت خاصی برخوردار است. این کشورها در مجاورت جغرافیایی با ایران در گستره مرزی وسیعی از دهانه خلیجفارس از کویت گرفته تا انتهای دریای عمان، یعنی مرزهای پادشاهی عمان قرار دارند. وجود ذخایر عظیم انرژی و اهمیت ژئوپلیتیکی و توجه قدرتهای جهانی به منطقه و مواضع و راهبردهای کشورهای منطقه و تعامل آنها با قدرتهای خارجی، دلیلی است که میتواند بر روی سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران تأثیرگذار باشد. امروزه و با توجه به وضعیت منطقه خلیجفارس، به این نکته خواهیم رسید که تعاملات فی مابین کشورهای عربی منطقه و قدرتهای غربی در قالب روابط شورای همکاری خلیجفارس و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) از نگاه امنیت ملی و سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران تهدیدزاست و نمیتوان نسبت به این روابط بیتفاوت ماند؛ چرا که مهمترین هدف جمهوری اسلامیایران ارتقای جایگاه منطقهای است و بزرگترین مانع در برابر دستیابی به این هدف حضور نظامی و قدرتمند آمریکا در منطقه است و به نوعی ایالات متحده آمریکا با افزایش حضور نظامی و اشراف امنیتی خود در این منطقه و همکارهای نزدیک خود با شورای همکاری خلیجفارس، قصد کنترل کامل تحرکات و ایجاد محدودیت در دیپلماسی منطقهای ایران را دارد. (برگرفته از مقاله تأثیر همکاری ناتو و شورای همکاری خلیجفارس بر امنیت جمهوری اسلامی ایران)
میتوان گفت، در حال حاضر ایران و ناتو راهبرد منسجم و مشخصی در مقابل هم ندارند. سیاستهای ناتو سبب شده است ایران به ناتو به مثابه یک تهدید و عامل ناامنی در محیط پیرامونی خود نگاه کند. از سوی دیگر، با توجه به نقش مهم و جایگاه راهبردی ایران در معادلات امنیتی و محیطی منطقه، باعث شده است ناتو به مهار استراتژیک ایران در قالب ساختار ناتو از طریق روابط خاص با کشورهای عضو این سازمان یا تعاملات امنیتی و اطلاعاتی با دیگر کشورها و پیمانهای منطقهای از جمله شورای همکاری خلیجفارس، روی بیاورد.