در ماجرای روز هفدهم اسفندماه 1358، روزنامههای فرصتطلبی، چون آیندگان، اطلاعات و کیهان که جریانهای وابسته به رژیم پهلوی و گروهکهای چپ آن را اداره میکردند[...]
در ماجرای روز هفدهم اسفندماه 1358، روزنامههای فرصتطلبی، چون آیندگان، اطلاعات و کیهان که جریانهای وابسته به رژیم پهلوی و گروهکهای چپ آن را اداره میکردند، نقشآفرین بودند و با آب و تاب همه جزئیات این اعتراضات را بازتاب داده و با بزرگنمایی جمعیت معترضان را چند برابر گزارش میکردند! و خبرگزاریها و رسانههای بیگانه، همچون بیبیسی، دیلیتلگراف، واشنگتن پست، لسآنجلس تایمز، لوموند و... نیز به کمک میآیند. همین امر موجب شد تا چند روز بعد چند نفر از خبرنگاران خارجی به دلیل دروغپردازی اخراج شوند!
در این حین سازمان چریکهای فدایی خلق ایران با صدور بیانیهای آتشبیار معرکه شده و با سوءاستفاده سیاسی مخالفان سیاسی را متهم کرده و مینویسد: «... ارتجاع داخلی در گذشته کوشیده است به هر بهانهای شده زنان را از شرکت در مبارزات اجتماعی دور نگه دارد و با بندهای پوسیده سنتی آنان را در چارچوب افکار قرون وسطایی محبوس کند... آنکه در خیابان با شعار یا روسری یا توسری به زنان توهین میکند، جز مرتجع ضدانقلابی چه نام دارد. چنین کسی دانسته یا ندانسته آلت دست امپریالیسم و ارتجاع داخلی است و باید به شدیدترین وجه مجازات شود.»
سازمان مجاهدین خلق نیز مواضع خاص خود را داشت و از آب گل آلود ماهی خود را صید میکرد. سازمان از آنجا که خود محور این برنامه نبود، در مقام حمایت بر نیامد و با انتشار بیانیهای مسئله حجاب را موضوعی فرعی خواند که پرداختن به آن انقلاب را به بیراهه میبرد. در بخشی از بیانیه مجاهدین خلق آمده است: «دنبالگیری مسائلی که در شرایط کنونی از مسائل اصلی جامعه و جنبش ما نمیباشد و به هر نحوی که باشد موجب انحراف از مسیر و به بیراهه رفتن نیروها و انرژیها شده و فرصتها و زمینههایی برای توطئهها و تحریکات ضدانقلاب فراهم خواهد نمود و از آن جمله است درگیریهایی که این روزها در مورد مسئله حجاب ایجاد شده است.»
برای آرام شدن فضا دادستان کل انقلاب با صدور بیانیهای مزاحمتهای ایجاد شده برای تجمع زنان را محکوم کرده و مزاحمان را ضد انقلاب میخواند. در این بیانیه آمده است: «به قرار اطلاع عدهای در ادارات و سازمانها و معابر مزاحم خانمهای بدون حجاب میشوند. در حالی که این امر مخالف منویات امام خمینی(ره) میباشد که در رادیو و تلویزیون نیز مکرر تشریح گردیده است. به طوری که تحقیق شده این مزاحمین از افراد ضد انقلاب میباشند. لذا از برادران و خواهران عزیز تقاضا دارد بهانهای به دست مخالفین انقلاب که میخواهند از فرصت سوءاستفاده کنند، ندهند. در صورتی که اینگونه اعمال ادامه یابد، دستور دستگیری مستمسکین داده خواهد شد تا به هیچ عنوان مزاحم بانوان نشوند. داستان کل انقلاب، مهدی هادوی.»
اعتراضات سرانجام پس از شش روز فروکش میکند، اما موضوع حجاب و آزادی زنان همچنان باقی میماند و تا ماهها به صورت کجدار و مریز این معضل در جامعه وجود داشت و هنوز برخی زنان بدون رعایت حدود شرعی در انظار عمومی ظاهر میشدند. هرچند روند عمومی جامعه حرکت در مسیر گسترش حجاب بود. در ۱۳ تیر ۱۳۵۹ بود که امام(ره) طی سخنانی به شدت از دولت انتقاد میکند که چرا هنوز نشانههای شاهنشاهی را در ادارات دولتی از بین نبرده است. ایشان به دولت بنیصدر ۱۰ روز فرصت داد تا ادارهها را اسلامی کند. بعد از این سخنرانی، تعرض به زنان بیحجاب دوباره شدت گرفت؛ اما تعرض به بدحجابان و بیحجابان هیچگاه مورد تأیید امام قرار نگرفت و امام در هر فرصتی این اقدامات خلاف قانون و شرع را محکوم میکرد. بنابراین، بلافاصله پس از این سخنرانی در پاسخ به استعلام مقامات مسئول دربارة تعرض عدهای از افراد به بانوان بیحجاب میفرمایند: «ممکن است تعرض به زنها در خیابان و کوچه و بازار، از ناحیه منحرفین و مخالفین انقلاب باشد. از این جهت، کسی حق تعرض ندارد و این گونه دخالتها برای مسلمانها حرام است و باید پلیس و کمیتهها از این گونه جریانات جلوگیری کنند.»
واقعیت آن است که تأکید امام بر رعایت حجاب در ادارات کشور، به هیچ وجه نسبتی با محدودیت آزادیهای اجتماعی زنان نداشت. آنچه امام با آن مخالف بودند، نه آزادی فعالیتهای اجتماعی زنان که مقابله با اباحیگری بود. از نگاه امام(ره) ملت ایران قرنها با حجاب و عفاف زندگی کرده بود. این حکومت دستنشانده پهلوی بود که مأموریت یافت تا همچون دیگر غربگرایان منطقه، همچون آتاتورک سیاستهای انگلیسی غربیسازی منطقه خاورمیانه را دنبال کند؛ لذا برهنگی و بیحجابی مؤلفهای نیست که برآمده از فرهنگ یک ملت باشد، بلکه عارضهای است که کمتر از نیم قرن بیگانگان به بخشی از جامعه تحمیل کردهاند. ضمن آنکه بین برهنگی و فعالیت اجتماعی نسبتی وجود ندارد و زنان با حفظ حجاب شرعی از هیچ فعالیت اجتماعیـ سیاسی محدود نمیشوند.
انقلاب اسلامی در فرآیند پیشرفت خود، شاهد حضور روزافزون زنان در عرصههای گوناگون سیاسی و اجتماعی بود. در همه انتخابات کشور زنان حضور فعال داشتند. در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی نام چند زن به چشم میخورد که از آن میان خانم «منیره گرجی» توانست به نمایندگی مردم تهران برگزیده شود. زنان در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری نیز محدودیت نامزد شدن ندارند. فعالیت آنان در احزاب و گروههای سیاسی در سالهای ابتدای انقلاب به طور برجستهای مشهود بود.
حضور زنان در برخی شغلهای کلیدی در عرصههایی، چون آموزش و پرورش و بهداشت و سلامت و حضور گسترده در مراکز علمی و دانشگاهی در دهه 1360، به خوبی حکایت از آن دارد که حضرت امام(ره) هیچ محدودیتی برای زنان در این عرصهها قائل نبودند؛ بلکه همواره مشوق آنها نیز به حساب میآمدند و به همه آنچه در پاریس گفته بود، پایبند ماندند.
این تعبیر آیتالله خامنهای درباره نگاه امام به فعالیتهای سیاسیـ اجتماعی زنان شنیدنی است: «امام نقش زنان را فهمید؛ والّا بودند بزرگانی از علما که ما با اینها بگومگو داشتیم، که اصلاً زنها در تظاهرات شرکت بکنند یا نکنند! آنها میگفتند زنها در تظاهرات شرکت نکنند. آن حصار محکمی که انسان به او تکیه میداد، خاطر جمع میشد، تا بتواند در مقابل اینجور نظراتی که از مراکز مهمی هم ارائه میشد، بایستد، حصار رأی امام و فکر امام و عزم امام بود.»