در آخرین روزهای تابستان و در هفتههای آغازین فصل پاییز و همزمان با گشایش مراکز آموزشی کشور، شاهد وقوع ناآرامیهای منتج به اغتشاش در گوشه و کنار کشورمان بودیم. این ناآرامیها از لحاظ ترکیب جمعیتی و اجتماعی مشارکتکننده در آن و حتی از لحاظ دال مرکزی اعتراض با سایر رخدادهای مشابه در طول حداقل سه دهه گذشته متفاوت بود. ماهیت اصلی ناآرامیهای اخیر مخالفت عدهای با سیاستها و ارزشهای فرهنگی کشور در عرصه سبک زندگی بود.
این اعتراضها به مرور و در کمتر از یک روز به اغتشاشات آنارشیستی تغییر ماهیت داد و در پی آن خون تعدادی از هموطنانمان از جمله مدافعان امنیت بر زمین ریخته شد، البته دشمنان داخلی و خارجی کشورمان امیدوار بودند که از طریق افزایش خشونت هر چه سریعتر شرایط ضد امنیتی پیچیدهای بر کشورمان تحمیل شود؛ اما به لطف هوشیاری مدافعان گمنام امنیت خصوصاً اصحاب رسانه بسیجی که به آرامسازی فضای روانی کشور کمک کردند، این توطئه خنثی شد. با این حال، مرور و تحلیل برخی از توطئههای حادث شده در جریان حوادث اخیر به ویژه کمپین هشتگی «خرابکاری شرافتمندانه» میتواند به مقابله هوشمندانهتر با تهدیداتی از این دست در آینده منجر شود! کمپین خرابکاری شرافتمندانه اولین بار در قالب یک هشتگ از سوی جریان نفاق با هدف آموزش و هدایت جوانان و نوجوانان مشارکتکننده در اعتراضات طرح شد. منافقین کوردل با تمرکز بر این هشتگ، آموزشهای خرابکاری در اغتشاشات شهری را به کاربران فضای مجازی آموزش میدادند و برخی افراد فریب خورده نیز با تکیه بر این آموزشها به اموال عمومی و خصوصی تعرض کرده و به تخریب دست میزدند. این کمپین در عمل به دنبال تشویق اغتشاشگران به انجام اقدامات خرابکارانهای بود تا در پی آن نظم و امنیت عمومی مختل شود که این خود میتوانست زمینهساز افزایش نارضایتی عمومی شود؛ برای نمونه آموزش تخریب دوربینهای مداربسته، آتش زدن سطلهای زباله و پنچر کردن وسایل حمل و نقل عمومی بخشی از آموزشهایی بود که منافقان در قالب این هشتگ، آنها را در فضای مجازی به کاربران آموزش میدادند!
همانگونه که مشخص است منافقان از ضعف «سواد رسانهای» قربانیان خود استفاده کرده و با قرار دادن پسوند نیرنگآمیز شرافتمندانه تصویری مثبت از ماهیت اقدام پلید و خرابکارانه مدنظرشان ارائه میدهند، در نتیجه قربانی فریب خورده به دلیل «فقر بصیرت» با اشتیاق بیشتر در مسیر اجرای مأموریتهای محوله از سوی منافقین قرار میگیرند. البته بد نیست به این نکته اشاره شود که این توطئه محصول ابتکار و خلاقیت منافقان آلبانینشین نیست؛ بلکه سابقه این نیرنگ به ایام جنگ جهانی دوم باز میگردد. ماجرا از این قرار است که در سال 1944 میلادی دفتر خدمات استراتژیک آمریکاـ نام قبلی سازمانـ CIA با هدف پیشبرد مأموریتهای خرابکارانه خود در دیگر کشورها آن هم از طریق نیروهای غیر حرفهای، راهنمای نفوذ و خرابكاری ویژهای را تحت عنوان «دستورالعمل میدانی خرابکاری آسان» تدوین کرد.
این کتابچه که با هدف آموزش جریانهای برانداز در حوزه حریف تدوین شده، سالها به عنوان راهنمای آموزشی نفوذیهای آمریکا در کشورهای بلوک شرق استفاده میشد تا اینکه در سال 2008 میلادی اسناد مربوط به آن از طبقهبندی خارج شد. این راهنما طیف مختلفی از مخاطبان از جمله مدیران، كارمندان و كارگران و آحاد مردم را مد نظر داشته و نكات آموزشی مختلفی را در حوزه خرابكاری به آنها آموزش داده است که کمپین اخیر منافقان الهام گرفته از این کتابچه است.
البته در رابطه با این راهنما نکته قابل توجه و مهم تمرکز بخش قابل توجهی از محتوای آن بر آموزش مدیران و سیاستگذاران نفوذی است؛ چرا که قطعاً یک مسئول نفوذی بیش از یک اغتشاشگر کف خیابانی میتواند زمینه نارضایتی عمومی را در جامعه فراهم آورد. برای نمونه، برخی از مهمترین آموزههای خرابكارانه ارائه شده در این راهنما که متمرکز بر طیف سیاسیون نفوذی است، عبارتند از:
ـ اصرار داشته باشید که همه چیز را از طریق بروكراسی انجام شود. هرگز اجازه ندهید که برای تسریع فرآیند تصمیمگیری راهکارهای میانبر اتخاذ شود. (با هدف افزایش نارضایتی و خشم ارباب رجوع و همکاران)
ـ تا حد امکان مکرر و طولانی صحبت کنید و بخش زیادی از زمان و فرصت خود را به طرح حکایتها و خاطرات شخصی اختصاص دهید. هر از گاهی هم دیدگاههای وطن پرستانهای ابراز کنید! هر زمان هم که ممکن بود در جلسات موضوعات بی ربط را مطرح کنید! (با هدف اتلاف وقت جلسات مهم)
ـ در صورت امکان، همه موارد -ارجاع شده جهت اخذ تصمیم ـ را برای مطالعه و بررسی بیشتر به کمیتههای فرعی ارجاع دهید. البته سعی کنید که این کمیسیونها تا حد امکان بزرگ باشند و تعداد اعضای این کمیسیونها هرگز كمتر از پنج نفر نباشد. (با هدف جلوگیری از به سرانجام رسیدن سریع طرحها و برنامههای مهم)
ـ بر سر استفاده از عبارات و اصطلاحات دقیق در صورتجلسهها، مکاتبات و طرحها بحث و چانهزنی کنید. (با هدف اتلاف وقت و خسته کردن طراحان ایدهها و طرحهای مهم)
ـ به موضوعاتی که در جلسات گذشته تصمیمگیری شده است، رجوع کنید و سعی کنید با طرح سؤالات و ابهامات جدید مجدداً در مورد آنها بحث شود. (با هدف اتلاف وقت و ممانعت از اتحاذ تصمیمات مهم و ضروری)
ـ همیشه طرفدار احتیاط و محافظهکاری باشید و از همکاران خود نیز بخواهید که «منطقی» باشند و از عجله بپرهیزید؛ چرا که ممکن است تصمیمات آنها بعداً باعث سرافکندگی یا مشکلات شود. (با هدف ایجاد روحیه محافظه کاری در کارکنان و پیشگیری از پیشروندگی و پیشبرندگی آنها)
ـ درباره اولویت داشتن هر تصمیمی نگران باشید. این سؤال را مطرح کنید که آیا اجرای آن کار در صلاحیت مجموعه شما هست و آیا با سیاستهای بالادستی تعارض ندارد؟! (با هدف ممانعت از طرح و اتخاذ تصمیمات ضروری و مهم)
در پایان همانگونه که مشخص است، هدف سازمان CIA از تدوین این کتابچه فراهم کردن زمینه براندازی از طریق افزایش احساس نارضایتی در سطح عموم مردم کشور هدف بوده است. در واقع اگر کمپین خرابکاری شرافتمندانه منافقین را سطحیترین نوع خرابکاری با هدف ایجاد اخلال در نظم و امنیت عمومی در نظر بگیریم، دستورالعمل فوق در سطحی بالاتر و از طریق «نفوذیها» به دنبال ایجاد نارضایتی فراگیر علیه نظام اسلامی در بین افکار عمومی است که در حوادث اخیر نیز ردپای برخی از آنها که از طریق اظهار نظرهای نابجا و حساسیت برانگیز به دنبال تنشآفرینی در کشور و ایجاد فضای دو قطبی در کشور هستند، قابل مشاهده است. در این رابطه نهادهای مسئول و دلسوز باید بیش از پیش هوشیار باشند!