صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۴۰۱ - ۰۶:۱۶  ، 
کد خبر : ۳۴۰۶۱۱

چرا عمده تحلیلگران منسوب به نظام حوادث به وقوع پیوسته در جامعه را که در اعتراض به ضرب و شتم منجر به فوت خانم امینی توسط نیروی انتظامی بوده اعتراض نمی‌دانند بلکه با تعبیر جنگ یا اغتشاش خیابانی از آن نام می‌برند؟

این تفاوت نگاه در بندهای ابتدایی سؤال هم وجود دارد؛ آیا به واقع، خانم امینی با ضرب و شتم پلیس فوت شد؟ در حالی که هم مدارک پزشکی بیمارستانی که در آن فوت شد، هیچ ضرب و شتمی را تأیید نمی‌کند و هم تمام مدارک، شواهد و فیلم‌های موجود هیچ نوع برخوردی را نشان نمی‌دهد. اما اینکه عده‌ای از دشمنان نشان‌دار نظام اسلامی آمدند با موج‌سواری و روایت‌سازی این فوت و حادثه را که ممکن است برای هر کسی با سوابق بیماری خانم امینی پیش بیاید، تبدیل به اسم رمز آشوب کردند، مشکوک و مبتنی بر طراحی قبلی برای فشار آوردن و ضربه زدن به نظام بوده است.

درثانی، فعالیت‌ها و اقدامات انجام شده برای آوردن مردم به کف خیابان‌ها، آتش‌زدن مقدسات، قرآن و مساجد، زدن مردمی که ظاهر مذهبی دارند، نشانه‌های  جنگ خیابانی است تا اعتراض؛ چراکه اعتراض در عرف سیاسی دنیا دارای تعریف، مختصات و شاخص‌هایی است که هیچ کدام در رفتارهایی که از سوی آشوبگران به منصه بروز رسید دیده نشد و بلکه خشونت، توحش مدرن به سبک بازی‌های یارانه‌ای، چاقوزدن‌های آموزش دیده شده، آتش زدن و کشتن را دیدیم که همه مشخصه‌های جنگ و اغتشاش است. دشمنان به این جمع‌بندی رسیده‌اند چون حربه‌های پیشین آنها برای مواجهه با انقلاب و نظام اسلامی شکست خورده، باید به سراغ یک حربه جدید یعنی ایجاد آشوب و اغتشاشات داخلی بروند. اگرچه حجم افراد حاضر در اغتشاشات اخیر نسبت به قبلی‌ها بسیار کم است، اما این افراد آموزش ­­دیده و به دنبال خشونت هستند. لذا باید گفت که در این اغتشاشات اعتراض خیابانی نداشتیم بلکه شاهد نوعی جنگ خیابانی بودیم. یعنی افرادی آموزش­ دیده بودند تا کشور را دچار آشوب کنند. صدالبته که دستگاه­های قانونگذار و سیاستگذار در کشور باید اصل هشتم قانون اساسی را اجرا کنند و سازوکارهای اعتراضات منطقی و بحق شهروندان در چارچوب انضباط مدنی ایجاد گردد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات