صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۱ - ۰۵:۵۳  ، 
کد خبر : ۳۴۱۱۴۹

چرا معمولاً خواسته‌های طبیعی برخی مردم در کشور تبدیل به اغتشاش مي­شود و چه عوامل و متغیرهایی در این زمینه نقش مخرب ایفا می­کنند؟

اساساً وقتی که شکاف­های اجتماعی در ابعاد وسیعی خود را نشان دهد، باید منتظر وقوع دوگانگی­ های ارزشی در جامعه باشیم. جدایی نسل­ها، اختلاف دیدگاه­ها، تفاوت نیاز­ها و در نهایت اختلاف در اهداف همگی سبب می­شود که افراد جامعه از همدیگر دور شوند. از ­هم­ گسیختگی اجتماعی که مخالف اتحاد و همدلی عمومی می­باشد، موجب می­شود تا اعتراضات مردمی دچار انحراف و رادیکالیسم گردد و بنابراین احساسات و هیجانات عمومی مردم و گروه­های اجتماعی در نهایت موجب بروز اغتشاش و خشونت اجتماعی می­شود.
از سوی دیگر نهادهای تنظیم­گر روابط دستگاه حاکمیتی و مردم چنانچه تضعیف گردد، در این صورت شاهد بیگانگی اجتماعی مردم و مسئولان خواهیم بود. این بیگانگی اجتماعی، تغییرات اجتماعی را سبب خواهد شد و بنابراین تغییرات اجتماعی در ابعاد وسیع­تر منجر به اختلاف­نظر و زاویه دید افراد شده و هر کدام از این افراد به دنبال اثبات حقانیت خود و قبولاندن سبک زندگی، عقیده و اعتقاد خود خواهند بود. برای اینکه این اتفاق بیفتد مجبور هستند تا از هر روشی برای اثبات خود کمک بگیرند و به همین دلیل ممکن است که روند اعتراضات تبدیل به خشونت و آشوب عمومی گردد. نهادهای تنظیم­گر روابط در این حالت نقش ضربه­گیر و تخفیف­دهنده روند اعتراضات و خشونت را دارند. این نهادهای تنظیم­گر می­تواند اعم از احزاب سیاسی، ان­جی­اوها، سندیکاها، انجمن­ها و... ­باشد.
یکی از ریشه­های اساسی این بحث، ویژگی احساساتی بودن ایرانی­هاست. هیجانی­ شدن و رفتارهای خارج از عرف و هنجار در این مسائل به فراخور دیده می­شود. در این حوادث ابتدای امر موضوع و مطالبه واضح و شفاف است اما بعد از گذشت لحظاتی مسیر آن عوض می­شود؛ چراکه احساسات و هیجانات افراد بر قوه عاقله آنها مسلط می­شود و طبیعتاً با چنین صحنه­هایی ر­وبه­رو می­شویم.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات