از دیرباز تاکنون در کشور ما، کشاورزی به بزرگترین مصرفکننده منابع آبی تبدیل شده است تا جایی که 93/5 درصد از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی استفاده میشود. این در حالی است که ایران جزء کشورهای نیمه خشکی است که در آن حفظ پایداری سیستمهای آبی نیازمند بهکارگیری اصول و برنامهریزی دقیقتری است؛ اما متأسفانه در ایران در شرایطی سطح کشت دیم با کشت آبی برابر است که ۹۵ درصد محصولات کشاورزی از کشت آبی به دست میآید. بهعبارتدیگر، نیمی از زمینهای کشاورزی بهصورت دیم است، اما تنها 5 درصد محصولات کشور را تأمین میکند که یکی از دلایل آن، ظرفیت کمتر ایران در کشت دیم در مقایسه با سایر کشورهاست. بر اساس بررسیهای انجامگرفته، ۹۰ درصد مساحت ایران با در نظر گرفتن متغیرهای اقلیمی، توپوگرافیک و خاک، مناسب کشاورزی نیست؛ اما در حال حاضر در بیشتر مناطق کشور، کشاورزی انجام میگیرد که این، به معنای استفاده از ظرفیتهای تجدیدناپذیر خاک است که بهشدت به منابع خاکی کشور آسیب میزند. این موضوع در حالی است که زمینهای مناسب کشاورزی دیم که در مناطق شمالی کشور واقعشدهاند، به دلیل بیتوجهی به آمایش سرزمین و توسعه نامناسب شهری برای ویلاسازی استفاده میشوند. بهعبارتدیگر، در مناطقی که باید کشاورزی انجام گیرد، کشاورزی نداریم و در مناطقی که به دلیل فقر زمین نباید کشاورزی انجام شود، با از بین بردن ظرفیتهای خاک، در حال کشاورزی هستیم.
آب شیرین برای کشاورزی
همانطور که بیان شد، حدود ۹۰ درصد از آبهای شیرین کشور برای کشاورزی استفاده میشود. دلیل چنین حجم بالایی از مصرف آب در بخش کشاورزی، آبیاری سنتی زمینهای کشاورزی و استفاده از وسایل کاملاً ابتدایی و اولیه است. بنابراین، طبیعی است که هدررفت آب در بخش کشاورزی ایران زیاد و بهرهوری آب بسیار پایین باشد. در واکنش به روش آبیاری سنتی در بخش کشاورزی یک عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: «ما از سالیان گذشته نسبت به نوع مدیریت منابع آبی گلهمند هستیم. بحران کنونی آب وضعیت تهدیدآمیزی است و ما بههیچعنوان از سوءمدیریت در این حوزه نخواهیم گذشت و باید از راهکارهای علمی برای برونرفت از بحران آب استفاده کرد تا بتوانیم از این تهدید بحرانی که بر کشور سایه انداخته است، عبور کنیم. از سوی دیگر، در حوزه آب کشاورزی نیز بعضاً سیاستهای غلطی اتخاذ شده است. در برخی از استانها ۵۰ درصد مجوز کشت داده شده است؛ اما باز به همین میزان نیز امکان تأمین آب برای کشت وجود ندارد.»
روشهای نوین
قاسم ساعدی افزود: «باید در طول این سالها روشهای نوین آبیاری ترویج داده میشد که متأسفانه این اتفاق رقم نخورده است و هنوز که هنوز است شیوه آبیاری محصولات کشاورزی در خیلی از استانها به روش سنتی اجرایی میشود؛ در صورتیکه وزارت جهاد کشاورزی با پیشبینی وضعیت این روزها باید از مدتها پیش به سمت ترویج روشهای نوین آبیاری و کشت محصولات کم آببر حرکت میکرد.» وی تأکید کرد: «باید منابع بیشتری برای تأمین تجهیزات آبیاری نوین در مناطق خشک تخصیص داده میشد. متأسفانه این حلقه مفقوده تا به امروز در وزارت کشاورزی وجود داشته است. در بحث ترویج آبیاریهای نوین صرفاً قسمتی با این عنوان نامگذاری شده است، اما در عمل هیچ کار جدیای صورت نگرفته و این انتقاد به وزارت جهاد کشاورزی وارد است.» بنابراین میتوان گفت، در کشور ما محیطزیست مسئول و متولی خاصی ندارد و حتی در مواردی اختلاف بین دستگاههای مختلف، مانند وزارت کشاورزی و وزارت نیرو مانع حل بحران آب در کشور شده است. از این رو، باید مدیریت جامع منابع حیاتی تحت مدیریت نهاد واحدی قرار گیرد تا ضمن برطرف کردن اختلاف نهادهای مختلف در سطح ملی، از اتلاف بیش از پیش منابع، بهخصوص منابع آبی جلوگیری شود. بنابراین، اصلاح الگوی کشت، اجرای طرحهای مکانیزاسیون کشاورزی و آبیاری نوین در اراضی زراعی از راهکارهایی است که میتواند برای مقابله با کم آبی در کشور استفاده شود؛ لذا حمایت از الگوی کشت محصولات کم آب با هدف حفظ و مدیریت منابع آب، باید در دستور کار مسئولان کشور قرار گیرد.