خبر ثبت شدن «شب یلدا» به منزله میراث معنوی مشترک ایران و افغانستان در یونسکو که اواخر هفته گذشته اعلام شد، از آن خبرهایی بود که یک بار دیگر، ضرورت پرداختن جدی به مواریث معنوی را گوشزد میکند. در خبر منتشر شده آمده است: «پرونده شب چله یا یلدا که ایران در همکاری با افغانستان آن را تهیه کرده است، با وجود ایرادها و نقطه نظرات نمایندگان بسیاری از کشورها، سرانجام موفق شد در هفدهمین نشست کمیته بین دولتها برای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس یونسکو ثبت شود.» آن طور که در خبرهای مربوط به این رویداد آمده، علت مخالفت برخی کشورها، مانند سوئیس، کره جنوبی و عربستان با این مصوبه، اشاره به وضعیت خاص کشور افغانستان و وجود برخی ناامنیها در این کشور بوده است! اما به هر حال با رایزنی جمهوری اسلامی ایران که از سال 1393 آغاز شده بود، سرانجام این پرونده به نتیجه رسید و این مناسبت در فهرست میراث ناملموس یونسکو برای ایران و افغانستان ثبت شد.
میراثهای معنوی و ناملموس کشورها، از آن قبیل پدیدههایی هستند که قابل لمس و مشاهده فیزیکی نیستند، اما اگر درست به آنها پرداخته شود، تأثیر عمیقی بر گسترش فرهنگ عمومی کشورهای مسلمان در دنیای آشوبزده فعلی و نیز توسعه دیپلماسی فرهنگی میان کشورهای اسلامی با دیگر کشورهای جهان خواهد داشت. به ویژه اینکه در دنیای امروز، همه تلاش و تمرکز امپراتوری فرهنگی و رسانههای نظام سلطه، تحمیل مؤلفههای فرهنگی جوامع غربی به کشورهای اسلامی است؛ مؤلفههایی که از روح لیبرالیسم و اومانیسم بر آمده و نتایج ناگوار آن در هر جا که نشر یافته، آشکار شده است. اما در نقطه مقابل، میراثهای معنوی و ناملموسی، مانند شب یلدا یا عید نوروز که هر یک حوزه تمدنی قابل توجهی هم دارند، نشاندهنده نوع خاصی از سبک زندگی و مناسبات فرهنگی و اجتماعی هستند که روح برادری، محبت، نوعدوستی و خیرخواهی، همیاری و معنویت را ترویج میدهند؛ یعنی دقیقاً همان چیزی که فرهنگ لیبرالیستی و اومانیستی دنیای به ظاهر متمدن غرب، زیرآبش را با تولیدات مسموم فرهنگی میزند!
حالا با اضافه شدن یک میراث دیگر به فهرست میراث معنوی مشترک کشورهای اسلامی، عموم نخبگان فرهنگی کشورهای مسلمان و به ویژه رایزنان فرهنگی، مسئولیت بیشتری برای انتقال درست پیام و روح این مواریث معنوی به جهان پیدا کردهاند.