صبح صادق >>  تاریخ >> صفحه تاریخ
تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۸  ، 
کد خبر : ۳۴۲۹۷۱

تجزیه‌طلبان در گنبد و خوزستان

همانطور که در شماره پیشین اشاره شد، اولین آغازگران خشونت پس از پیروزی انقلاب اسلامی تجزیه‌طلبانی بودند که از فردای انقلاب برای زمین زدن انقلاب دست به کار شدند. اقدامات خشونت‌آمیز و غیرانسانی گروهک‌های تجزیه‌طلب کرد مورد انتقاد بیشتر چهره‌ها و جریان‌های سیاسی با گرایش‌های فکری گوناگون قرار گرفت[...]
پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی

همانطور که در شماره پیشین اشاره شد، اولین آغازگران خشونت پس از پیروزی انقلاب اسلامی تجزیه‌طلبانی بودند که از فردای انقلاب برای زمین زدن انقلاب دست به کار شدند. اقدامات خشونت‌آمیز و غیرانسانی گروهک‌های تجزیه‌طلب کرد مورد انتقاد بیشتر چهره‌ها و جریان‌های سیاسی با گرایش‌های فکری گوناگون قرار گرفت و این تنها خط امام(ره) نبود که علیه آنان افشاگری کرد. برای نمونه، «ابوالحسن بنی‌صدر» در مصاحبه‌ای رادیویی درباره اوضاع کردستان گفت: «هیچ موقع 36 میلیون مردم ایران زیربار حرف زور قاسملو نمی‌روند.» وی اضافه کرد: «آقای مفتی‌زاده مفصل با عزالدین حسینی- شخصی که تا دیروز در خدمت رژیم شاه بود- صحبت کرد و به او گفت تو چگونه خود را رهبر دینی می‌دانی، در صورتی که مسلمان‌ها را رها کرده و اسباب دست فدایی و دموکرات شده‌ای، عزالدین در جواب گفته است که من محال است که اینها را رها کنم! بنی‌صدر ادامه داد: «عزالدین باید به مردم راست بگوید؛ زیرا سید بودن، سنی بودن، توده‌ای بودن و دموکرات بودن با هم جور در نمی‌آید.» بنی‌صدر درباره راه حل مشکل کردستان نیز گفت: «من نه به جنگ عقیده‌ای دارم، نه به مذاکره، من به اعتقاد مردم عقیده دارم و این راه سوم را ما در سنندج عمل کردیم، وسایل را باید به خود مردم داد و هرجا ما اینکار را کردیم امنیت به آنجا برگشت و هیچ قدرت و یا ابرقدرت و یا عوامل داخلی نتوانستند کاری بکنند، مردم خودشان سرزمین‌شان را بسازند و از خودشان هم دفاع بکنند.»
خشونت‌طلبان و بحران‌آفرینان تنها کردستان را هدف قرار نداده بودند. بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در روز 23 بهمن، فدائیان خلق به شهربانی گنبد حمله و نیروهای حاضر در پاسگاه را خلع سلاح کردند. در اوایل اسفند هم هیئت سه نفری متشکل از «نقی حمیدیان»، «عباس‌هاشمی» و «ناهید قاجار» از طرف سازمان چریک‌های فدایی خلق برای سر و سامان دادن به فعالیت‌های هواداران این سازمان در مازندران و ترکمن‌صحرا به منطقه اعزام شدند و چندی نگذشت که ستاد خلق ترکمن تشکیل شد. در فروردین ماه دیگر گنبد به شهری ناامن تبدیل شده بود. روزنامه‌ها در این باره نوشتند: «به دنبال درگیری‌های وسیع و تیراندازی‌های شبانه‌روزی در گنبد کاووس کلیه مدارس، بانک‌ها و مغازه‌های این شهر از بعدازظهر دوشنبه ۶ فروردین تاکنون به صورت تعطیل درآمده و دست‌کم ۱۶ تن کشته و بین ۴۰ تا ۶۰ نفر مجروح شده‌اند.»
به دنبال این وقایع، حضرت امام(ره) «اغیار و اجانب» را در غائله گنبد ذی‌نفع دانستند و تأکید کردند: «این معنا که در گنبد محقق شده، در خیلی جاها از مملکت ما بوده و همه آنها هم زیر سر این اشرار بوده است که دست‏نشانده‏های آمریکا یا جای دیگر هستند» و از مردم گنبد خواستند: «شما هم باید کمک کنید؛ یعنی پشتیبانی کنید از قوای انتظامی. اگر قوای انتظامی در آنجا مستقر شد شما هم پشتیبانی کنید و به کمکِ هم، اشرار را کنار بزنید. این اشرار که حمله می‏کنند به مسلمین، واجب است آنها را دفع کنند ولو به قتل آنها منجر بشود و هر کسی پایداری کند ثواب دارد، و هرکس کشته بشود ثواب شهید دارد.»
این غائله ماه‌ها به طول انجامید و تلاش‌ها برای پایان مسالمت‌آمیز مناقشات به ثمر نرسید تا آنکه سرانجام پرونده خلق ترکمن به بهمن ماه کشیده شد. در روز نوزدهم بهمن 1358، بین نیروهای انقلابی ارتش و سپاه و نیروهای ستاد خلق ترکمن درگیری مسلحانه رخ داد. این درگیری چند روز به‌طول انجامید و در نهایت گنبد در کنترل نیروهای پاسدار انقلاب و ارتش قرار گرفت. پس از آن ارتش و پاسداران، شهرهای بندر ترکمن و گمش‌تپه را نیز تحت سیطره خود درآوردند. به گفته محسن رفیق‌دوست، «این ماجرا با کمک مردم و نیروهای اعزامی ما ختم شد و آرامش و امنیت در ترکمن صحرا برقرار گردید و سران آن دستگیر شدند... با توجه به اینکه این مأموریت، اولین مأموریت مهم نظامی سپاه بود، پیروزی بزرگی به شمار می‌رفت. سران غائله ترکمن صحرا از جمله توماج و مختوم از سوی دادستان وقت انقلاب، آیت‌الله خلخالی به اعدام محکوم شدند و حکم اعدام آنها در زندان اجرا شد.»
در خوزستان نیز گروه خلق عرب با اسلحه‌های ارسالی عراق و کویت، استان خوزستان به ویژه خرمشهر را در آتش فتنه می‌سوزاندند و مسئولان این غائله، دولت موقت را تهدید می‌کردند که اگر تا یک هفته دیگر مشکلات خوزستان حل نشود، استان خوزستان را از کشور ایران جدا می‌کنیم.‏ محسن رضایی می‌گوید: «در آبادان، خرمشهر و اهواز لوله‌های نفت را منفجر ‌کرده بودند و خبرها نگران‌کننده‌ بود و دلالت داشت که کامیون سلاح وارد استان خوزستان می‌شود.» ماه‌ها طول کشید تا ضدانقلاب در این منطقه مهار شده و آرامش به خوزستان باز گردد.
جمع‌بندی این کلام آنکه وضعیت تجزیه‌طلبان در همان ماه‌های اولیه انقلاب با خشونت‌طلبی و ایجاد ناامنی اوضاع را به شدت آشفته کرده بود؛ به گونه‌ای که جریان نهضت آزادی مخالف خط امام(ره) نیز اعتراف دارد: «انقلاب اسلامی ما در آستانه پنجمین ماه پیروزی بی‌نظیر و اعجاب‌آور خود با مسائلی روبه‌روست، مسائلی که در مجموع انقلاب ما را بیمار کرده یا لااقل آن را بیمارگونه می‌نمایاند... امواج فتنه‌های راست و چپ به هم آمیخته مناطقی چون کردستان، گنبد و خوزستان و... را به آتش می‌کشند.» جالب آنجا است که حامیان مطبوعاتی تجزیه‌طلب آن، امام و دولت موقت را به سرکوب آزادی‌ها متهم کرده و می‌نویسند: «دولت موقت نه تنها در فکر تأمین آزادی‌ها نبود، بلکه خود خیلی زود در کردستان و ترکمن صحرا به سرکوب خونین مسلحانه مردم پرداخت.»
سازمان چریک‌های فدایی خلق نیز با همه توان به حمایت از تجزیه‌طلبان کرد برخاسته بود و ارگان این سازمان با انتشار مطالب مختلف تلاش می‌کرد با مظلوم‌نمایی، از ظلم نظام علیه ملت کرد سخن بگوید. این در حالی بود که ملت کرد در کنار نیروهای انقلاب قرار داشت و این اقلیتی واگرا و وابسته بود که به روی ملت کرد اسلحه کشیده بود و به تجزیه کشور می‌اندیشید! نشریه «کار» در اردیبهشت ماه 1359 در حمایت از تجزیه‌طلبان ویژه‌نامه‌ای منتشر کرد. در تیتر یک این ویژه‌نامه مردم سنندج را زیر بمباران فانتوم‌های ارتش تصور کرده بود! و تلاش داشت تا چهره جنایتکاران کومله و... را تطهیر و ارتش و سپاه را متجاوز و جنایتکار معرفی کند. ویژه‌نامه دوم و سوم نیز طی روزهای دیگر منتشر شد و همان خط پیشین برای تأثیرگذاری بر افکارعمومی به نفع تجزیه‌طلبان ادامه یافت.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات