اندر احوالات خاندان پهلوی
«صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن»
صبحانه خورده یا که نخورده شتاب کن
در خاندان سلطنت اینها گناه نیست
ما را ببر به میکده کاری ثواب کن
همدرد مردمیم و سایه حق بر زمین ولی
ما را همیشه شاه همایون خطاب کن
ما را چه غم که نان به رعیت نمیرسد
از بهر شام ماهی و میگو کباب کن...
ما را خوش است خوردن و گشتن ز جیب خلق
ملت کمی بخواب، یواش انقلاب کن
عمری به پای آرزوی شاه بودنم
حداقل مرا تو وکیل انتخاب کن
در خواب خورخور است و به بیداریام خمار
عمر مرا که جزو نوادر حساب کن
ما دل به کدخدای جهان بستهایم پس
با انقلاب خواب مرا کم خراب کن
شاعرباشی و شرکا