«عفو» برخی متهمان و محکومان از سوی رهبر معظم انقلاب در چند روز اخیر موجب واکنشهای مثبتی از همه طیفهای سیاسی و اجتماعی کشور شد. این اقدام را میتوان از زوایای گوناگون به نظاره نشست و تحلیل کرد. در این گفتار مزایا و کارکردهای این اقدام پدرانه رهبر معظم انقلاب بررسی شده است.
1ـ تأسی به سنت نبوی:
یکی از علل عفو اخیر را باید تأسی از رویکرد نبوی(ص) دانست. رویکرد نبوی(ص) مصداق بارز «الکریم اذا قدر عفی» است. نمونه مصداقی آن فتح مکه است که وقتی مسلمانان وارد مکه شدند، شعار میدادند: «الیوم یوم الملحمه» (امروز روز در هم کوبیدن است). پیامبر(ص) فرمودند، شعار را عوض کنید و بگویید: «الیوم یوم المرحمه» (امروز روز رحمت است). چه کسی باور میکرد کسانی که برای پیامبر(ص) شعب ابیطالب را پدید آوردند، عفو شوند! این بخشها معطوف به فتح مکه نبود و در برخورد با دیگر قبایل عرب هم استفاده شد. نمونه آن در غزوه با بنی هوازن بود که به محض دستیابی و پیروزی، از حقش گذشت و عفو کرد. قطعاً رهبری نظام هم که بخشی از آن سلسله کریمه و ادامه سنت نبوی است، باید تابع این سیره و اصول باشد.
2ـ تناسب بین رحمت و غضب:
البته در آنچه گفته شد، نباید افراط صورت پذیرد؛ چرا که وظیفه پیامبر(ص) رعایت بین دو اصل «رحمت» و «غضب» است. نمونه این تناسب را میتوان در بخشش مکیها از یکسو و عدم عفو طایفه یهودی بنی نضیر دید. پیامبری که نماد عفو مکیهاست، ولی در برخورد با بنی نضیر و افرادی، مانند نضربنحارث کوتاه نمیآید. در حوادث اخیر هم ما شاهد رعایت این دو اصل هستیم. رهبر معظم انقلاب در جلسه دانشآموختگی نیروهای مسلح به صراحت به برخورد با اراذل و اوباش کف خیابان دستور دادند و فرمودند: «پلیس موظف است در مقابل مجرم بِایستد، امنیّت آحاد مردم را تأمین کند. آن کسی که به پلیس حمله میکند، در واقع مردم را بیدفاع میگذارد در مقابل مجرمین، در مقابل اراذل و اوباش، در مقابل دزد، در مقابل زورگیر.»
3ـ افق پیشرو:
پیامبر(ص) اگر به جای مؤاخذه اقدام به بخشش مکیان میکند، یک افق بزرگ پیش روی خود میبیند و مزایای عفو کریمانه را بر برخورد مقطعی میبیند و میسنجد. نظام هم در ملاحظه خویش قطعاً به مزایای بزرگ در بخشش بر آوردههای ناچیز برخورد مقطعی، کفه ترازو را به سمت بخشش میبیند. در این افق پیشرو و در زمانی که طرف مقابل دندان تیز کرده است تا همه سرمایههای اجتماعی و انسانی تو را ببلعد، یک شطرنج باز ماهر و زبردست میداند که حتی نگه داشتن یک سرباز میتواند در آینده برای او راهگشا باشد.
4ـ تفاوت نگاه رهبری و براندازان:
آرامسازی فضا، امیدواری به ترمیم شکافهای اجتماعی، ناامیدسازی ویرانیطلبان و جریانهای ایرانستیز، ایجاد چشمانداز مثبت از آینده و... از کارکردهای رهبری است که دقیقاً در مقابل کارویژه و کارکردهای براندازان و تجزیهطلبان است. در مقابل رهبری طرف برانداز برای نشان دادن مسیر انسداد سیاسی و اجتماعی نیاز دارد که نظام را در مسیر بنبست تعریف کرده و از آینده سیاهنمایی کند. اقدام اخیر را باید گامی برای ترمیم شکافهای به وجود آمده در این چند ماه و ایجاد چشماندازی مثبت از سوی رهبری دانست. مروری بر خط رسانههایی، مانند سعودی اینترنشنال، رسانه ملکه و... نشان میدهد، آنهایی که تا دیروز و برای مقابله با نظام خط تحلیلیشان مطالبهگری برای آزادی بود، به محض اقدام نظام و رهبر حکیم انقلاب به جای حمایت، خط خود را عوض کرده یا اقدام به سکوت کردند یا خط تحریف و مقابله را پیش گرفتند.
5ـ فرزند انقلاب نه پادوی برانداز:
در تعریف از افراد مورد عفو میتوان دو تعریف ارائه داد. این اقدام حاوی این پیام بود که حساب فریبخوردگان از اغتشاشگران و حامیان آنها کاملاً جداست. نه صرف حرف زدن، بلکه با اعتقاد عمیق به اینکه این جوانان و نوجوانان در کف میدان بچههای خودمان هستند، هرچند به تذکر و تلنگری نیاز بود، این عفو صورت پذیرفت. این رویکرد، یعنی بسیط کردن دایره منابع انسانی برای نظام. این یک اصل بدیهی است که در اقدام سیاسی هر کسی برای خودش یارکشی میکند و براندازان و تجزیهطلبان هم به یارکشی از درون نظام تمایل دارند. عفو اخیر را شاید بتوان با تساهل یک بازتعریف از سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی سال 1388 دانست.
6ـ اهمیت مقطع زمانی:
این فرمان عفو عمومی و گسترده رهبری، از حیث مقطع زمانی هم قابل تحلیل است. این عفو در روزهایی که نه حاکمیت در موضع ضعف است که اپوزیسیون خارجنشین با رویای آن روزگار میگذراندند، نه فراخوانها و گزارشهای تحریککننده مکرر رسانههایشان راه به جایی برده است. از سویی این اقدام پدرانه نشان میدهد، نظام و رهبری نه از روی ضعف، بلکه از نگاه پدرانه به چنین حرکت تاریخیای دست زدهاند. از سویی همراهی این موضوع به عید نوروز و ایام مبارک رجب و شعبان میتواند یک عیدی از پدر امت باشد. شاید این حرکت را از حیث پالس و پیام بینالمللی هم بتوان تعبیر کرد. فضای ایران آرام است و نمیتوانید به کف خیابان دل ببندید؛ این خلاصهترین پالسی است که طرف غربی از این اقدام برداشت کرد. مواضع اخیر افرادی، مانند رابرت مالی، اعتراف چهره برانداز به ناامید شدن کاخ الیزه و کاخ سفید، اعزام وزیر خارجه قطر برای مذاکره مجدد و... از جمله مسائل عینی برای تحلیل این گذاره است.
7ـ بازدارندگی نه انتقام:
قطعاً هدف نظام از برخورد با این افراد بازدارندگی در مقابل ایجاد ناامنی و اغتشاش بوده است و بازدارندگی با انتقام گرفتن متفاوت است؛ بنابراین حال که بازدارندگی پدید آمده و فضای جامعه رو به آرامی رفته است، میتوان به جای انتقام گرفتن و از قوه قهریه استفاده کردن، مسیر رأفت را پیش گرفت. اقدام خوبی که از حیث رسانهای در این چند روز صورت گرفت، مقایسه برخورد کشور همسایه با یک کودتای چند ساعته بود. اخراج، زندان، محرومیتهای اجتماعی و... تجویزی بود که همسایه در مقابله با کودتای چند ساعته در پیش گرفت.
8ـ شناخت و احترام به جامعه متکثر:
یکیدیگر از پیامهای اصلی این عفو، اشراف رهبر فرزانه انقلاب نسبت به ویژگیهای جامعه متکثر ایرانی است. جامعهای که نشانههای آن را هم میتوان در اعتراضات مدنی و صنفی دید و هم در صف اول تشییع شهدای وطن. جامعه متکثر ایرانی همان جامعهای است که پس از اتفاقات و روزهای پرالتهاب آبان 98، تشییع میلیونی شهید حاج قاسم سلیمانی، یا پس از ناآرامیهای پاییز 1401، تشییع شهدای گمنام دوران جنگ هشت ساله را رقم میزند. با این جامعه متکثر باید با یک ظرافت برخورد کرد و این ظرافت فقط در وجود یک سیاستمدار کارکشته و دنیا دیده و در عین حال دارای ماهیت دینی هست.
9ـ جلوگیری از سرمایهسوزی جوانان:
براندازان و تجزیهطلبان در پی سرمایهسوزی از نسل جوان ایرانی بوده و هستند، با این مختصات که با تعمیق شکافهای اجتماعی موجود میان سرمایههای جوان نظام و حاکمیت، میخواستند با استفاده از ظرفیت همان جوانان مسیر فروپاشی درونی ایران را هموار کنند؛ اما بسیاری از این جوانان خود در نیمهراه متوجه نیت معاندان شدند و عفو اخیر به احیای این سرمایههای اجتماعی کمک کرد. این نکته را در نظر بگیریم که «جوان» پر تکرارترین واژه بیانیه گام دوم است و چله دوم انقلاب بر مدیریت و راهبری جوانان بنا گذاشته شده است.
10ـ اصلاح اشتباه گذشته:
هر چند بستر اغتشاشات اخیر بر فوت یک بانوی جوان شکل گرفت؛ ولی روندهای پس از آن نشان داد که طرف مقابل با یک برنامهریزی دقیق و عمیق به دنبال تسویه حساب با نظام است. در این میان، آنچه موجب استفاده برانداز و تجزیهطلب قرار گرفت، افرادی بودند که مورد تهییج و تشجیع آنها قرار گرفتند و نقش یک بازیگر و آلت دست را در کف خیابان برای او بازی کردند. با افتادن نقابها و هویدا شدن چهرههای پشت پرده زمان تغییر در رفتارهاست. فرمان عفو این فرصت را در اختیار کسانی که در ماجراهای اخیر دچار اشتباهاتی شدند، قرار خواهد داد تا مسیر درست را در پیش بگیرند.
11ـ اصلاح ساختارهای معیوب:
زخمها و مشکلات، انباشت مطالبات و ذهنیتها، ساختارها و روندهای معیوب و... از جمله کاتالیزورها و پیشرانهای اغتشاشات اخیر بود. بنابراین، باید گفت اصلاح فقط معطوف به افراد نیست؛ بلکه پیام این عفو عمومی و گستردهـ آن هم در شرایطی که ایران تقریباً بهطور کامل بحران التهابات خیابانی را پشت سر گذاشتهـ آن است که همه دستگاههای حاکمیتی و دولتی باید تمام توان خود را در مسیر ترمیم شکافهای اجتماعی بهوجودآمده معطوف دارند. تسری چنین اقدامات امیدآفرینی به سیاستگذاریهای پساپاییز 1401 در سایر دستگاههای اجرایی، نظارتی و قانونگذار کشور، به طور طبیعی سرعتبخش رویکردهای اصلاحگرایانه خواهد بود. نقصانها و ضعفها با بهرهگیری و آموختن از اتفاقات اخیر و اصلاح آنها قابل رفع است. بدترین رویکردی که ممکن است دامن برخی مسئولان را بگیرد، این است که در باد پایان اغتشاشات و تحولات کف خیابان بخوابند و به جای اصلاح به روندهای اشتباه گذشته دل خوش کنند. نکتهای که باید در نظر گرفت، این است که با وجود تمام شدن اغتشاشات به قول علما علت موجده یا عامل شکلدهنده که همان ضعفها و نقصانهاست، موجود است و برطرف نکردن آن مانند ماندن آتش در زیر خاکستر است.
بهار انقلاب و بهار 1402 با عفو پدرانه رهبر معظم انقلاب رنگ و بوی نویی به خود گرفته و خواهد گرفت و شاید بهترین زمان برای مرور خاطرات و خطرات 44 ساله است تا ببینیم که چگونه با ناخدایی و راهبری امامین انقلاب این نظام از دل تلاطمات و نابسامانیها بیرون آمده است.