« شبکه کودک، از هنرمندان آثار نمایشی عروسکی در سراسر کشور دعوت میکند تا با داستانهای کودکانه و در قالب تئاتر عروسکی تلویزیونی در این رویداد ملی شرکت کنند. علاقهمندان شرکت در جشنواره «عروسکخونه» میتوانند[...]
«شبکه کودک، از هنرمندان آثار نمایشی عروسکی در سراسر کشور دعوت میکند تا با داستانهای کودکانه و در قالب تئاتر عروسکی تلویزیونی در این رویداد ملی شرکت کنند. علاقهمندان شرکت در جشنواره «عروسکخونه» میتوانند یک نمونه اثر، یک نمایشنامه 15 دقیقهای و طرح یا تصویر عروسک خود را به دبیرخانه جشنواره، به شماره تلفن 09108994317، در نرمافزارهای ایتا و روبیکا ارسال کنند. آثار ارسالی پس از بررسی اولیه، برای شرکت در رقابت برنامه تلویزیونی عروسکخونه دعوت خواهند شد.»
این بخشی از فراخوان جشنوارهای با عنوان تئاتر عروسکی تلویزیونی یا «عروسکخونه» است که با دعوت از گروههای نمایش، مدتی است کار خود را آغاز کرده است.
در بخش دیگری از فراخوان این رویداد فرهنگی و هنری، با اشاره به مشوقهای در نظر گرفته شده، آمده است: «مهلت ارسال آثار به این جشنواره تئاتر عروسکی، تا 5 اسفندماه امسال خواهد بود. همچنین به سه اثر برگزیده تا سقف 60 میلیارد ریال، معادل 6 میلیارد تومان اعتبار ساخت اثر عروسکی در شبکه کودک تعلق خواهد گرفت. براین اساس، گروه اول تا سقف 30 میلیارد ریال، گروه دوم تا سقف 20 میلیارد ریال و گروه سوم تا سقف 10 میلیارد ریال اعتبار ساخت دریافت میکند. تمامی آثاری که به بخش مسابقه راه پیدا میکنند، در قالب برنامه تلویزیونی «عروسکخونه»، در ایام عید، از شبکه کودک سیما پخش خواهند شد.»
نوستالژی تربیتی تکرارنشدنی
شاید با خودمان بگوییم این چه جشنوارهای است که جوایزی را با چنین مبالغی برای آن در نظر گرفتهاند؟!
نمایش عروسکی مانند هنر تئاتر است؛ با این تفاوت که در این گونه هنری، از عروسکها یا اشیای متحرک استفاده میشود و این عروسکها با دست انسان یا با استفاده از نخهایی که به آنها آویزان است، حرکت داده میشوند؛ البته هنر نمایش عروسکی انواع گوناگونی دارد که میتوانیم از این هنر جذاب، برای رساندن پیامهای تربیتی به مخاطبان کودک و نوجوان استفاده کنیم.
بد نیست گذری داشته باشیم به عروسکهای خاطرهانگیز و نوستالژیکی که روزگاری لحظاتمان را پر میکردند و حالا به شیرینترین خاطرات کودکی و نوجوانی بچههای دهه شصتی تبدیل شدهاند. عروسکهایی که برای بچههای آن روزگار فقط عروسک نبودند؛ بلکه دوست بودند، همدم بودند و گاهی حتی معلمشان میشدند و دانستنیهای بسیاری از آنها میآموختند.
واقعیت این است که ایران در حوزه نمایشهای عروسکی همیشه یک سر و گردن از بسیاری از کشورهای دیگر بالاتر بوده و برای اثبات این موضوع نیاز نبوده تا به سراغ آمار و احتمال برویم. عروسکهای خوبی که برای کودکان و حتی رده سنی نوجوان ساخته میشد، آنچنان با شخصیتپردازیهای قوی و دلنشین به دنیای رئال پا میگذاشتند که جزئی از زندگیهایمان میشدند. از «کلاه قرمزی» و «هادی و هدی» گرفته تا «مخمل» در «خونه مادر بزرگه». برخی شخصیتها هر چند در دوران کودکی و نوجوانیمان خلق شدند؛ اما تا سنین بزرگسالی هم برایمان جذاب و خواستنی بودهاند؛ سریال «کلاه قرمزی» که در ایام عید نوروز سالهای اخیر ساخته و پخش شد، مؤید همین موضوع است.
بازگشت حیاتی
حالا دوباره زمان آن رسیده که نهادهای فرهنگی، به ویژه سازمان صدا و سیما و شبکههای مختص کودکان و نوجوانان، در خلق شخصیتهای عروسکی و تئاترها و نمایشهای عروسکی، بار دیگر گامهای بزرگی بردارند و به دوران طلایی دهه 60 بازگردند. دورانی که بسیاری از آموزشهای تربیتی از طریق همین عروسکها به بچهها ارائه میشد و اتفاقاً وقتی پای این عروسکها، مانند کلاه قرمزی به دنیای رئال و فیلمهای سینمایی نیز باز میشد، نه تنها در گیشه شکست نمیخوردند، بلکه به دلیل قدمت دوستی آنها با کودکان از دریچه تلویزیون، در سینما هم میدرخشیدند و هنوز هم نام این قبیل فیلمهای سینمایی در زمره پرفروشترین کارهای سینمایی پس از انقلاب است.
یادمان نرود که بسیاری از کارشناسان تربیتی معتقدند، توصیههای مستقیم اخلاقی و تربیتی نسبت به شیوههای برخوردار از امکانات دیداری و شنیداری، اثر کمتری به جا میگذارد و کمتر به یاد میماند. در عوض، قابلیتهای نمایش زنده و نمایش عروسکی و داستان در آموزش غیرمستقیم به اثبات نیاز ندارد و قرنهاست از این شیوه استفاده میشود. همچنین کارشناسان، نمایشهای عروسکی را موجب افزایش مهارتهای اجتماعی، مهارتهای ارتباطی و روزمره در کودکان میدانند. بنابراین، همه اینها اهمیت موضوع را نشان میدهد که تا چه حد تئاترها و نمایشهای عروسکی و خلق شخصیتهای عروسکی و اختصاص دادن بخش مهمی از کنداکتور برنامههای کودک و نوجوانان به آنها، حائز اهمیت است.