سفر اخیر «رافائل گروسی» مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نه اولین سفر مسئول آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران است و نه آخرین آن خواهد بود؛ اما آنچه این سفر را از سایر دیدارهای گذشته متمایز کرده و آن را دارای اهمیت ساخته، زمانهای است[...]
سفر اخیر «رافائل گروسی» مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نه اولین سفر مسئول آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران است و نه آخرین آن خواهد بود؛ اما آنچه این سفر را از سایر دیدارهای گذشته متمایز کرده و آن را دارای اهمیت ساخته، زمانهای است که این سفر در آن صورت میپذیرد. دشمنان ملت ایران طی چند ماهه گذشته با طراحی پیچیده و به راه انداختن جنگ ترکیبی بیسابقه، در تلاش بودند تا به گمان خود ایران را به نقطه فروپاشی برسانند. سناریوی تجزیه و فروپاشی ایران در پاییز، که مدنظر برخی قدرتهای غربی بود، چیزی نبود که صرفاً در اتاقهای فکر و طراحیهای مخفیانه آنها باقی بماند؛ بلکه به رسانههای وابسته به آنها نیز کشانده شد. البته دولتهای غربی که به شکل آشکار از پروژه آشوب در ایران حمایت کردند، به موضوع دیگری نیز میاندیشیدند و آن، این بود که حتی اگر سناریوی فروپاشی عملیاتی نشد، در «نقشه جایگزین» با اعمال جنگ ترکیبی و تمرکز بر ابعاد سیاسی و اقتصادی، حاکمیت در ایران را دچار ضعف و ناتوانی کنند، با این تصور که «دولت ضعیف» بیشتر در معرض واگذاری «امتیازات بزرگ» قرار خواهد گرفت! با همین طرز تلقی، کشورهای غربی در مناسبات سیاسی خود با ایران تجدیدنظر کردند. مذاکرات هستهای از موضوعاتی بود که از سوی دولتهای غربی که تا پیش از آن در اولویت برنامههای سیاست خارجی آنان قرار داشت، به یکباره از دستور کار آنها خارج شد!
کار بزرگ مردم
بارها گفته شده که هیچ موضوع و پروندهای در سیاست خارجی به نتیجه و منفعت نخواهد رسید تا مادامی که در عرصه سیاست داخلی بر سر آن انسجام ملی حاصل نشود؛ اما 22 بهمن و حماسه باشکوه حضور مردم، آن رویدادی بود که دولتهای غربی را با واقعیتهای درونی ایران آشناتر کرد. حضور منسجم و گسترده مردم در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی سبب شد تا فضای منفی شکلگرفته و برخاسته از تبلیغات امپراتوری غرب به کنار رفته و ماهیت واقعی و درونی ملت ایران برای همگان آشکار شود. به هر ترتیب 22 بهمن سال 1401 سناریوی منزویسازی ایران را که برخی دولتها با طراحی خاص به دنبال آن بودند، به طور کامل به شکست کشاند. سفر مهم و موفق ریاستجمهوری اسلامی ایران به چین، شرکت مؤثر و عزتمندانه وزیر امور خارجه ایران در پنجاهودومین نشست شورای حقوق بشر در ژنو و سفر رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران را باید در این چارچوب تحلیل و ارزیابی کرد. بیجهت نیست اگر تحولات مهم و سرنوشتساز چند ماه اخیر کشور را به پیش و پس از حماسه مردم در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی تقسیمبندی کنیم.
ماهیت سفر
اخبار رسیده نشان میدهد که سفر مدیرکل آژانس به ایران هر چند برای پیشبرد مباحث فنی صورت پذیرفته است؛ اما از آنسو لازم است برای این سفر کارکرد سیاسی نیز تعریف کرد؛ چه اینکه این سفر به درخواست یا دستکم با موافقت سران کشورهای غربی انجام شده است. در این زمینه رابرت مالی (راب ملی) نماینده ویژه آمریکا در امور ایران ادعا کرد ایالات متحده قبل از تصمیمگیری درباره اقدامات و گامهای بعدی درباره ایران منتظر نتایج سفر رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران خواهد ماند. در همین زمینه خبرگزاری فرانسه به نقل از یک منبع دیپلماتیک نوشت که گروسی برای ازسرگیری گفتوگو درباره برنامه هستهای ایران و همچنین بازگرداندن روابط به عالیترین سطوح با رئیسی دیدار میکند. تجربه دورههای مختلف مواجهه برخی کشورهای غربی با ایران و خاصه آمریکا نشان میدهد که طرح این عبارت که «همه گزینهها بر روی میز است!» دیگر به یک سناریویی نخنما تبدیل شده است. واقعیت آن است که دیپلماسی در برابر «ایران بزرگ و متحد» نه یکی از گزینهها، بلکه «تنها را مواجهه با جمهوری اسلامی ایران به حساب میآید».
سایه سنگین سیاسیکاری
اگر بخواهیم از تجربه مذاکرات هستهای که از اویل دهه 80 کلید خورد و تاکنون نیز ادامه دارد، یک درس بگیریم، آن درس این است که مهمتر از مباحث فنی و هستهای مذاکرات، این متغیرها و مسائل سیاسی هستند که به شدت در این زمینه ایفای نقش میکنند. دولتهای ضلع غربی مذاکرات هستهای هیچگاه اجازه ندادهاند مذاکرات هستهای در مسیر فنی و تکنیکال خود پیش برود. برای نمونه در 18 اردیبهشت 1397، دولت وقت آمریکا با این تحلیل که خروج از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری میتواند ایران را به نقطه فروپاشی برساند، از توافق هستهای خارج شد. همان موقع متوهمانه گفتند انقلاب اسلامی ایران چهل سالگی خودش را نخواهد دید! بعد که دیدند انقلاب اسلامی در هویت و باورهای مردم ایران جای دارد، کوشیدند برجام موشکی و منطقهای را به برنامه جامع اقدام مشترک بیفزایند. اینک نیز هر چند شرایط محیطی تغییر کرده؛ اما ماهیت زورگویانه دولتها تغییری نیافته است و محاسبات اشتباه آنها کماکان ادامه دارد. غربیها باید بدانند که از جنگ ترکیبی و ایجاد پروژه آشوب که علیه ایران قوی و متحد به راه انداختهاند آبی برای آنها گرم نمیشود. راهپیمایی 22 بهمن سال 1401 که در اوج جنگ همهجانبه آنها علیه مردم ایران رخ داد، آشکار ساخت که مردم ایران هر چند ناراضی از مسائل معیشتی هستند؛ اما پیوندشان با انقلاب و نظام ناگسستنی است. حال که مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران حضور دارد، او و غربیها بدانند که ایران برای احیای برجام آمادگی دارد؛ اما از آنسو هیچگاه توانمندی نظامی صلحآمیز و سیاستهای منطقهای خود را روی میز مذاکره قرار نخواهد داد. کوتاه آمدن غرب از این محاسبات و پندارها نادرست، راهکار حل مسئله هستهای بوده و خواهد بود.
خروج برجام از بنبست
یکی از موضوعات مهم در زمینه مذاکرات ایران و آژانس، آن است که آیا دیدارهای روز جمعه و شنبه گروسی در تهران و پیشرفت روابط فنی میتواند به احیای توافق هستهای منجر شود؟ در این زمینه مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت توافق خوبی که قرار است به آن برسیم به احیای برجام کمک خواهد کرد. او این را نیز اضافه کرد که اطمینان خاطر دارم که شاهد پیشرفت در همه حوزهها خواهیم بود. امیدوارم که این نقطه عطف در برخی تفاهمها و توافقات فیمابین محقق شود. این جملات گروسی چنانچه در پیوند و هماهنگی با دولتهای غربی باشد، میتوان گفت که احتمال خروج برجام از بنبست چند ماهه افزایش پیدا کرده است.
اما شاید یک موضوع جدید که تا پیش از این در بیان مدیران پیشین آژانس نیامده بود، توجه خاص به ظرفیت فنی جمهوری اسلامی ایران در کمک به نیازمندیهای هستهای کشورهای همسایه بود. در این باره مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ظرفیت بالای متخصصان هستهای ایران را فرصتی برای توسعه برنامههای کشورهای همسایه و نیز کمتر توسعهیافته خواند و اظهار داشت که مطمئن هستیم با همکاری ایران میتوانیم داروهای هستهای را تولید و به کشورهای همسایه کمک کنیم.
در هر حال، ایران از به سرانجام رسیدن احیای توافق هستهای مشروط بر آن که منافع اقتصادی ملت ایران را و رفع تحریمهای ظالمانه را تأمین کند، استقبال میکند و از منظر جمهوری اسلامی، چنانچه اراده سیاسی در کشورهای غربی پدید آید، فاصله با اعلام احیای برجام طولانی نیست. ایران اما از آنسو به تجربه آموخته که باید به تنوع شرکا در روابط و تجارت خارجی نیز بیندیشد و به همین دلیل، مجموعهای از اقدامات اساسی و زیربنایی را برای تحقق این ایده در دستور کار قرار داده است.
پیشبینی سفر
سوابق گذشته رفتارهای آژانس و بررسی تجربیات گذشته این نهاد بینالمللی در رابطه با ایران به ما اجازه نمیدهد که درباره سفر روز جمعه و شنبه آقای گروسی خوشبینانه قضاوت کنیم؛ اما اگر مجموعه نکات اعلامشده از سوی آقای گروسی و آقای اسلامی را که در کنفرانس خبری بیان کردند مبنای تحلیل روزهای پیشرو قرار دهیم، میتوانیم آینده را طور دیگری نیز ببینیم. مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی صبح روز شنبه در تهران درباره موضوع بیطرفی این نهاد اعلام کرد که آژانس هیچگاه ابزار سیاسی نبوده و نخواهد بود. ما بسیار شفاف عمل میکنیم و تحت دستورالعمل هیچ کشوری قرار نداریم و از کسی دستور نمیگیریم.
فرآیند همکاری جمهوری اسلامی ایران با آژانس انرژی اتمی گویای آن است که بیشترین میزان همکاری و انجام بازرسیهای دورهای و خاص، از مراکز هستهای ایران صورت گرفته است. معنای این اقدام سازنده آن است که جمهوری اسلامی ایران مایل است آژانس بینالمللی در قامت یک نهاد حرفهای و بیطرف باقی بماند. بسیار طبیعی است که بیش و پیش از همه، مدیر کل آژانس باید شئونات فنی و حرفهای آژانس را مد نظر قرار دهد. تجربه نشان داده است که اثرپذیری مدیرکل آژانس از درخواستهای سیاسی و حتی استکباری قدرتهای بزرگ هیچ کمکی به حل مسئله هستهای ایران نکرده است. خوب است گروسی این سؤال کلیدی را از خود بپرسد که اعمال فشار سیاسی آژانس و برخی قدرتهای زورگو بر جمهوری اسلامی ایران تاکنون در کدام بخش صنعت هستهای ایران و روند پیشرفت آن را دچار تعطیلی یا حتی وقفه ایجاد کرده است؟
به هر ترتیب جمهوری اسلامی ایران انتظار دارد، سفر روز جمعه و شنبه رافائل گروسی به تهران آغازی به سمت رهاشدن آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مدیرکل آن از فشار تحمیلها و خواستههای غیرقانونی و سیاسی برخی کشورهای زورگو باشد. این چیزی است که در میدان عمل باید درباره آن قضاوت قطعی کرد.