تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۴  ، 
کد خبر : ۳۷۲۳۵۴
واکاوی صریح و شفاف صبح صادق از چرایی عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه نبودن مذاکره با آمریکا

دلیل؟‌ تجربه

نشریه هفته‌نامه «صبح صادق» معاونت سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصمیم دارد مسئله بحث برانگیز مذاکره با آمریکا را به صورت صریح و شفاف و با در نظر گرفتن تجربه تاریخی و منافع ملی با افکار عمومی در میان بگذارد. 
پایگاه بصیرت / عزیز غضنفری

آقای روحانی در اردیبهشت ۱۳۹۲ (یک ماه مانده تا انتخابات ریاست‌جمهوری) در جمع دانشجویان صنعتی شریف گفتند: «اروپایی‌ها آقا اجازه هستند و آمریکا کدخداست؛ بستن با کدخدا راحت‌تر است.» او سپس پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری همان سال می‌شود و درخواست آنان برای مذاکره مستقیم با آمریکا مورد موافقت قرار می‌گیرد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۹۲ فرمودند: «مذاکره در موضوعات خاص اشکالی ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن می‌خواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذن‌الله ضرری نمی‌کنیم. یک تجربه‌ای در اختیار ملّت ایران است که این تجربه ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد.»

 مذاکرات میان دولت ایران و آمریکا در نهایت در سال ۱۳۹۴ به توافق هسته‌ای منجر شد. در آن توافق، جمهوری اسلامی ایران برای آنکه حسن نیت خود را نشان دهد و البته برای ثبت در تاریخ به همه تعهدات مشخص شده در توافق عمل کرد؛ اما طرف غربی و خاصه آمریکایی‌ها هیچ‌گاه به تعهدات خودشان مگر در موارد اندکی عمل نکردند.  آمریکایی‌ها در ازای آن همه اقدامات سازنده ایران در اجرای تعهدات برجامی، به وظایف خود پایبند نبودند و رئیس کل وقت بانک مرکزی در این زمینه عبارت معروف و ماندگار «تقریباً هیچ» را به کار برد. دولت وقت به دلیل اینکه ثابت کند در اراده و حسن نیت خود برای همکاری با غرب جدی است، در بخش هسته‌ای خود اقدامات اعتمادسازی انجام داد که اصولاً در برجام جزء تعهدات ایران ذکر نشده بود! 

 این یک ایراد اساسی است که برخی انسان‌ها و گروه‌های سیاسی از گذشته، آن هم نه گذشته خیلی دور، عبرت نیاموزند و باز برای تبلیغات سیاسی، بر تکرار راه پرخطای پیشین اصرار ورزند. یکی از ضعف‌های اساسی برجام آن‌جایی بود که ترامپ مانند آب خوردن از آن خارج شد، بی‌آنکه احساس کند مانعی بر سر راه او وجود دارد یا دست‌کم محاسبه کند که خروج از توافق هسته‌ای برای او همراه با ریسک خواهد بود. تیم رادیکال آمریکا از یک منظر دیگر نیز خیال‎شان آسوده بود که خروج از برجام برای آنها همراه با دردسر از سوی ایران نخواهد بود. چون چند روز پیش از اینکه ترامپ از برجام خارج شود، از دولت وقت به مکرون اطلاع داده شده بود که اگر آمریکا از توافق هسته‌ای خارج شود، دولت ایران در برجام باقی می‌ماند. همان نظری که دقایقی پس از اقدام ترامپ، آقای روحانی بیان کرد؛ «خوشحالم که یک موجود مزاحم از برجام خارج شده است.» روزنامه «ایران» نیز درست در فردای خروج آمریکا از توافق هسته‌ای در روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ با تیتر بزرگ نوشت؛ «برجام بدون مزاحم.» اینکه «کدخدای نجات‌بخش سال ۱۳۹۲» به «موجود مزاحم سال ۱۳۹۷» تبدیل شود، خود یکی از بزرگ‎ترین تجربیات تلخ آن زمانه، برای امروز کشور به شمار می‎آید. 

 درباره مذاکره با آمریکا که امروز برخی آن را تکرار می‌کنند، مگر آقای روحانی، آمریکا را کدخدا ندانست و دولتش با محوریت آقای ظریف با آمریکایی‌ها مذاکره مستقیم نکرد و وزرای خارجه دو کشور با یکدیگر پیاده‌روی نکردند و آقای ظریف امضای جان کری را تضمین توافق اعلام نکرد؟ پس چرا دولت آمریکا این همه همراهی و حسن نیت را ندید و در سال ۱۳۹۷ از برجام خارج شد و سیاست فشار حداکثری را با ایران در پیش گرفت؟ با این حال ایران به توافق هسته‌ای حتی تا یک سال پس از خروج آمریکا کاملاً پایبند بود، اما طرف غربی به این اقدام اعتمادساز نیز وقعی ننهاد. حتماً باید امنیت و عزت ملی را با پذیرش برجام موشکی ذبح می‌کردیم تا راه حمله نظامی به مردم عزیز ایران هموار می‌شد؟ 

نتیجه تمرکز بر ایده مذاکره با غرب برای حل مسائل اقتصادی و برطرف کردن تحریم‌ها به دردناک‌ترین اتفاقات منجر شد. «جان بولتون» در کتاب خاطرات خود به نام «اتاقی که در آن اتفاق افتاد»، نوشته است: «ما (آمریکایی‌ها) تصمیم گرفتیم پس از خروج از برجام و اعمال تحریم‌های نفتی، چنانچه ایران مبادرت به فروش نفت در آب‌های بین‌المللی کند، به نفت‌کش‌های ایرانی حمله نظامی کنیم.» در پی آن آمریکایی‌ها و احتمالاً با همدستی صهیونیست‌ها بعد از ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ و در دولت اصلاحات و اعتدال ۱۴ نفت‌کش متعلق به ایران را در آب‌های مدیترانه و دریای سرخ مورد اصابت حملات موشکی و... خود قرار دادند! اقداماتی که سبب شد صادرات نفت ایران به کمترین میزان در طول تاریخ صنعت نفت برسد. در اینجا اگر راهبرد و اقدامات قاطعانه و تاریخی نیرو‌های مسلح در زمینه اقدامات متقابل و موازنه‌سازی به اجرا در نمی‌آمد، تن رنجور اقتصاد ایران به نقطه مخاطره‌آمیز نزدیک می‌شد. «سردار سلامی» به تازگی به صراحت و ظرافت شرح کلی آن دوره را بیان کردند: «در آن ایام، ایران اسلامی به قدرتی دست یافت که ه رکس از ما کشتی ربود، ما هم از او کشتی گرفتیم و هر کس کشتی ما را زد، ما هم کشتی او را زدیم تا امروز خطوط کشتیرانی ما از هر قدرتی در عالم امن‌تر باشد.» 

آمد و شد دولت‌ها در جمهوری اسلامی و مواضع آنان نسبت به موضوع تحریم‌ها و مذاکره و به ویژه مسئله هسته‌ای، هرگز نباید این واقعیت و محاسبه اساسی را در ذهن مسئولان کشور دست‌خوش تغییر قرار دهد؛ اگر سیاستمدار ایرانی به برجام به مثابه ابزاری برای گشودن گره‌های تحریم‌ می‌نگرد، اما از منظر یک سیاستمدار آمریکایی‌ برجام وضع شده است تا علاوه بر کنترل ایران اتمی، راهی برای مهار ایران در سایر مؤلفه‌های قدرت ملی(مانند موشکی و منطقه‌ای) بیابد و در نهایت ظرفیت‌های استراتژیک ملی تخلیه گردد. دلیل اصلی خروج ترامپ از توافق هسته‌ای نیز آن بود که ایران در مقابل سیاست فشار حداکثری ترامپ ایستاد و با خواسته‌های خلاف منافع ملی رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر پذیرش برجام‌های موشکی و منطقه‌ای مخالفت کرد. البته تحقق «برجام پلاس» هدف حداقلی ترامپ و تیم همراه او بود. مطلوب آنها همان بود که جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ در سال ۱۳۹۷ گفت. وی در اجتماع منافقین در پاریس اعلام کرد که انقلاب اسلامی ایران نباید به جشن چهل سالگی‌اش برسد! حالا نیز در یادداشت اجرایی که اخیرا ترامپ علیه ایران امضا کرده است، آمده «باید با توسعه موشکی و همچنین سایر تسلیحات و توانمندی‌های نامتعارف و متعارف مقابله کرد». این یعنی ترامپ و تیم جدید در آمریکا عزم خود را حتی برای مقابله با توانمندی‌های حتی متعارف نظامی جمهوری اسلامی ایران جزم کرده اند و یقینا در مذاکره‌ای که نفی شد، تصمیم داشتند آن را به عنوان مطالبه و بخش مهمی از خواسته‌های خود بر روی میز مذاکره بگذارند. در حقیقت ترامپ سودای خلع سلاح جمهوری اسلامی را در سر می پروراند تا در پی آن ملت ایران بی دفاع شده و امکان حمله نظامی به ملت و خاک ایران فراهم گردد. باید در نظر داشته باشیم که خلع سلاح ملت ایران  چه در دوره قبلی ریاست جمهوری ترامپ و چه در دوره کنونی به عنوان یک اولویت قطعی از سوی او و تیم جنگ طلبش در حال پیگیری است. آیا مردم ایران به مسئولان کشور اجازه می دهند که بر روی توانمندی های نظامی متعارف خود مذاکره انجام دهند و آن را وجه المصالحه هر گونه توافقی قرار دهند؟ قطعا ملت ایران اجازه نخواهند داد.

حالا یک تجربه مهم که هزینه‌های سنگین بابت آن پرداخت شده است، پیش روی «دکتر پزشکیان» و کارگزاران نظام قرار دارد؛ ابعاد سیاست فشار حداکثری ترامپ در دولت و دوره روحانی و ظریف آنقدر گسترده و چند لایه بود که تاریخ تحریم‌ها، چنین دشمنی‌های ظالمانه را به خود ندیده است؛ به‌گونه‌ای که اکنون سازکار‌های برطرف کردن آن تحریم‌ها از دشوارترین امور است. عجیب‌تر آنکه همه این اقدامات ضد ایرانی در دولتی رخ داد که ایده مرکزی آن حل ماجرای تحریم‌ها از طریق مذاکره بود! توصیف معجزه‌های مذاکره از سوی برخی رسانه‌ها و نیرو‌های سیاسی در حالی است که آمریکایی‌ها در ازای آن همه اقدامات سازنده ایران در اجرای تعهدات برجامی، به وظایف خود پایبند نبودند و همان‌گونه که پیشتر بیان شد، رئیس کل وقت بانک مرکزی در این زمینه عبارت معروف و تاریخی «تقریباً هیچ» را به کار برد. در اینجا فقط یک «امید» وجود دارد و آن، اینکه دکتر پزشکیان و سایر مسئولان کشور از تاریخ و آنچه بر ملت ایران گذشت، «عبرت» بگیرند و با «تنوع‌سازی» و «توازن‌گرایی» در سیاست خارجی و اتحاد و انسجام ملی مسیر تحقق منافع ملی و حل مسائل کشور را به پیش ببرند. از این منظر دیدگاه‌های صریح و برخی اقدامات سازنده و مثبت دکتر پزشکیان در ماه‌های اخیر درباره سیاست دولتش نسبت به همسایگان و خاصه اعراب و نیز روسیه و چین تحسین‌برانگیز و امیدآفرین است و امید می‌رود این سیاست‌ها از مرحله اعلام به اعمال منتقل شود. این دقیقاً همان نقطه قوت دولت به شمار می‎آید که روز ۱۹ بهمن ماه ۱۴۰۳ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر اساس آن فرمودند مسئولان بحمدالله مشغول کارند و بسیار امیدواریم که همین دولت محترم بتواند مشکلات معیشتی مردم را کمتر و سختی‌ها را برطرف کند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات