پیش از هجوم استعمار به آمریکای لاتین دست کم چند تمدّن به نسبت پیشرفته در این منطقه وجود داشت. در مکزیک امروزی دو تمدّن «آزتک» و «مایا» وجود داشت و در مناطق غربی آمریکای جنوبی (شامل پرو، شیلی و آرژانتین امروزی) تمدّن گسترده و شکوفای «اینکا» مستقر بود.
«آلفرد کراسبی»، «کرک پاتریک سیل» و «جک وذرفورد» در کتابهای خود نشان میدهند، نیمکره غربی پیش از سال 1492، از لحاظ سلامت و ویژگیهای بومشناختی، بهشت روی زمین بوده است. سرخپوستان آمریکا از لحاظ دولت مشروطه، پیشرفتهای کشاورزی و صدها فنّاوری پزشکی و دارویی، الگوی آمریکاییها (ساکنان آمریکا پس از اشغال سرزمینهای بومیان) بودهاند. «دیوید استانرد» نویسنده کتاب «هولوکاست آمریکا: کلمب و فتح جهان نو» (انتشارات دانشگاه آکسفورد 1992) در کتاب خود به مسئله تمدّن بومیهای آمریکا هنگام ورود کریستف کلمب به آنجا اشاره میکند. وی در این کتاب افسانههایی را که درباره وحشی بودن بومیها گفته شده، ذکر کرده است. استانرد، به نوشتههای «بارتولومی دیلاس کازاس»، مورخ اسپانیایی قرن 16 و کسی که از نزدیک شاهد نابودی بومیان آمریکا بوده است، استناد کرده و در مورد «تنوع باورنکردنی فرهنگ بومیها» و «دستاوردهای چشمگیرشان» مینویسد: «شاید این حقیقت تا کنون پنهان مانده باشد که اکثر جوامع بومیهای شمال آمریکا، بسیار پیش از آنکه اروپاییها تصوّری از حق رأی زنان یا دموکراسی داشته باشند، با ساختاری دموکراتیک اداره میشدند و زنان در آنها از حق رأی برخوردار بودند؛ ضمنا شاید این حقیقت برای بسیاری از ما قابل تصور نباشد که بسیار پیشتر از ورود کریستف کلمب به آمریکا، بیشتر بومیهای آمریکا در شهرکها و روستاها زندگی کرده و از طریق کشاورزی امرار معاش میکردند.»
نظام حاکم بر قبایل سرخپوستان آمریکای شمالی نظام اشتراکی بود و مالکیت خصوصی بر ابزار تولید وجود نداشت. آنها فعالیتهای اصلیشان نظیر شکار، ماهیگیری، کشت، تولید خانگی و تولید ابزار جنگی را به شکل دستهجمعی انجام میدادند. محصول کارشان کم و بیش به طور مساوی میان کل اعضای قبیله تقسیم میشد. از همه مهمتر اینکه سرخپوستان آمریکای شمالی چیزی به نام مالکیت خصوصی بر زمین را که پایه همه مالکیتهای خصوصی بر ابزار تولید است، اصلاً نمیشناختند. هنگامی که سفیدپوستان به آنجا پا گذاشتند، از اقیانوس آرام تا اقیانوس اطلس حتی یک هکتار زمین وجود نداشت که مالکیت فردی داشته باشد؛ به گونهای که بتوان آن را از دسترس کل اجتماع خارج یا به فردی خارج از قبیله واگذار کرد.