صبح صادق >>  خرد >> گزارش
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۶  ، 
کد خبر : ۳۴۵۲۵۴
تأملی بر مسئله و هراس بنیادین غرب از جمهوری اسلامی

ایران قوی

اگرچه در توضیح و تبیین‌های گوناگون ارائه‌شده درباره چرایی منازعه غرب با جمهوری اسلامی ایران بر گزاره‌های متعددی، چون موقعیت ویژه ژئوپلیتیکی ایران، هویت اسلامی انقلابی مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی[...]
پایگاه بصیرت / مصطفی قربانی
اگرچه در توضیح و تبیین‌های گوناگون ارائه‌شده درباره چرایی منازعه غرب با جمهوری اسلامی ایران بر گزاره‌های متعددی، چون موقعیت ویژه ژئوپلیتیکی ایران، هویت اسلامی انقلابی مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی، قدرت الهام‌بخشی خارجی انقلاب اسلامی و مقابله با تحقق نقشه‌های غرب در منطقه و... تأکید می‌شود که همگی این رویکردها و گزاره‌ها درست می‌باشد؛ اما به نظر می‌رسد نقطه کانونی منازعه غرب با ایران (نه فقط جمهوری اسلامی؛ زیرا پیشینه این منازعه به حدود دو قرن قبل برمی‌گردد)، جلوگیری از تحقق ایران قوی است. به تعبیر دقیق‌تر، هراس بنیادین غرب در قبال ایران، قوی شدن این کشور است و به میزانی که ایران به سمت قوی‌شدن حرکت کند، آهنگ یا میزان دشمنی غرب با ایران تشدید می‌شود. 
 
درنگی بر پیشینه منازعه غرب با ایران
در تأمل و درنگی بنیادی‌تر درباره کیفیت و حوزه‌های منازعه غرب با ایران، مشخص می‌شود که اقدامات گوناگون غرب در قبال ایران به ویژه در حوزه‌های اقتصادی و سیاسی، حکایت از یک دشمنی نهفته دارد که حتی قدمت آن به بیش از طرح داعیه‌های ارزشی و ایدئولوژیکی می‌رسد که از سوی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار گرفته است. درواقع، غربی‌ها در بازه زمانی حدود 200 سال گذشته از انواع و اقسام شیوه‌ها برای جلوگیری از عدم‌تحقق ایران قوی بهره برده‌اند. بهترین شاهد مثال در این زمینه، توطئه و دسیسه آنها برای از بین بردن تمامی ایرانیانی بوده که درصدد تحقق این مهم بوده‌اند. به طور دقیق‌تر باید گفت که از 87 صدراعظم(نخست‌وزیری) که بعد از انعقاد ترکمانچای تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران روی کار بوده‌اند، تنها سه نفر آنها درصدد تحقق ایران قوی بوده‌اند؛ قائم مقام فراهانی، میرزا تقی‌خان فراهانی(امیرکبیر) و محمد مصدق که دو نفر اول آنها به ترتیب گرفتار قتل شده و نفر سوم نیز با یک کودتای خارجی، خود و دولتش سرنگون شدند. این واقعیت نشان می‌دهد که مسئله اصلی غرب در قبال ایران یا همان هراس‌بنیادین آن، قوی‌شدن ایران است. 
با توجه به آنچه گفته شد، منازعه و دشمنی متداوم و همه‌جانبه غرب با جمهوری اسلامی ایران نیز ریشه در این واقعیت دارد؛ زیرا انقلاب و نظام اسلامی با داعیه «ما می‌توانیم» و داشتن افق تمدنی روشن درصدد است تا مسیر تحولات دو قرن گذشته ایران را از وابستگی و ضعف، به درون‌زایی و قوی شدن تغییر دهد؛ راهبردی که با وجود موفقیت‌های متعدد، اما همواره از گزند دشمنی غرب در امان نبوده است. در همین چارچوب قابل ذکر است که تشدید منازعه غرب با جمهوری اسلامی ایران در یک سال گذشته و تمرکز بیش از پیش آنها بر جنگ ترکیبی علیه دولت و ملت ایران، بی‌ارتباط با رویکرد دولت سیزدهم برای حل مشکلات اقتصادی ایران، خارج از بسته سیاسی و امنیتی غرب نیست. به تعبیر دقیق‌تر باید گفت که غرب درصدد است تا نسخه‌هایی در ایران برای حل مشکلات مورد توجه قرار گیرد که به تعمیق وابستگی ایران به غرب منجر شود و معطوف به تحقق ایران قوی نباشد. ریل‌گذاری دولت سیزدهم، با وجود دستاوردها و کاستی‌هایی که دارد، در مجموع هم‌راستا با ترجیحات غرب در قبال ایران نیست؛ بنابراین آنها هم‌اکنون در تلاش هستند تا به هر نحو ممکن، دستگاه تصمیم و تدبیر این دولت را با بن‌بست مواجه کنند. 
 
اپوزیسیون بی‌وطن
نکته مهمی که در چارچوب بحث گفته‌شده در بالا باید به آن اشاره کرد، این است که اپوزیسیونی که از ابتدای انقلاب سر در آخور غرب دارد و سرمستانه از افسون قدرت دچار توهماتی شده و عامدانه هم در بازی غرب بازی می‌کند، فاقد هر گونه نگاه، تحلیل، تعهد و دغدغه نسبت به ایران قوی است. درواقع، این اپوزیسیون عامدانه در مسیری گام برمی‌دارد که نهایت و سرانجام آن، تکرار وقایع شوم و اسارت‌باری است که غربی‌ها در قبال ایران انجام داده‌اند. به تعبیر دقیق‌تر، آنها برای تسلط غربی بر ایران تلاش می‌کنند که دارای منازعه راهبردی با ایران است. حال معلوم نیست که این اپوزیسیونی که در حال برنامه‌ریزی برای آینده ایران است! چگونه با غربی که تهی‌سازی قدرت ایران را مدنظر دارد، هم‌پیاله شده است. همانطور که پیش از این نیز گفته شده، همین موضوع نشان می‌دهد که غرب با به میدان آوردن این اپوزیسیون که به راستی بی‌وطن است، اساساً درصدد لاینحل باقی گذاشتن مسائل و مشکلات ایران می‌باشد. 
 
جهاد تبیین با نگاه به ایران قوی
با توجه به آنچه گفته شد، در تجزیه و تحلیل ماهیت منازعه غرب با ایران در برهه کنونی و به میدان آمدن همه‌جانبه اپوزیسیون و ضدانقلاب، توجه به این نکته که اولاً راه‌حل مسائل کشور در گروی قوی‌شدن است و ثانیاً اپوزیسیون فهم، دغدغه و تعهدی از این مهم ندارد و ثالثاً، غرب اساساً با به میدان آوردن این اپوزیسیون بی‌وطن که می‌توان آن را «لمپن اپوزیسیون» هم نام‌گذاری کرد، درصدد است تا با استفاده ابزاری از آنها، مانع از تحقق ایران قوی شود؛ بنابراین در جهاد تبیین که در مقطع کنونی یک فریضه قطعی، فوری و همگانی است، باید با این نوع نگاه و تحلیل تلاش شود تا ضمن برملاسازی عمق توطئه و دشمنی غرب با جمهوری اسلامی ایران، بنیه‌ قوی مردمی نظام حفظ شود. در عین حال باید توجه داشت که با تبیین دقیق و ظریفانه و عمق‌بخشی تحلیلی به جامعه مخاطب، به راحتی می‌توان این نکته مهم را برای افکار عمومی داخل کشور به ویژه جوانان و نوجوانان جا انداخت که برخلاف فضاسازی‌های رسانه‌ای اپوزیسیون بی‌وطن، آنها ماهیت کاملاً وابسته داشته و نه‌تنها برنامه‌ای برای آینده ایران ندارند؛ بلکه به تعبیر دقیق‌ کلمه، درصدد آینده‌سوزی این آب و خاک و فرزندان آن هستند. 
به عنوان نکته آخر باید اشاره کرد که غرب از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تا کنون درصدد تسلیم و کانالیزه‌کردن مسیر تحولات ایران در راستای مورد نظر خود بوده است. برای تحقق این هدف نیز دشمنی با ایران قوی و مؤلفه‌های قدرت ایران و تلاش برای تضعیف و تهی‌سازی آنها همواره نقطه کانونی دشمنی‌های غرب در قبال جمهوری اسلامی ایران بوده است. تشدید و همه‌جانبه‌سازی فشارهای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران در مقطع کنونی ریشه در این واقعیت دارد که با تغییر ریل اداره کشور، قوی شدن در دستور کار قرار دارد؛ بنابراین در مقابل تشدید دشمنی‌ها در مقطع کنونی، نباید پیام ضعفی به غرب ارسال شود. هر چند باید تلاش شود تا در قالب‌های مرسوم و عزتمندانه، برای رفع ظلم و تحریم اقدام شود.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات