رشد بازار سرمایه در روزهای اخیر موجب شده است تا سهامداران حقیقی بورس از فکر خروج دست بکشند. البته باید توجه داشت که ارزش معاملات در صورتی میتواند برای بازار سرمایه مطلوب باشد که روال ورود سهامداران حقیقی روبه افزایش باشد؛ چرا که حقیقیها سهامداران واقعی سهام هستند. حقوقیها ممکن است به دلایل گوناگون خریدهای خاص انجام دهند و این خریدها معمولاً خریدهای هدفمندی است؛ اما هدف افراد حقیقی از خرید سهام نگهداری آن و معاملهگری در بازار سرمایه است. بنابراین، بهترین حالت برای بازار سرمایه افزایش ارزش معاملات همراه با افزایش ورود پول حقیقیهاست. اگر ارزش معاملات به دلیل ورود پول حقوقی یا به همراه خروج پول باشد، مطلوبیت لازم را ندارد. بنابراین، ما صرفاً به دلیل بالا بودن ارزش معاملات نمیتوانیم بگوییم بورس رونق گرفته است. افزایش ارزش معاملات در صورت ورود پول حقیقی و افزایش خرید سرانه افراد حقیقی میتواند جذاب باشد و این اتفاقی است که خوشبختانه این روزها در حال رخ دادن است.
مهمترین عامل برای تداوم رونق و ورود نقدینگی به بازار سرمایه در سال ۱۴۰۲، بحث بازگشت و حفظ اعتماد سهامداران و ایجاد ثبات در این بازار است. تداوم عرضه محصولات گوناگون با قیمتهای غیردستوری در بورس کالا و در رینگ صادراتی میتواند عامل دیگری برای تضمین رشد بورس در ماههای آینده باشد. تداوم عرضه با قیمتهای منصفانه اثرات بسیاری را در صورتهای مالی شرکتهای تولیدی خواهد گذاشت و فرصت سوءاستفاده را در بازار کالاها از دلالان و واسطهها خواهد گرفت. بر اساس ارزیابیهای صورت گرفته، به نظر میرسد افزایش نرخ رشد بخش واقعی اقتصاد در سال ۱۴۰۲ بهتر از ۱۴۰۱ باشد که این موضوع میتواند ضامن رشد بازار سهام باشد.
شاخص بورس تهران در روز اخیر توانست یک بار دیگر سقف کانال صعودی فرضی را تهدید کند و برای شکستن این مقاومت دست به کار شود. اگر نماگر بازار سرمایه بتواند از سد این مقاومت کلاسیک عبور کند، میتوان این انتظار را داشت رقم شاخص بتواند تا محدودههای 2 میلیون و 300 هزار واحدی رشد داشته باشد. برخی از کارشناسان بازار سرمایه معتقدند، محدوده 2 میلیون و 320 هزار واحدی یک مقاومت جدی در راه شاخص بورس است. در صورتی که این مقاومت شکسته شود، میتوان امیدوار بود شاخص روند صعودی خود را ادامه دهد.
به همین دلیل است که ما شاهد رونق در بازار سرمایه هستیم و افزایش استقبال صورت گرفته و حقیقیها سهام ارزنده را پیدا کردهاند. این به این معناست که بازار توانایی صعود دارد و ما این موضوع را به وضوح در بازار سرمایه مشاهده میکنیم.
اما نباید از این نکته غافل بود که در بازارهای هیجانی، چه مثبت و چه منفی، مهمترین کار این است که سهامداران هیجان بیشتری را وارد بازار نکنند و در آرامش تصمیم بگیرند. معاملهگری باید با تحلیل، دقت و هدف انجام شود. بنابراین سهامداران باید از صفنشینی برای خرید و فروش دوری کنند و خرید و فروشهای منطقی با دلیل و هدفمند انجام دهند.