اگر مسئولین واقعاً باور قلبی دارند که شاهکلید حل مشکلات جامعه را باید در نظام تعلیم و تربیت جستجو نمود، به هیچ وجه نباید در این زمینه فقط به طرح موضوع و بیان شعارهای عوامپسندانه اکتفا نمایند. بلکه باید مجدانه تمام ظرفیتها را بر اصلاح و بهبود همهجانبه و عملی نظام تعلیم و تربیت به خصوص در آموزش و پرورش که سنگ زیربنای کار تعلیم و تربیت محسوب میشود متمرکز نموده و از هیچ تلاشی در این رابطه کوتاهی نکنند.
باید بپذیریم که اگرچه ممکن است اثربخشی برخی از نتایج کار در این زمینه هزینهبر و زمانبر باشد، اما در عین حال نباید فراموش کنیم که هر نوع هزینه معقول، منطقی و هدفمند در عرصه تعلیم و تربیت، نوعی سرمایهگذاری است که همه جامعه از سود سرشار آن منتفع میشود. البته همانگونه که اشاره شد، قبل از هر اقدامی باید بپذیریم که همه راههای نجات جامعه از ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی به نظام تعلیم و ترببت ختم میشود.
این موضوع شامل همه بخشهای نظام آموزشی از مدرسه تا دانشگاه و ایضاً حوزههای علمیه و سایر مراکز آموزش نیز میشود، اما همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودهاند؛ نکته حائز اهمیت این است که «آموزش بدون تربیت (پرورش) راه به جایی نمیبرد.». مهارتآموزی که هم جنبه فنی و هم غیرفنی (رفتار فردی و اجتماعی) دارد نیز از این قائده مستثنی نیست و چنانچه فاقد جنبههای تربیتی باشد، اثربخشی چندانی نخواهد داشت.
با این توصیف برای احیاء و ارتقاء جایگاه ارزشمند و رفیع تعلیم و تربیت، باید از نظر مادی و معنوی کاری کرد که شغل معلمی به یک آرزو برای جوانان تبدیل شود. مجدداً یادآوری میشود که نباید فراموش کنیم، هر نوع هزینه برنامهریزی شده و هدفمند در بخش تعلیم و تربیت، یک اقدام اساسی پایدار و به عبارت دیگر نوعی سرمایهگذاری است که میتواند رشد و تعالی همهجانبه جامعه را در پی داشته باشد.
در واقع تعلیم و تربیت اصولی میتواند ضمن تضمین تحقق این هدف مهم، در همه بخشها در برابر ناهنجاریها نقش بازدارنده و پیشگیریکننده داشته باشد. بنابراین اگر میخواهیم مشکلات به شکل اصولی و بنیادین و برای همیشه برطرف شود، هرگز نباید موضوع کادرسازی و تعلیم و تربیت عمومی (با تأکید ویژه بر بخش تربیتی آن) در هیچ بخش و موضوعی مورد غفلت واقع شود. همه دستگاهها از اتحادیه اصناف و سایر اجزای بخش خصوصی گرفته تا سیستم اداری و به خصوص بخش فرهنگی و نظام آموزشی میتوانند در این رابطه نقش داشته باشند.