اگر مخاطب فاقد سواد و درک کافی رسانهای باشد، «رسانه» سیاه را سفید و سفید را سیاه جلوه داده و به خورد مخاطب میدهد؛ این همان خطری است که جوامع گوناگون از جمله ایران را تهدید میکند؛ خطر قلع و قمع حقیقت و واقعیت به وسیله رسانههایی که هدفی جز جلب رضایت کارفرماهایشان ندارند. به تازگی در کنار صدها هزار عکس، فیلم، متن و...، کلیپی در فضای مجازی منتشر شده است که سازنده آن فیلمی کوتاه از فرودگاهی در کشور چین را با فیلمی کوتاه و قدیمی از بخش تفکیک و حمل چمدانها در کشور عربستان را کنار هم قرار داده است. سازنده و منتشرکننده این کلیپ بخش مربوط به دریافت و حمل محترمانه و منظم چین را با توضیح نحوه دریافت چمدان در فرودگاه ژاپن و بخش مربوط به فرودگاه عربستان را با نام ایران به مخاطبانش قالب کرده است. لشکری از مخاطبان نیز بلافاصله کلیپ را لایک و شروع به تحقیر و خودکوچکپنداری میکنند. کلیپ در مدتی کوتاه بیش از پنج میلیون بازدید خورده و با سرعت دست به دست شده و از صفحهای به صفحه دیگر و از مخاطبی به مخاطب بعدی سر میخورد. این فقط نمونهای پیش پا افتاده از دهها آسیب فضای مجازی به منزله یکی از ابزارهای رسانه است.
تعریف رسانه
رسانه چیست و چرا نداشتن سواد رسانهای موجب آسیب به جامعه میشود؟ در پاسخ به پرسش مذکور نظریات گوناگونی مطرح شده است. کوتاهترین تعریف این است که هر آنچه با آن بتوان پیامی را به دیگری رساند. در این سخن ابزار رسانه و رسانه در یک تعریف قرار دارند. بنابراین انواع و اقسام سکوها، پایگاهها و آنچه را که از آن به فضای مجازی یاد میشود، «رسانه» تعریف میکنیم.
سواد رسانهای
اما در پاسخی بسیار کوتاه و قابل فهم به اینکه سواد رسانهای چیست، میتوان گفت، در صورتی که در معرض هر نوع و شکل پیامی، اعم از تصویری، کلامی، متن و... قرار گرفتید، در مقابل آن منفعل نبوده و قادر به تجزیه و تحلیل و درک حقیقت ماجرا باشید. حال با روشن شدن تعاریف دو عنوان اصلی این بحث بهتر میتوان درباره آسیبهای ناشی از نبود سواد رسانهای در جامعه سخن به میان آورد. از آنجا که هدف از سواد رسانهای آمادهسازی و تدارکگری مخاطبان است، لازم است مخاطب خود بتواند با قرار گرفتن در شرایط بمباران اطلاعاتی و سیل عظیمی از اقسام تولیدات منتشر شده در رسانههای سنتی، مانند روزنامهها یا فضای مدرن مجازی افزون بر درک نمادها، با دیدی انتقادی و تحلیلگرانه از معرکه جان و روح سالم به در برده یا تلفات و آسیب به حداقل برسد. در توضیحی مختصر میتوان گفت، در دوران معاصر که عصر جامعه اطلاعاتی نامیده میشود، رسانههای دیجیتال و اینترنت موجب ایجاد سواد دیجیتالی و رسانهای شدهاند. در واقع، سواد رسانهای را میتوان در امتداد مفهوم تاریخی سواد دانست. سواد خواندن، سواد بصری و سواد رایانهای معادل سواد رسانهای نیستند. همانطور که گفته شد، در این سخن رسانه و ابزار رسانه مانند انواع و اقسام سکوها در یک معنا آمدهاند. بنابراین، نگاهی در خور فرصت داریم به برخی آسیبهای ناشی از بیتوجهی مخاطبان یا بهرهبرداران از آنها در قالب کلی رسانه تا با این روش ضرورت داشتن سواد رسانهای بیش از قبل بر خواننده آشکار شود.
تغییر در سلیقه و دیدگاه مخاطب
اما آسیب به مخاطب که در اینجا منظور خانواده است، چگونه رقم میخورد؟ یکی از کارهای رسانه تغییر در سبک زندگی افراد از طریق تغییر در سلیقه آنان است؛ برای نمونه، رسانه در اشکال گوناگون خود، آنقدر انسانهای موفق یا زیبا را با نوع پوشش و استایل خاص نشان میدهد که مخاطب ناخودآگاه خودش را زمانی موفق میداند که پوشش و سبک زندگیاش آنگونه شده باشد. یکی از بزرگترین آسیبهای رسانه در تغییر سلیقه و سبک زندگی مخاطبان را میتوان در کاهش شدید جمعیت روستانشین و سرازیر شدن جوانان روستایی به سمت شهرها مشاهده کرد. پدیدهای که امروز به کاهش نیروی کار و تولید در بخش کشاورزی و افزایش تقاضا در کارهای خدماتی در شهرها منجر شده است که البته این درد خود مثنوی هفتاد مَن کاغذ است.
انحراف از مسیر
یکی دیگر از آسیبهایی که رسانهها به ویژه فضای مجازی به منزله یکی از ابزارهای مؤثر و در دسترس مخاطبان با سنین مختلف به خانوادهها وارد میکنند، انداختن آنها در وسط انواع و اقسام تولیدات جذاب و نمادهای مخرب است. رسانهها، البته رسانههای بیگانهای که تنها القاکننده ناهنجاریهای گوناگون هستند، بسیار آرام اعضای خانواده شامل افراد یک کشور یا خانواده کوچک چند نفره را به سمتی میبرند که خود میخواهند. یکی دیگر از روشهای آسیب ابزارهای رسانه در اختیار قرار دادن فضایی راحت و ظاهراً مطمئن برای ارتباط با دیگران است. مسئلهای که اگر اعضای خانواده برای آن برنامه نداشته باشند، خیلی زود در دامی گرفتار میشوند که خلاصی از آن راحت نخواهد بود. احتمالاً در مهمانیهایی بودهاید که افراد در یک مکان جمع هستند و دلشان جای دیگر است! قلع و قمع حقیقت انسانهای تهی از درک تخاصمات رسانهای دائم در معرض حقایق یا واقعیتهای معکوس شده قرار دارند. آنجا که رسانه با انواع ترفند ظالم را مظلوم و مظلوم را ظالم نشان میدهد. فقدان سواد رسانهای و تشخیص ندادن حقایق و واقعیتهای اجتماعی سبب میشود تا لشکری از لایککنندگان همواره در معرض بمبارانهای خبری قرار گرفته و به هزار لطایفالحیل گمراه شوند. انسان قرن بیستم در صورت نداشتن بینش و سواد رسانهای به راحتی بازی خورده و گاه در اوج خود آگاهپنداری، در ناآگاهی کامل غرق شده و برخلاف مصالح زندگی خود، خانواده و وطنش گام بر میدارد. لذا برای آموختن امروز هم دیر است.