گِل انسان از عشق است. عشق است که انسان را به دل سختیها میکشاند. از ارادهها کوه میسازد. ایستادگی را به مغز و جسم آدمی دیکته میکند.
انسان را عاشق آفریدهاند. عاشقی قوام حیات آدمی است. آدمی به عشق است که ادامه میدهد، میایستد، میجنگد، تاریکیها را کنار میزند و روشناییها را به آغوش میکشد. این معجزه عشق است که نهانخانه آدم را میشکافد و اسرار و استعدادهای آدمی را به او نشان میدهد. آنچه مهمتر است، پیدا کردن معشوق برای این مخلوق عاشق است. معشوق معرف است. انسان به معشوق است که شناخته میشود، میجنگد، میبیند، میخواهد، میخندد، میکوشد، میرود و میشنود.
عاشق به دنبال معشوق است. هر چه معشوق بخواهد، تمام خواسته عاشق است. چه زیباست کسی که تمام خواستهاش شمایید. معشوقش شمایید. زندگی و نگاه و دویدن و شنیدن و گفتار و دیدنش شمایید. کسی که به دنبال شماست، هر چه را که شما میخواهید، میخواهد و جز آن چیزی نمیخواهد.