گذر زمان ما را به انتخابات حساس 1402 نزدیک میکند. انتخاباتی که در آن سرنوشت دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری تعیین خواهد شد و حتی میتواند نتایج انتخابات ریاستجمهوری آینده را نیز متأثر کند. طبیعی است که در این مسیر شاهد فعالیتهای متنوع بازیگران سیاسی خواهیم بود که هر یک تلاش دارند تا به نحوی اوضاع را برای بهرهگیری بیشتر جریان و جناح سیاسی خود هموار کنند. در همین ایام، اصلاحطلبان به تغییراتی در جبهه اصلاحات دست زدند؛ هم برخی از اعضای جدید و جوان را وارد شورا کردند و هم ریاست آن را پس از دو سال از پیرجبهه اصلاحات، یعنی «بهزاد نبوی» گرفتند و به «آذر منصوری» سپردند.
این تکاپو هر چند میتواند حرکتی مبارک و معطوف به پرشور شدن انتخابات قلمداد شود، اما به نظر میرسد انتخاب دبیرکل حزب اتحاد ملتـ که رادیکالترین حزب اردوگاه اصلاحطلبان شناخته میشودـ انتخاب پرحاشیهای است که کار را برای فعالیت این جریان دشوار خواهد کرد؛ چرا که حساسیتها را نسبت به این اردوگاه بیشتر کرده و عبور از موانع را سختتر خواهد کرد. حساسیتهایی که در زمان ریاست بهزاد نبوی وجود نداشت و وی به دلیل عقلانیت سیاسی مناسب و تجربه و پختگی بیشتر میتوانست در تنظیم روابط و تعاملات این اردوگاه با حاکمیت و دیگر احزاب سیاسی مناسبتر عمل کند.
تلاش دیگر در این ایام، مصاحبه تفضیلی «سعید حجاریان» یکی دیگر از اصلاحطلبان رادیکال با روزنامه «اعتماد» است که در این چند روزه واکنشهای بسیاری را به همراه داشته است. او در اظهاراتش ابراز میدارد: «اصلاحات و اصلاحطلبان به بیرون از دایره قدرت پرتاب شدهاند و بسیار بعید است بتوانند دوباره به آن دایره بازگردند.» البته مجری این اقدام را حاکمیت میداند. این در حالی است که اولاً این ادعا انطباق درستی با واقعیت ندارد و ثانیاً اگر هم این اظهارات فرافکنانه صحیح باشد، باز هم این مردم بودهاند که در انتخابات گذشته، اقبالی به اصلاحطلبان نداشتهاند و عملکرد مجلس دهم و دولت دوازدهم در کنار تمایلات رادیکال این جریان بوده که حاصل آن ناکامی در انتخابات شده است!
وی در ادامه بر همان خط ناامیدسازی میدمد و این بار از فرضهای ششگانهای صحبت میکند که اصلاحطلبان باید به آن توجه داشته باشند و شرط حضور آنان در انتخابات را اینگونه مطرح میکند: «آقای رئیسی به نحوی از كابینه استعفا دهد یا به دلیل عدم كفایت عزل شود» و سرآخر جمعبندی میکند: «اصلاحطلبان انتخابات را تحریم نمیكنند، اما دیگر دست به كار عبث نمیزنند، چون التفات پیدا كردهاند قانون كاغذ است و قدرت پشت قانون و مجری آن اهمیت فراوان دارد. از جمله كارهای عبث تشكیل فراكسیون ۱۰ نفره در اتمسفر دولت آقای رئیسی است.»
مشروط کردن حضور اصلاحطلبان در انتخابات به برکناری رئیسجمهور منتخب مردم را میتوان اوج اقتدارگرایی و غلیان خوی فاشیستی و کینههای جناحی افرادی دانست که سالیان متمادی است خود را سردمدار دموکراسی معرفی میکنند! اما اکنون در مقام ذبح رأی مردم برآمدهاند. این افراد جز بر طبل تنش و درگیری و واگرایی اجتماعی نمیکوبند. این در حالی است که حتی اگر این جریان بتواند پیروز انتخابات هم شود و در خردادماه 1403 کار خود را آغاز کند، تنها یک سال باید با دولت منتخب مردم تعامل داشته باشد و با پایان سال چهارم دولت، این انتخاب مردم در بهار 1404 است که تکلیف رئیسجمهور آینده را مشخص خواهد کرد.
چنین اظهارنظرکنندگانی هر چند معتقدند در حال توصیف وضعیت هستند و قضاوت را به خوانندگان و مردم باید سپرد، اما واقعیت آن است که در حال القای یأس به جامعه و ناامیدسازی افکار عمومی هستند. گویا نسبت رسالت نخبگانی و رابطه بین نخبگان و تودهها را فراموش کردهاند و به یاد ندارند که این نگاه آنان است که میتواند موتور محرک جامعه با عامل انفعال و سکون تودهها شود!
مواضع حجاریان آنقدر رادیکال و مأیوسکننده است که حتی روزنامه اعتماد نیز مسئولیت آن را بر عهده نمیگیرد و در همان ابتدا در توضیحی ضروری مینویسد: «برخی از گفتوگوهای روزنامه اعتماد حاوی مطالبی است که برای آشنایی با نظرات صاحباننظر و اندیشه در بحثهای مهم نظری مطرح میشود، گفتنی است که نباید آنهارا نظر روزنامه تلقی کرد. این گفتوگوی حجاریان نیز از آن دسته است.»
اصلاحطلبان اگر میخواهند در این مقطع تاریخ به رسالت خود به خوبی عمل کنند و سهمی در قدرت داشته باشند، باید تلاش کنند تا موانع تکاپوی انتخاباتی خود را کنار بگذارند. به واقع میدان به طیف رادیکال نداده و آنها را حاشیهنشین کنند و از دیگر سو عقلا و مدبرانی را که تدبیر و عقلانیت را بر احساسات و هیجانات ترجیح میدهند، در صدر اردوگاه خود بنشانند و تلاش کنند شرایط را برای بازی بزرگ اسفندماه آماده کنند. بدون شک، چنین آرایشی است که میتواند پالس مثبت برای دیگر بازیگران انتخابات داشته باشد و آنان نیز در حرکتی وفاقگونه به استقبال این تغییر رفتار اصلاحطلبان خواهند رفت و حاصل آن رونقی برای انتخابات خواهد بود که البته تعیینکننده پیروز انتخابات مردم خواهند بود.