در کوچه شماره چهار خیابان شهید رجائی شهر کرمان، اکنون خانهای بر زمین ایستاده است که نام «بیتالزهرا(س)» را بر پیشانی دارد. خانه در بنبست است، اما صاحبش به تمام مبارزان حقطلب و مدافعان مظلومان در جهان ثابت کرد، در پهنه هستی هیچ بنبستی وجود ندارد. اگر وارد خانه شوی و چشم بگردانی، دور تا دورش عکس شهداست که گواهی میدهند در تمام سالهایی که صاحبِ خانه از آنها دور بوده، یکایکشان را فراموش نکرده است.
اصلاً در گذر زندگیاش از فرزند، دوستان یا هر آن کس که بپرسی، به تو خواهد گفت که او رفقای شهیدش را به یاد داشته و همواره از آنها مدد میگرفته است تا به جرگه آنان بپیوندد. به راستی که این سخن پیامبر(ص) چقدر در اینجا نمود میکند، «آدمی بر کیش و آیین دوست خود است». ناگفته پیداست که این خانه، «بیتالزهرا» موقوفه سیدالشهدای مقاومت «حاج قاسم سلیمانی» است.
داستان یک ضریح ساده
در انتهای بیتالزهرا دو قبر شهید گمنام دیده میشود و یک ضریح ساده که برای خودش داستانی دارد. در اطراف این ضریح یک قالیچه کرم رنگ 12 متری متعلق به حرم آقا اباعبدالله الحسین(ع) که حدود 46 سال در کنار ضریح مقدس حضرت پهن بوده و یک فرش قرمز رنگ که سال 1395 از طرف آستان مقدس حضرت زینب کبری(س) به حاج قاسم هدیه داده شد، فرش شده است. یک قطعه از ضریح حضرت رقیه(س) که هنگام بازسازی، از حرم سه ساله امام حسین(ع) جدا شده نیز اکنون در قسمتی از این ضریح ساده به کار برده شده است. شاید باید گفت، اینها تمام دارایی و تعلقات مادی شهید سلیمانی است که در بیتالزهرا به یادگار گذاشته است.
ارادت همیشگی
«مهدی صدفی» از دوستان و همرزمان سپهبد شهید سلیمانی در دوران دفاع مقدس است، او میگوید، شهید حاج قاسم سلیمانی علاقه بسیاری به حضرت زهرا(س) داشت و در دوران دفاع مقدس به رزمندگان میگفت که هر زمان خواستید از اروند یا آبراهها و موانع عبور کنید و از پس مشکلات برآیید، خدا را به پهلوی حضرت زهرا(س) قسم دهید.
او میگوید، حاج قاسم در دوران دفاع مقدس در کنار آموزشهای نظامی، بر تقویت بعد معنوی و اسلامی روانی رزمندگان اسلام تأکید داشت و یکی از ابزارهای مهم برای تقویت بعد معنوی و کمالات اخلاقی را جلسات ذکر و توسل به اهل بیت(ع) میدانست؛ از این رو برای تأمین نیازهای برگزاری مراسمهای گوناگون کمک میکرد.
در ایام ماه محرم حاج قاسم به برگزاری مراسم روضهخوانی به سبک سنتی تأکید داشت و نسبت به سیاهپوش کردن مقرها، خیمهها و اردوگاههای گردانهای مختلف مجموعه لشکر ثارالله در ایام ماه محرم تأکید داشت. او به تأمین امکانات دستهگردانی و هیئتگردانی کمک میکرد؛ ضمن اینکه خود او نیز در این مراسم شرکت میکرد و همین ارادت و عشق به حضرت زهرا(س) بود که سبب شد حاج قاسم پس از دوران دفاع مقدس مراسم روضهخوانی را در منزل شخصی خود آغاز کند.
برگزاری روضه در خانه
صدفی بیان کرد، در اوایل دهه هفتاد خیابان ابوذر کوچه 44 سالی یک بار در شب شهادت حضرت زهرا(س) مراسم عزاداری برگزار میکرد. بعد در خیابان کار نبش کوچه شماره 13 خانهای خرید و در منزل دوم که بزرگتر بود، سه شب عزاداری را برگزار کرد، در واقع هم جلسه معرفتی با حضور علمای کرمان و هم برنامه سینهزنی و عزاداری برگزار میشد.
تا اوایل دهه هشتاد در این مکان عزاداریها برگزار میشد و مردم تحت عنوان روضه خانه حاج قاسم بدون تبلیغات میدانی به مراسم میآمدند.
حاج قاسم پس از آن خانه را فروخت و به خیابان شهید رجائی خورشید سابق کوچ کرد و منزل جدیدی خرید و به آنجا نقل مکان کرد.
در خانه جدید (بیتالزهرای کنونی) تعداد شبهای عزاداری را به چهار شب تبدیل کرد و در سالهای آخر عمر پربرکت ایشان به 5 شب رسید که در مکان جدید به دلیل جمعیت بسیار، در حیاط منزل و کوچه بنبست خیمه زده میشد.
هیئتداری به سبک حاج قاسم
او کارشناس خبره و صاحبنظر در زمینه برگزاری مجلس و هیئتداری بود،.نظرات بسیار ارزشمندی در برگزاری مجالس داشت و خودش نیز مقید به چارچوب راهاندازی مجالس بود و به این چارچوب عمل میکرد، به ویژه درباره محتوای مراسم و نوع اجرای مجالس اهل بیت(ع) صاحبنظر بود و میگفت، مجالس باید دارای خروجی و جاذبه برای جذب جوانان باشد.
وی تأکید داشت، خروجی مجالس و هیئت مذهبی باید ترویج معارف دینی و فرهنگ و سیره ائمه اطهار(ع) باشد، لذا به دستاندرکاران مراسم عزاداری ائمه اطهار(ع) تأکید میکرد که این مراسم از تحریف و خرافات باید به دور باشد.
صدفی گفت، یادم هست در اوایل دهه هفتاد گروه عزاداری از یکی از استانها به حسینیه ثارالله(حسینیه ثارالله یکی از میراث معنوی دیگر حاج قاسم برای مردم کرمان است و مؤسس اصلی آن سردار سلیمانی است) آمده بودند تا در این محل برنامه قمهزنی داشته باشند؛ اما حاج قاسم به شدت مخالفت کرد و اجازه انجام این کار را نداد.
خرید زمین بیتالزهرا
حجتالاسلام سیدحسن اسدی فردی است که سالهاست نماز جماعت بیتالزهرا را برگزار میکند، او میگوید در اوایل دهه نود با توجه به اینکه برنامه عزاداری به زمستان نزدیک میشد با توجه به شرایط آب و هوایی نیاز بود که فضای مسقفی برای بیتالزهرا در نظر گرفته شود.
اوایل 1394 دو منزل در کوچه شماره 6 و پشت منزل حاج قاسم بود، حاج قاسم وقتی شنید که صاحبان این خانهها قصد فروش خانه را دارند، خوشحال شد و خانهها را با واسطههایی که فرستاده بود، خریداری کرد.
حجتالاسلام اسدی تأکید کرد، اینگونه نبود که حاج قاسم وضع مالی خوبی داشته باشد تا بتواند این دو خانه را خریداری کند؛ بلکه او پیشگام شد و دوستان خیر و متدینش، در این رابطه او را کمک کردند. خوب است بدانید که بعد از وقف بیتالزهرا، حاجی در کرمان هیچ خانه و ملک دیگری نداشت و وقتی به هر دلیلی در کرمان حضور مییافت؛ در خانه اقوامش مستقر میشد و خودش هر سال در ایام فاطمیه در مراسم بیت الزهرا شرکت میکرد.
برای روضه برویم خانه حاج قاسم
مردم کرمان میگفتند برای روضه برویم خانه حاج قاسم، اما حاج قاسم میگفت، چرا خانه من، اینجا خانه حضرت زهرا(س) است و در نهایت این خانه را بیتالزهرا (س) نامگذاری کرد.
مراسم بیت الزهرا کاملاً ساده و بدون هر گونه تشریفات امنیتی برگزار میشد و مردم از هر قشری با آسودگی در این مراسم حضور مییافتند و عزاداری میکردند.
حاج قاسم در ایام حیاتش هر کجا که بود، در ایام عزاداری خود را به بیتالزهرا میرساند و گوشهای در کنار درب ورودی دست به سینه در مقابل مردم میایستاد و در اوج سادگی و تواضع مقدم عزاداران حضرت فاطمه(س) را تکریم میکرد.
به سبک حرم شاه خراسان
صدفی به ساخت بیتالزهرا اشاره کرد و گفت، تا زمانیکه حاج قاسم در قید حیات بود؛ یعنی تا سال 1398 بخش عمده شبستان احداث شد، به گونهای که جانمایی عکس شهدا را خود او انجام داد؛ چراکه تأکید بسیار او بر انجام این کار بود و باور قلبی به زنده بودن شهدا داشت.
سبک معماری که در بیتالزهرا انجام شده، با توجه به تأکید شهید سلیمانی معماری سنتی اسلامی است. بیتالزهرا گنبدی دارد که در سال 1394 احداث شده و کاشیکاری است و معماری در داخل بیتالزهرا با توجه به اینکه حاج قاسم خادمالرضا بود، به سبک و سیاق رواق دارالحجه حرم رضوی انجام شده است.
خوب است بدانید آیاتی که در بیتالزهرا نوشته شده است و همچنین سبک معماری را خود حاج قاسم انتخاب کرده؛ اما مقرنسکاری، گچبری، آئینه کاری و نقاشیها پس از شهادت حاج قاسم صورت گرفته است.
ماجرای وقف خانه شهید سلیمانی
حجتالاسلام علی جلالی، مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان کرمان است، او میگوید که حاج قاسم در 25 فروردین ماه 1392 همزمان با سالگرد شهادت حضرت زهرا(س) منزل شخصی خود را وقف فرهنگ و سیره حضرت زهرا(س) کرد.
جلالی در رابطه با داستان وقف خانه شهید سلیمانی بیان کرد، بعدازظهر روز 25 فروردین 1392 طی تماس تلفنی به یکی از نیروهای ناحیه دو اوقاف و امورخیریه شهر کرمان بیان میشود که سردار سلیمانی با او کار دارد.
همکارم برایم نقل کرد، زمانی که من خدمت سردار رسیدم، به من گفتند که سردار در حال تجدید وضو است، حاج قاسم که آمد از دیدن من و اینکه اوقاف به سرعت برای این کار اقدام کردند، بسیار خوشحال شد و گفت: «من میخواهم اینجا را وقف کنم»؛ در پاسخ گفتم که «وقف چهکاری؟ وقف شرایط و ضوابطی دارد.»
او گفت: «هر چه که باید نوشته شود را خودتان بنویسید و بدهید به من تا امضا کنم.» و بعد بیان کرد: «من تا ساعت یازده و نیم بیدار هستم، اگر وقفنامه آماده شد، بدهید من امضا کنم و در غیر این صورت اول وقت فردا صبح و قبل از سفر من به تهران وقفنامه را برای امضا پیش من بیاورید.»
مرکز نشر معارف قرآن
مهدی صدفی بیان میکند که حاج قاسم هشت ماه قبل از شهادتش با من تماس گرفت و گفت: «جمعه ساعت 10 و نیم بیا بیتالزهرا(س) با شما کار دارم.»
وقتی به آنجا رفتم، سردار سلیمانی را دیدم که بر روی پله اول منبر نشسته بود و گفت: «به شما گفتم بیایی اینجا تا از خودم بشنوی چه خواستههایی درباره بیتالزهرا(س) دارم.»
حاج قاسم آن روز گفت: «دلم میخواهد، بازسازی بیتالزهرا(س) که تمام شد، این مکان به مرکز نشر معارف قرآنی و الهی تبدیل شود و یک مرکز فرهنگی و فرهنگ قرآنی باشد.»
سردار سلیمانی در توصیههایی که داشت، این نکته را میگفت که بیتالزهرا(س) نباید در مقابل سایر اماکن مذهبی و مقدس کرمان قرار گیرد؛ بلکه باید در کنارشان فعالیت کند و فعال باشد.
شرط انتخاب سخنران و مداح
دوست و همرزم شهید سلیمانی، مهدی صدفی ادامه داد،حاج قاسم در وصیتنامه و وقفنامهای که در چهار صفحه نوشته است، افزون بر اینکه به کارکرد بیتالزهرا اشاره کرده است، به سه موضوع از جمله ترویج معارف دینی، الهی و قرآنی، ترویج معارف و سیره اهل بیت(ع) و در نهایت فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه اشاره کرده است.
او بر تأثیرگذاری و اثربخشی فعالیتهای بیتالزهرا تأکید داشته و در وقفنامه قید کرده است: «توصیه میکنم در این مکان مقدس سخنرانان، مداحان و ذاکران اهل بیت که برای اجرای برنامه دعوت میشوند، علاوه بر اینکه محب آلالله هستند، باید محب امامین(امام خمینی(ره) و امام خامنهای(مدظلهالعالی)) باشند و پیرو ولایت فقیه و حافظ نظام جمهوری باشند و از تفرقه بپرهیزند؛ این قیودی بوده است که حاج قاسم برای این مکان داشته است.»
یک افتخار
مهدی صدفی، همرزم شهید سلیمانی بیان کرد، حاج قاسم گاهی از اول تا پایان مراسم چند نوبت به میزان کم چایی میل میکرد تا علاوه بر اینکه از تبرکی مراسم بهرهمند شود، بررسی کند که از اول، وسط و پایان مراسم چایی که به عزاداران و مدعوان داده شده، از نظر کمیت و کیفیت مطلوب است یا خیر.
او بر نظافت بیتالزهرا و حسینیه ثارالله کاملاً نظارت داشت و حتی خودش نیز گاهی به نظافت این مکانها دست میزد.
حاج قاسم میگفت که افتخار میکنم در مراسم عزاداری حضرت زهرا(س) بتوانم سینی چای به دست بگیرم و در بین مردم توزیع کنم.
میخواهید مرا از مردم جدا کنید
ابراهیم شهریاری، از همرزمان و همراهان حاج قاسم است، وی از احترام خاصی به ما میگوید که شهید سلیمانی نسبت به عزاداران حضرت زهرا(س) داشت.
شهریاری بیان کرد، حاج قاسم احترام خاصی برای مهمانان حضرت فاطمه زهرا(س) قائل بود و خلوص نیت و کوچکی خود را در مقابل کسانی که به مراسم عزای حضرت فاطمه زهرا(س) میآمدند، نشان میداد.
او از ابتدا تا پایان مراسم جلوی در ورودی فاطمیه از تمام مهمانان که از بیتالزهرا(س) خارج میشدند، پذیرایی میکرد. راستش در پذیرایی از عزاداران بسیار حساس بود و بر این مسئله تأکید داشت.
یادم هست حاج قاسم یک بار من را صدا زد و تذکر داد که تو باعث میشوی من از مردم فاصله بگیرم، با توجه به اینکه ترورها و تهدیدات آغاز شده بود، ما برخی اقدامات امنیتی را در بیتالزهرا(س) انجام داده بودیم، اما حاج قاسم متوجه شده بود و میگفت که اگر این کار را انجام بدهید، من از اینجا میروم.
حاج قاسم میگفت شما میخواهید من را از مردم جدا کنید و بین من و مردم فاصله بیندازید، در حالی که روضه من، روضه مردمی است.
میخواهی آبروی مرا ببری
شهریاری ادامه داد، به یاد میآورم مادر شهید حاج علی محمدی از رفسنجان به بیت الزهرا برای دیدن حاج قاسم آمده بود؛ من خدمت ایشان رفتم و گفتم فعلا اینجا بمانید و به حاج قاسم خبر دادم که مادر شهید محمدی آمده است تا شما را ببیند.
به محض اینکه این مطلب را بیان کردم، او خیلی ناراحت شد و تند با من برخورد کرد و گفت: «تو میخواهی آبروی مرا ببری»؛ گفتم من که کاری نکردم، ولی شهید سلیمانی گفت: «تو میخواهی مادر شهید را پیش من بیاوری؟ در حالی که من باید خدمت مادر شهید بروم!»
حاج قاسم سریعاً بدون کفش داخل کوچه رفت و دو زانو در مقابل مادر شهید نشست و صحبتهای مادر شهید محمدی را گوش داد و سپس دستور داد ویلچر آوردند و با ویلچر مادر شهید را بالا بردیم.
نشستند و بعد از پذیرایی خدمتشان رفتند و به من تذکر دادند که این وظیفه من است تا خدمت مادر، پدر و خانواده شهید بروم، نه اینکه آنان نزد من بیایند.