تقویم تاریخی انقلاب اسلامی در نیمه دوم سال 1360 براساس نظریهای که رهبر معظم انقلاب، حضرت امام خامنهای ارائه دادند، رقم میخورد و آن، اینکه سیر تکاملی انقلاب اسلامی در پنج مرحله تحققیافتنی است. این مراحل عبارتند از: «ایجاد انقلاب اسلامی، تأسیس نظام اسلامی، تشکیل دولت اسلامی، ایجاد کشورهای اسلامی و در نهایت تشکیل تمدن اسلامی.» گفتنی است، از نیمه دوم سال 1360، روند تاریخی به سرآغاز مرحله سوم، یعنی ایجاد دولت اسلامی رسیده بود. در شش ماهه دوم سال 1360 نصرت الهی یکی پس از دیگری نمایان شد و در تمامی ابعاد، دشمنان انقلاب اسلامی به عقب رانده شدند و با انتخابات ریاستجمهوری با آرای بالا و معرفی دولت با همان ترکیبی که شهید رجایی و شهید باهنر سامان داده بودند و هماهنگی خیلی خوب بین قوای مسلح در جبهههای جنگ آینده جدیدی را نوید میداد. این دوره را میتوان دوران تثبیت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی نامید؛ چون نشانههایی داشت؛ از جمله اینکه ضریب امنیتی در تمام سطوح جامعه رو به افزایش بود و نیروهای امنیتی انقلاب پس از یک درگیری خونین در نیمه اول سال 1360 به کشمکشها پایان داده بودند و هر یک از ارگانها جایگاه سازمانی و مأموریتی خود را به دست آورده بودند. به عبارتی، روال عادی جاری و ساری شده بود و تمام امور و اداره کشور در سایه رهبری امام راحل و ریاستجمهوری محبوب ملت قرار داشت که یک سلسله اصول و ارکان دائمی ادامه پیدا کرد؛ به گونهای که موقعیت نظام جمهوری اسلامی در عرصه داخلی و بینالمللی را دوام و قوام بخشید.
برای ورود به بحث روند تاریخی دوران تثبیت نظام جمهوری اسلامی ذکر چند نکته مهم ضروری است:
۱ـ مفهوم دولت از زوایا و مکاتب گوناگون تعریف شده است. از منظر فقهای اسلام، «دولت» به طور کلی عبارت است از یک نظام سیاسی یکپارچه با هویت معنوی مشخص بر مبنای مردم معین و سرزمین مشخص. به عبارت دیگر، نظام واحدی است که در سایه آن مردم زندگی میکنند و اداره آن نظام را، قدرت یا حکومتی به عنوان امانت عهدهدار است.
۲ـ در تعریف اسلامی بودن دولت توجه به ماهیت دولت است که از دیدگاه رهبر معظم انقلاب دو رکن مهم دارد: یکی مدیران صالح و اصولگرا و دیگری سازوکار مناسب با مدلهای کارآمد دینی. با توجه به این دو رکن تشکیل دولت اسلامی به معنای حقیقی شکلگیری رفتار دولتمردان به گونه اسلامی است. واضح است که منظور از دولت اسلامی صرفاً کابینه و وزیران نیست.
۳ـ کسی که در مقام حاکم اسلامی در رأس هرم قدرت قرار میگیرد، یک سلسله شرایط و صفاتی دارد که او را از دیگران متمایز میکند. یکی از فرقهای اساسی حکومت اسلامی با سایر اشکال حکومتی در تمایز بین ویژگیهای رهبری این حکومتهاست. کسی که در رأس این قدرت قرار میگیرد، کلیه ابزارهای قدرت را در اختیار دارد تا با سهولت بیشتری تمامی امکانات اقتصادی، سیاسی، نظامی، قضایی، فرهنگی و اجتماعی را در جهت حاکمیت حکم الهی به کار گیرد که اولین گام در تحقق ارزشهای اسلامی در جامعه است.