در روز سوم نوامبر یعنی ۲۸ روز پس از واقعه ۷ اکتبر، سخنرانی استثنایی سید حسن نصرالله با ۴ میلیارد نفر بیننده و پوشش توسط ۵۰۰ شبکه تلویزیونی صورت گرفت. در این سخنرانی ابتدا دبیرکل حزبالله لبنان یاد شهدای غزه را گرامی داشت و بر زنده بودن آنها در همین لحظه تاکید کرد، اما این سخنرانی نکاتی را در برداشت که در ادامه به آن میپردازیم.
این سخنرانی استثنایی و تاریخی به هیچ عنوان هیجانی یا احساسی نبود بلکه سید حسن نصرالله تماماً از موضع قدرت وارد شد و بر خلاف تمام موضعگیریهای سیاسی در روزهای اخیر، ملت فلسطین را مجری این عملیات دانست. او در بخشی از سخنانش گفت: «همه میگویند چرا حزبالله وارد جنگ نشده، در صورتی که ما سالهاست وارد جنگ شدهایم» و در ادامه تاکید کرد: «هدف حزبالله از یک روز بعد از ۷ اکتبر، مشغول نگه داشتن توان اسرائیل در سمت شمال لبنان بوده است.»
نکته دیگری که در این سخنرانی مهم جلوه میکرد این بود که دبیرکل حزبالله به لزوم توقف جنگ در غزه تاکید کرد و گفت: «اگر آتشبس نشود منطقه به سوی جنگ خواهد رفت.» او همچنین اعلام کرد: «اگر به لبنان حمله شود از همه چیز استفاده خواهد کرد.»
او در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: «از شروع این جنگ برخی از دولتها و کشورهای غربی آن را به مذاکرات برجام یا مذاکرات ایران و آمریکا ربط دادهاند در صورتی که این ادعاها دروغ و این ستیز ۱۰۰ درصد فلسطینی است و هیچ ارتباطی با هیچ پرونده بینالمللی ندارد.»
نکته حائز اهمیت دیگر مقایسه طوفانالاقصی با جنگ ۳۳ روز در سال ۲۰۰۶ توسط سید حسن نصرالله بود. او گفت: «ابتدا میگویند میخواهیم حماس را حذف کنیم. بعد میگویند میخواهیم اسرای صهیونیست را بدون پیش شرط آزاد کنیم. اینها تجربه قبلی را دارند، اما از آن درس نمیگیرند. در جنگ سال ۲۰۰۶ هم همین را گفتند. قرار بود هم حزبالله از بین برود و هم ۲ اسیرشان را بدون پیش شرط آزاد کنند؛ ولی در پایان جنگ ۳۳ روزه هم حزبالله از بین نرفت و هم اسرایشان بدون پیش شرط آزاد نشدند. آنچه در جریان است حماقت رژیم صهیونیستی را نشان میدهد.»
او در ادامه به نوعی عملکرد رژیم صهیونیستی را نیز به سخره گفت و گفت: «آیا این ارتش قوی منطقه است؟ یک ماه کامل گذشت و نتوانست دستاورد کوچکی داشته باشد. دشمن صهیونیستی از حمله زمینی به غزه وحشت دارد. وقتی یک مجاهد فلسطینی به راحتی بمب به تانک اسرائیلی میبندد؛ چگونه ارتش دشمن میتواند با چنین مجاهدی مقابله کند؟»
دبیر کل حزبالله هم چنین آمریکا را مستقیماً در این جنگ مسئول و مانع اعلام آتشبس معرفی کرد. او همچنین احتمال تشدید تنش و جنگ تمام عیار را واقعبینانه و ممکن دانست و گفت: «برنامههای جدیدی برای داخل فلسطین اشغالی وجود دارد و در ساعات آینده اقدامات بیشتری در این راستا خواهید دید.».
اما این تنها بخش کوچکی از سخنرانی مهم سید حسن نصرالله در روز سوم نوامبر بود نکته قابل توجه این است که این سخنان در شرایطی از سوی دبیر کل حزبالله بیان شد که سکوت یک ماهه او مقامات خارجی را به ترس و البته تعجب وا داشته بود تا جاییکه مدام مجبور به رمزگشایی از این سکوت بودند و گاها هم محاسبه و تحلیل اشتباه را از آنها شاهد بودیم. در واقع این استراتژی ابهام و سکوت همه را سردرگم کرده بود و با اعلام روز سخنرانی از یک هفته قبل به نوعی عملیات روانی در جبهه غرب و صهیونیست را به دنبال داشت.
از طرفی بسیاری از دولتها و طرفهای غربی، چنان از عملیات طوفانالاقصی در شوک بودند که اذعان میکردند بدون حضور و دخالت ایران این جنگ صورت نمیگرفت، اما سید حسن نصرالله به نوعی آب پاکی را به روی دست آنها ریخت و تمام شک و شبههها را برطرف کرد و به دنیا گفت این جنگ کاملا فلسطینی است.
نکته مهم دیگر این است که دبیر کل حزبالله لبنان در این سخنرانی ۳ گروه را مخاطب خود قرار داد. ابتدا روی صحبتش با مردم لبنان بود و از آنها خواست که آماده هر اتفاقی باشند.
مخاطب دوم سید حسن نصرالله آمریکا بود. او در پاسخ به آمریکاییها که ناوهای خود را فرستاده بودند گفت: «ناوها را بردارید چرا که ما برای آنها سلاح مناسب آماده کردهایم.» همچنین عبارت "آمریکا مسئول این جنگ است" شاید به عنوان کلیدیترین جمله سید حسن نصرالله در این سخنرانی محسوب شود که در واقع عملیات روانی دشمن را از کار انداخت.
از سوی دیگر او رژیم صهیونیستی را به عنوان سومین مخاطب سخنان خود قرار داد و گفت: تمام پایگاههای اسرائیلی در دریا، خشکی، تانک ها، خودروها، پهپادها، سربازان و تجهیزات آنها مورد هدف قرار گرفته است. نتیجه کار ما این است که دشمن از لبنان هراس دارد و ناچار هستند در مواجهه با مقاومت احتیاط کنند.» در واقع او از عملیات یا حمله شفافی علیه رژیم صهیونیستی سخن نگفت و خواست این ترس در دل آنها روشن بماند.
نتیجه اینکه از سخنان سید حسن نصرالله پیداست که حزبالله وارد یک جنگ تمام عیار و بیسابقه با صهیونیستها شده است. صحبتهای امروز دبیرکل حزبالله بسیار روشن و شفاف بود و به نوعی پاسخگویی به پیامهای دیپلماتیک و غیرشفاف مقامات اسرائیلی و دولتهای غربی قلمداد میشد که اگر بناست منطقه در آرامش باشد باید ابتدا بمباران و نسلکشی متوقف شود و اگر این وضعیت ادامه پیدا کند آمادگی لازم میان مردم لبنان و محور مقاومت وجود خواهد داشت که در برابر هر اقدامی بایستند چرا که در نهایت با عبرت نگرفتن اسرائیل از نبردهای قبلی بار دیگر فلسطین و محور مقاومت پیروز خواهند شد.