یکی از ریشههای بازنمایی غیرواقعی، پنهان کردن واقعیات است. حقایق همیشه با تحریف به دروغ مبدل نمیشوند، بلکه خیلی از برخوردهای حذفی دروغی بزرگ است که سانسور نیز یکی از انواع آن است.
واژه «سانسور» لغتی فرانسوی است که به معنای تفتیش مطبوعات و مکتوبات و نمایشهاست.
چند نکته در سانسور اهمیت دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود:
۱ـ از آنجا که سانسور از جانب افراد سودجو در موارد منفی به کار میرود، حالت ترسناک و تنفرآمیزی یافته است، بهگونهای که مجموعهای از زورگوییها، حقکشیها، سرکوب آزادیها و حقوق انسانها را تداعی میکند.
۲ـ در سانسور همواره دست یک قدرت سلطهگر و برتر دیده میشود؛ هر چند ممکن است این قدرت برتر، مشروعیت خود را از یک دیدگاه فکری گرفته باشد.
۳ـ جلوگیری از انتشار نوشتار، گفتار و رفتار دو جنبه دارد: جنبه مثبت، که بهتر است آن را «نظارت» بنامیم و جنبه منفی که همان سانسور است.
۴ـ مفهوم قدرت در ورای سانسور نهفته است؛ یعنی هر چند عوامل سانسور را مختلف شمردهاند و از ایدئولوژی، قدرت، نهادهای عرفی و... نام بردهاند، ولی قدرتها هستند که موفق به اعمال سانسور میشوند. بدیهی است هر قدرتی معمولاً به پشتوانه یک ایدئولوژی مستقل از قدرت نمیتواند سانسور فیزیکی کند. مفهوم قدرت همیشه در دولتها تجلی پیدا نمیکند؛ بلکه قدرتهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی پشت پرده و مخفی هستند که برای حفظ منافع خود سانسور را اعمال میکنند. خلاصه اینکه قدرت و ایدئولوژی دو عامل در عرض هم نیستند؛ بلکه در طول یکدیگرند.
بسیاری از ما فکر میکنیم که واقعیتهای اجتماعی همانهایی هستند که از طریق رسانهها به ما میرسند؛ حال آنکه رسانهها بیش از هر زمان دیگر، تحتتأثیر اغراض و اهداف سیاسی و اقتصادی و منافع گروهی خاص قرار دارند.
اخبار و رویدادها تا به گوش ما برسند، از صافیهایی عبور میکنند و آنچه اتفاق افتاده است، با آنچه منعکس میشود، تفاوتهای بسیار دارد. در تعریفهایی که از خبر در علوم ارتباطات ارائه شده است، ویژگی عینیت خبر به نحوی مطرح است؛ برای نمونه، «خبر، نقل ساده و خالص وقایع جاری است.» یا خبر «گزارش واقعیتهاست، یا خبر «گزارش یک رویداد است»؛ یعنی اخبار از واقع گزارش میدهند؛ ولی در روش موجود آنچه بیشتر ملموس است، دستگاهی است که با آمدن یک خبر کلید آن زده میشود و محصولی که این دستگاه تحویل میدهد، فرسنگها با واقعیت فاصله دارد. باید گفت، خبر یک حق اجتماعی و نیاز روحی همه انسانهاست. هر تصمیم و نظری مبتنی بر اطلاعات و اخبار صحیح است؛ لذا خبرنگاران و افرادی که رویدادی را انتقال میدهند، موظفند بیطرفانه و تا حد امکان به دور از پیرایهها، رویداد را گزارش کنند و از افتادن در دام «خیانت در امانت» برحذر باشند. هر چند روح و اندیشه انسان یک دستگاه مکانیکی نیست، اندیشه و احساسات و علایق او ناخودآگاه در خبر تأثیر میگذارد.
پدیده کنترل و نظارت و خمیر مایههای سانسور، به قدمت پدیده ارتباطات است. در قدیم کسانی که در شهرها جار میزدند و خبری را اعلام میکردند نیز تصمیم میگرفتند چه چیزهایی را اعلام کنند و چه چیزهایی را اعلام نکنند و امروزه رسانهها این قدرت را دارند تا ذهنهای مردم را جهت بدهند.