«طوفانالاقصی» عملیاتی است که 7 اکتبر، مقاومت فلسطین آن را برای پاسخگویی به جنایتهای رژیم صهیونیستی آغاز کرد و تا امروز ادامه دارد. این واقعه منحصر به فرد تاریخی تأثیرات مهمی در معادلات منطقهای و بینالمللی گذاشته است؛ از جمله اینکه حیثیت 75 ساله رژیم صهیونیستی را نزد مردم دنیا و دولتها زیر سؤال برده و به دنبال آن هیمنه این رژیم غاصب را به یکباره فرو ریخته است. بر کسی پوشیده نیست که این عملیات پیامدهایی به دنبال داشت و باید در سه مرحله فوری، کوتاهمدت و بلندمدت آنها را بررسی کنیم. از این رهگذر نتایج و دستاوردهای این عملیات را بیان میکنیم؛ چراکه همچنان در شروع این ماجرا هستیم نه پایان آن؛ لذا میطلبد با دقت نتایج و دستاوردهای این واقعه مهم را دنبال کنیم[...]
«طوفانالاقصی» عملیاتی است که 7 اکتبر، مقاومت فلسطین آن را برای پاسخگویی به جنایتهای رژیم صهیونیستی آغاز کرد و تا امروز ادامه دارد. این واقعه منحصر به فرد تاریخی تأثیرات مهمی در معادلات منطقهای و بینالمللی گذاشته است؛ از جمله اینکه حیثیت 75 ساله رژیم صهیونیستی را نزد مردم دنیا و دولتها زیر سؤال برده و به دنبال آن هیمنه این رژیم غاصب را به یکباره فرو ریخته است. بر کسی پوشیده نیست که این عملیات پیامدهایی به دنبال داشت و باید در سه مرحله فوری، کوتاهمدت و بلندمدت آنها را بررسی کنیم. از این رهگذر نتایج و دستاوردهای این عملیات را بیان میکنیم؛ چراکه همچنان در شروع این ماجرا هستیم نه پایان آن؛ لذا میطلبد با دقت نتایج و دستاوردهای این واقعه مهم را دنبال کنیم.
شکست سیاسی تلآویو
عملیات طوفانالاقصی و آشکار شدن ناکامیهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی و به اسارت گرفته شدنِ دهها صهیونیست به دست جنبش مقاومت اسلامی فلسطین و البته به هلاکت رسیدن و مجروح شدن صدها نفر دیگر، سطح بحرانهای سیاسی و اجتماعی در اراضی اشغالی را که پیشتر نیز به اوج رسیده بود، اکنون به مرحله و نقطه انفجار رسانده است. در این زمینه، شاهد برگزاری تظاهرات در شهرهای بزرگ فلسطین اشغالی از سوی معترضان به نتانیاهو و خانوادههای اسرای صهیونیست هستیم و این معترضان سعی دارند صدای خود را به هر نحو ممکن به مقامات ارشد رژیم صهیونیستی برسانند و آنها را به پذیرش درخواستهای خود وادار کنند. اکنون سطح بیاعتمادی به سازوکارهای سیاسی و امنیتی در عمق اراضی اشغالی به قدری افزایش یافته که بر اساس گزارشهای گوناگون، روند «مهاجرت معکوس» از اراضی اشغالی به شدت افزایش یافته است. روندی که قبل از عملیات طوفانالاقصی نیز به استناد آمارها و اطلاعاتی که آژانسهای مهاجرتی اروپایی ارائه میکردند، افزایش قابل توجهی پیدا کرده بود و اکنون اوجگیری قابل ملاحظهای داشته است. در این میان، باید توجه داشت که بسیاری از اسطورهسازیهای رژیم صهیونیستی از خود نزد شهروندانش نیز درهم شکسته و اینطور به نظر میرسد که سطح سرمایه اجتماعی رژیم اسرائیل نزد شهروندانش به پایینترین حد ممکن رسیده است. معادلهای که در کلیت خود از ضربات سنگینِ عملیات طوفانالاقصی بر پیکره بیجان صهیونیستها حکایت دارد.
افتضاح اطلاعاتی
صهیونیستها سالها به تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی خود میبالیدند و فخرِ آنها را به جهان و حتی کشورهای غربی میفروختند. در این راستا، اسطورهپردازیهای عجیب و غریبی از مهارت و تبحر تشکیلات اطلاعاتی و جاسوسی این رژیم، نظیر سازمان «موساد» مطرح میشد و دیگر نهادهای اطلاعاتی صهیونیستها، نظیر «شین بت» و «شاباک» نیز وضعیت مشابهی را برای خود ایجاد کرده و سعی داشتهاند تصویری مدرن و پیچیده را از خود، که در قالب آن شکست و ناکامی هیچ جایی ندارد، به دولتها و افکار عمومی جهان ارائه کنند. با این حال، اجرای موفقیتآمیز عملیات طوفانالاقصی، ضربه مهلکی به این تصویرسازی صهیونیستها از قدرت اطلاعاتی و امنیتیشان وارد کرد و از چشمانداز کلی اسطوره شکستناپذیری را که رژیم اشغالگر قدس سالها برای خود ساخته بود و روی آن مانور میداد، در هم شکست. فراموش نکنیم که در قالب عملیات «طوفانالاقصی»، برای نخستین بار مقاومت فلسطین توانست کنترل بیش از 20 شهرک صهیونیستنشین را به دست بگیرد و تا عمق اراضی اشغالی پیشروی کند. از همین منظر باید گفت، شکست امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در نتیجه عملیات «طوفانالاقصی»، معادلات بازدارندگی جدیدی را در منطقه، بهویژه از سوی مقاومت فلسطین به رژیم اشغالگر قدس تحمیل میکند که همین معادلات، خود روند فروپاشی رژیم صهیونیستی را تسریع و تسهیل خواهد کرد. از اینرو، این نکته برای جهانیان آشکار شده است که صهیونیستها درباره قدرت اطلاعاتی و امنیتی خود صرفاً لافزنی میکنند و اهل غلو هستند و در میدان عمل، بهشدت آسیبپذیرند؛ موضوعی که بدون تردید بر همکاریهای بینالمللی متحدان جهانی رژیم اسرائیل با آن نیز اثرگذاری منفی خود را خواهد داشت.
بنبست سیاست خارجی
عملیات طوفانالاقصی و متعاقباً کارزار نظامی گسترده و وحشیانه صهیونیستها علیه نوار غزه، عملاً پروژه بزرگ آنها در حوزه سیاست خارجیشان را ـ که توسعه «توافق ابراهیم» و عادیسازی روابط با کشورهای عربیـ اسلامی بود ـ با یک ناکامی بزرگ مواجه کرد و موجب سکته و به کما رفتن آن شد. در این زمینه شاهد بودیم که دولت عربستان بهصراحت از تعلیق تمامی مذاکرات با رژیم اشغالگر قدس در زمینه دستور کار عادیسازی روابط خود با این رژیم خبر داد و با توجه به تعمیق شکافها میان کشورهای عربی و اسلامی با رژیم صهیونیستی، شاهد بودهایم که حتی آن دسته از کشورهای اسلامی، نظیر مراکش و امارات نیز که روابط خود را با صهیونیستها عادیسازی کردهاند، لب به انتقاد از این رژیم گشودهاند و مواضع تقابلی در قبال آن اتخاذ کردهاند؛ معادلهای که احتمالاً در ادامه راه، مرگ قطعی توافق ابراهیم را رقم خواهد زد. بررسی واکنشهای جهانی به طوفانالاقصی از یکسو و نگاه انسانی و اسلامی به حقوق مردم فلسطین از سوی دیگر، ثابت میکند که سیاست عادیسازی روابط با رژیم غاصب صهیونیستی ناسنجیده است؛از همین رو چنین سیاستی افزون بر اینکه مخالف ارزشهای اسلامی و حقوق انسانی ملت آواره فلسطین است، با سیاست جدید جهانی در قبال رژیم صهیونیستی نیز هماهنگی ندارد.
شکست استراتژیک بیسابقه
یکی از مهمترین اهداف تبلیغات حسابشده و استراتژیک اسرائیل درباره قدرت نظامی و تسلط امنیتیـ اطلاعاتیاش بر فلسطینیان، «بازدارندگی» بود. این استراتژی تبلیغاتی برای سالهای متوالی ثمربخش بود و البته رژیم صهیونیستی هم برای تثبیت و دامن زدن به این تصویر، از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. حمله اخیر حماس نهتنها نشان داد که این گروه شبهنظامی اسلامگرا، توانایی بهمراتب بیشتری از آنچه پیشتر تصور میشد دارد؛ بلکه روایت رویینتن بودن اسرائیل نیز با واقعیت سازگار نبوده است. هر اتفاقی بیفتد، این واقعیت که ۱۵۰۰ اسرائیلی در یک بازه زمانی بسیار کوتاه به دست فلسطینیان کشته شدهاند، تغییر نخواهد کرد. عملیات طوفانالاقصی مسئله بازدارندگی رژیم صهیونیستی را بهشدت شکننده کرد و این رژیم با یک موضوع ویژه پس از این روبهروست که موجودیت آنها را بهشدت تهدید میکند. از سوی دیگر با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی یک موجودیت جعلی است که با ملتسازی سعی کرد خود را به جامعه جهانی تحمیل کند، با شکنندگی شدید این بازدارندگی در پروژه ملتسازی با استفاده از حضور یهودیان دنیا در سرزمینهای اشغالی نیز با مشکل جدی مواجه شده است. عملیات طوفانالاقصی هیمنه اسرائیل را که از جنگ ششروزه قوت گرفته بود، بهشدت شکست. فلسطینیان در این عملیات توانستند بیش از 20 موضع اسرائیل را هدف قرار دهند و تا عمق 15 مایلی اسرائیل پیشروی کنند که با این عملیات عمق استراتژیک گروههای فلسطینی بهشدت افزایش یافت.
نفرت جهانی از اشغالگران
اجرای موفقیتآمیز عملیات طوفانالاقصی و متعاقباً کارزار نظامی وحشیانه رژیم اشغالگر قدس علیه نوار غزه و به خاک و خون کشیدنِ صدها فلسطینی در جریان عملیات کور هوایی و توپخانهای، موجی از اعتراضات بیسابقه را علیه صهیونیستها در اقصی نقاط جهان برانگیخته است. برای نمونه، حضور بیش از 100 هزار انگلیسی در جریان اعتراضات علیه وحشیگری صهیونیستها و بمباران نوار غزه و کشتار غیرنظامیان این منطقه، رویدادی بیسابقه در تاریخ انگلیس، بهعنوان یکی از نزدیکترین متحدان رژیم اشغالگر قدس به شمار میآید. شهرهای شیکاگو، واشینگتن دسی سی و نیویورک در آمریکا نیز شاهد اعتراضات بیسابقهای در اعتراض به تجاوز و نسلکشی صهیونیستها علیه مردم نوار غزه بودهاند و البته دیگر کشورهای اروپایی نظیر فرانسه، آلمان یا کشورهایی، نظیر استرالیا نیز شاهد اعتراضات گسترده مردم علیه رژیم اشغالگر قدس بودهاند. این اعتراضات جدای از اعتراضات فراگیرِ کشورهای عربی و اسلامی در حمایت از ملت فلسطین هستند و نشان میدهند که تا چه اندازه مردم در کشورهای غربی با رویههای نژادپرستانه و آپارتایدیِ اشغالگران صهیونیست مخالفند و درواقع، نوعی شکاف میان رویکرد ملتها و دولتهای غربی در مواجهه با رژیم صهیونیستی وجود دارد. از اینرو، صهیونیستها شاهد یک شکست قابلتوجه از منظر افکار عمومی بینالمللی نیز در بحبوحه کارزار نظامی وحشیانه خود علیه نوار غزه، در دوره زمانی پس از عملیات طوفانالاقصی بودهاند.
پایان یک هژمونی
شکست ترمیمناپذیری که رهبر معظم انقلاب درباره طوفانالاقصی به آن اشاره کردند، یک بُعدش نسبت ملتها و دولتهای مختلف دنیا در ارتباط با رژیم صهیونیستی است؛ این بُعد بهخصوص پس از بمباران بیمارستان المعمدانی، به شکل ویژهای در دنیا بروز پیدا کرد. در بسیاری از کشورها و نهفقط کشورهای مدافع مقاومت، خشم عمومی از اسرائیل ایجاد شد؛ تجمعاتی متعدد و پرجمعیت از تگزاس و شیکاگو تا اردن و مصر و سوئد و فرانسه و... . این حجم از نفرت از اسرائیل بهصورت طبیعی به همدستان او و به طور مشخص آمریکا سرریز کرده است و آمریکا در ذهن مردم بهعنوان متهم ردیف دوم و حتی اول این جنایات شناخته میشود. این کینههای بروز یافته را ساده و کمارزش تلقی نکنید، همین فشار افکار عمومی است که حتی مثل فرانسه را هم مجبور میکند که این ماجرا را محکوم کند. اردن خروج مردم غزه را اعلام جنگ با خود میداند. آذربایجان رفیق و یار غار اسرائیل، سفیر رژیم صهیونیستی را اخراج میکند. کلمبیا روابط سیاسی خود را بهطور کل با این رژیم کودککش قطع میکند و... . اینها در عرف دیپلماتیک دنیا معنا دارد و آن هژمونی آمریکا و فرزند نامشروعش اسرائیل را که سالها برایش زحمت کشیدهاند، از بین میبرد. یکی از جدیترین ثمرات از بین رفتن این هژمونی، فشار اقتصادی است که به اسرائیل و حامیانش وارد میشود. وقتی در قلوب مردم آزاده دنیا به جهت این جنایات، اسرائیل منفور میشود؛ روابط اقتصادی کشورها با این رژیم محدود میشود، تحریمش کلید میخورد، کالاهایش خریده نمیشود و... .
تغییر توازن وحشت
75 سال است سرزمین فلسطین به دست دژخیمان رژیم صهیونیستی تصرف شده و مردم فلسطین در این سالها یک شب سر راحت به بالین نگذاشته و همواره در وحشت و اضطراب بودهاند. با عملیات طوفانالاقصی این اضطراب و وحشت به سمت رژیم صهیونیستی سوق پیدا کرد و شهرکنشینهای اطراف نوار غزه در پس شعارهای توخالی فرماندهان نظامی ارتش اسرائیل و سازمانهای امنیتی پر عمق و پر هزینه شستشان خبردار شد که غزه دو میلیون نفری با وجود گردانهای رزمی حماس و کتائب القسام برگهای رو نشدهای در اختیار دارد و یورش صبحگاهی چتربازان چریک حماس خواب شیرین سربازان، افسران و ردههای مختلف ارتش قدرتمند و مجهز تلآویو را به کابوسی دهشتناک مبدل کرد. رژیمی که همواره به جهان و حامیان سفاکش اشراف اطلاعاتیاش را به رخ کشیده بود، در کمتر از 20 دقیقه هیمنه پوشالیاش سرخط خبری رسانههای جهان قرار گرفت و واجد جمله قصار و تاریخی امام خامنهای «شکست ترمیمناپذیر» شد. رژیم حیفا این روزها شاهد کوچ اجباری یا بهتر است بگوییم فرار ساکنان غاصبش است. کشتی و هواپیماهای زیادی را اجاره کرده تا بتواند سیل عظیم این مهمانان غاصب یا غاصبان مهمان را که از سراسر اروپا و آمریکا به سرزمین فلسطین کوچانده بود، خارج کند. صهیونیستها مسافران غاصب و غاصبان فلسطین هستند که باید به کشورهای خودشان برگردند که این کوچ معکوس با سرعت در حال اتفاق افتادن است. اگر رژیم خروج شهرکنشینان را آزاد بگذارد، سرعت این کوچ اجباری بیشتر میشود؛ اما به حول و قوه الهی این اتفاق خواهد افتاد؛ چون وحشت دامنهاش با شلیک پرتابههای جبهه شمالی (حزبالله لبنان) حوثیهای سلحشور یمنی و نیروهای حماس در حال گسترش است.
شوک اقتصادی
وزیر دارایی رژیم صهیونیستی هزینه روزانه جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه را 246 میلیون دلار خواند و در توصیف وضعیت بحرانی این رژیم در سایه جنگ گفت: «وقت نفس کشیدن نداریم. بودجه 2024ـ2023 ما به دلیل جنگ غزه دیگر مناسب نیست. هنوز هزینههای غیرمستقیم جنگ بر اقتصاد اسرائیل که به دلیل فراخوان گسترده سربازان ذخیره و تشدید حملات راکتی فلسطین وارد وضعیت فلج نسبی شده، ارزیابی نشده است. » همچنین ارزش شِکِل (واحد پول رژیم صهیونیستی) هم به کمترین میزان خود در 11 سال گذشته رسیده که کارشناسان معتقدند با ادامه جنگ، پایینتر هم میآید. ارزش واحد پول رژیم صهیونیستی از زمان درگیری با غزه روزانه در حال کاهش است. نرخ برابری شکل طولانیترین سلسله زیان در 39 سال اخیر را ثبت کرده است. از سوی دیگر، بر اساس برآوردهای روزنامه اقتصادی «کالکالیست» تا پایان سال ۲۰۲۳، کسری بودجه کابینه رژیم صهیونیستی به دلیل جنگ غزه به سه درصد و حتی چهار درصد از تولید ناخالص داخلی جهش خواهد کرد؛ در حالی که کسری بودجه قبل از جنگ حدود یک و نیم درصد بود. کشورهای غربی هم از تحریم کالاهای صهیونیستی بینصیب نماندهاند. فهرست این شرکتها شامل رستوران مک دونالد، هاردیز، برگر کینگ و مشروبات نستله، کوکاکولا، لیپتون، استار باکس، خودروهای هیوندای کره جنوبی، مواد شوینده با برند «تاید» و «آریل» و لوازم آرایشی آمریکایی «کایلی جنر» و» «لوریا» و شرکت فناوری اطلاعات «اچ پی» و شرکت IBM که سختافزار رایانه، میانافزار و نرمافزار را تولید و به بازار عرضه میکند و پوشاک و لوازم ورزشی با مارکهای «Nike» و «Puma» است. شرکتهای فناوری «اینتل»، «اوراکل» و «hP»، شرکت هواپیماسازی بوئینگ و شرکت داروسازی و لوازم آرایشی و «Johnson & Johnson» در فهرست کشورهای حامی رژیم صهیونیستی هستند که با تحریم مردم کشورهای مسلمان روبهرو شدهاند. برخی از این کشورها در اقدامی بیسابقه و البته فریبکارانه پیشنهاد کمک به فلسطین را هم دادهاند؛ اما باز هم از سوی مردم تحریم شدهاند.
رسوایی رسانهای
امپراتوری رسانهای غرب پس از عملیات طوفانالاقصی، شکست بزرگی خورده است تا جایی که امروزه حرکت برخی از رسانههایی که در پی فضاسازیهای کاذب بودهاند تا حدودی لنگ شده است. امپراتور رسانهای غرب تا پیش از عملیات طوفانالاقصی، سعی داشت با روایتهای نادرست جای مظلوم و ظالم را عوض کند. این تاکتیک رسانهای غرب است که یک حماسه شکوهمند، یک واقعه وحشتناک در ابعاد بشری را به یک خبر سطحی و یک خبر سطحی را به حماسهای بزرگ و حادثهای دارای ابعاد به مخاطب القا کند. این رسانهها کشته شدن کرور کرور مردم خاورمیانه را خبری سطحی و نازل و پیش پا افتاده معرفی کردند و کشته شدن یک اروپایی یا اسرائیلی را واقعهای تأسفبار برای وجدان بشری ارائه کردند. این رسانههای خود فروخته، کشته شدن دهها هزار کودک فلسطینی در اثر اشغال یک سرزمین را حق طبیعی یک رژیم و یک عدد ناچیز و طبیعی جلوه میدهند، اما جوانان مظلوم و غیرتمند را عدهای سرکش و تروریست معرفی میکنند و چنان تبلیغاتی به راه انداختهاند که مردم جهان، به دید منفی به این جوانان مسلمان نگاه کنند، اما با عملیات طوفانالاقصی وجدانهای بشری و اذهان مردم غرب که تحت سیطره این جباران و زرسالاران پلید قرار دارند، بیدار شده است.
غافلگیری واشنگتن
مهمترین ویژگی حمله همهجانبه صبح شنبه 7 اکتبر نیروهای جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس به شهرکهای اطراف غزه که به کشته شدن 1400 صهیونیست منجر شد، عنصر غافلگیری بود. دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی هم همواره از خودشان تصویری افسانهای انعکاس میدادند، اینطور جلوه میکردند که همواره یک گام از دشمنان اسرائیل جلوتر هستند. این تصویر پوشالی از طریق ترور کور رهبران فلسطینی و حملات هوایی صهیونیستها به غزه و سوریه در رسانهها بزرگنمایی میشد و این توهم را برای صهیونیستها ایجاد کرده بود که دست برتر اطلاعاتی را دارند و از واقعیتهای میدان غافل شدهاند. شبکه «سیانان» میگوید، اطلاعات به اشتراک گذاشته شده با آمریکا نشان میدهد نیروهای حماس عملیات طوفانالاقصی را طی دو سال در زیرزمین و بدون خروج از تونلها طراحی کردهاند. «سیانان» در ادامه میگوید، طبق اطلاعات به دست آمده، آنها برای جلوگیری از ردیابی اسرائیل و آمریکا طی این دو سال هرگز از کامپیوتر و موبایل استفاده نکردهاند. همچنین این افراد رفت و آمد زیادی به خارج از محدوده عملیاتی خود، برای بحث و رایزنی و انجام هماهنگیها نداشتهاند. اطلاعات به اشتراک گذاشته شده از سوی اسرائیل با مقامات آمریکایی همچنین نشان میدهد، چگونه حماس برنامهریزی این عملیات را از طریق اقدامات ضد جاسوسی قدیمی، مانند برگزاری جلسات حضوری و استفاده نکردن از ارتباطات دیجیتالی که صهیونیستها میتوانند سیگنالهای آن را در تونلها ردیابی کنند، پنهان کرده است. در نتیجه این مسئله، نگاه جدیدی را ارائه میکند و نشان میدهد حماس چگونه توانسته رژیم صهیونیستی و آمریکا را غافلگیر کند و ۱۵۰۰ نیروی خود را به سمت مرزهای رژیم صهیونیستی سرازیر کند.
بازگشت فلسطین به صدر
عملیات طوفانالاقصی به منزله یک حرکت برقآسا و شوکهکننده تغییرات مهمی را از جنبههای گوناگون بینالمللی به وجود آورد. این عملیات که سبب شد مسئله فلسطین دوباره به صدر اخبار و معادلات بین المللی بازگردد، مرحله جدیدی از تحولات سیاسی و فرهنگی را در جهان کلید زد. عملیات نظامی ناگهانی فلسطینیها در جنوب اسرائیل از نظر شکل و محتوا برای همه غیرمنتظره بود و در شرایطی اتفاق افتاد که مسئله فلسطین آنطور که باید در جهان مانند گذشته مطرح نبود. حتی گفته شد که برخی کشورهای عربی نیز دیگر به مسئله فلسطین، مانند گذشته اهمیت نمیدهند. این عملیات دوباره فلسطین را به صدر مسائل جهان اسلام آورد و با کشتار مردم غزه این مسئله برای بسیاری از مردم جهان، از جمله افکار عمومی کشورهای غربی به یک موضوع ویژه تبدیل شد. پایگاه خبری «عربی 21» در این باره مطرح میکند: «با عملیات «طوفانالاقصی» ناامیدی رخت بربست و دروازههای تاریخ گشوده شد. تا پیش از این گفته میشد مسئله فلسطین دچار «انسداد تاریخی» شده است و جهانیان از جمله کشورهای عربی از آن عبور کردهاند و عملاً به هم پیمان اسرائیل تبدیل شدهاند.»
جدا شدن دوست و دشمن
فلسطین فهمید ایران اسلامی پشت اوست، ملتهای آزاده جهان پشت او و بهطور مضاعف این جوامع در حال گسترش هستند. بعضی از حاکمان منافقانه از اسرائیل حمایت میکنند. موشکهای یمنی و فلسطینی را رهگیری میکنند. بعضیها روابط اقتصادی، سیاسی و تجاری دارند. ملت ایران این رفتارها را فراموش نخواهد کرد و بعد از فروکش کردن گردوغبار تهاجم ددمنشانه صهیونیستها عمیقتر به مسائل خواهد نگریست و قاعدتاً عمق راهبردی قویتری را در پلن دفاعی و دکترین تهاجمی یا روابط سیاسیاش خواهد داشت. مضاف بر این، در طول این سالها رسانههای معاند و بازوهای امنیتی رژیم صهیونیستی چقدر تلاش کردند روابط بین شیعه و سنی را به هم بریزند؛ اما این اتفاق به اهل تسنن فهماند که یک رهبر شیعی و وفادار مانند سید علی خامنهای(مدظلهالعالی)، شخصیت مقتدری، مانند بدرالدین حوثی در یمن و سیدحسن نصرالله که وعد الصادق لقب گرفته، در لبنان حامی وفادارشان هستند. در این بین، باید به یک نکته راهبردی و مشخص اشاره کرد؛ آن هم بالا رفتن اعتمادبهنفس حماس در حوزههای مختلف نظامی و جنگیدن در دل محاصره و زیر رصد شدید اطلاعاتی دشمن، مونتاژ و ساخت تسلیحات بومی و مدیریت میدانی آن هم با شهری که ازلحاظ تراکم در جهان اولین است.
وحدت ملتها
«طوفانالاقصی» بر بسیاری از ادعاهای که درباره اختلاف بین گروههای مقاومت فلسطینی مطرح میشد، خط بطلان کشید. از حمله حماس تمام این گروهها اعلامیه حمایت کردند و از وحدت کلمه و وجود هماهنگی بین جنبشهای مقاومت سخن گفتند که برای اثبات این مدعی میتوان به اظهارات رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین و سخنگوی سرایا القدس نگاهی داشت. بررسی واکنش مقامات کشورهای اسلامی و جنبشهای اسلامی مقاومت در سراسر جهان نشان میدهد، حفظ و اعاده حقوق مردم فلسطین، برای کشورهای اسلامی مهم است و در راستای دفاع و حمایت از حقوق مردم مظلوم و آواره فلسطین وحدت کلمه دارند. برای درک این موضوع کافی است به بیانیههای وزرای خارجه کشورهایی، همچون جمهوری اسلامی ایران، عراق، مصر، قطر، بحرین، عمان، حزبالله لبنان و اعلام حمایت صریح مقامات حکومت سرپرست طالبان از حقوق مردم فلسطین و جنبش مقاومت حماس، نگاهی داشته باشیم.
بیداری جهانی
هر چند فجایع و جنایات علیه مردم مظلوم و بیدفاع غزه، به ویژه زنان و کودکان دل هر آزادهای را به درد میآورد، اما از سوی دیگر صحنههایی حیرتآور از توکل و توسل مردم مقاوم این منطقه به نصرت الهی را پیش چشم جهانیان قرار داده و موجب بیداری جهانی درباره ماهیت اصلی رژیم صهیونیستی شده است. امروز بسیاری میپرسند این قرآن چه کتابی و اسلام چه مکتبی است که کودک فلسطینی با تلاوت آیات قرآنی بدون بیهوشی یا بیحسی زیر تیغ جراحی میرود و این یکی از بزرگترین دستاوردهای مقاومت مردم مظلوم فلسطین در معرفی اسلام در بین ملت و کشورهای جهان است. این اتفاق همچون دفعات قبلی که فرجام نافرجامی را گریبانگیر کابینه رژیم صهیونیستی کرد، ثبات سیاسی داخلی رژیم اشغالگر را متزلزل کرد و هم اینکه اکنون موجب بیداری بیش از پیش مردم دنیا شده است. اکنون در دل کشور آمریکا که حامی اصلی اسرائیل است و در اروپا مشاهده میکنید که مردم بیدارتر از گذشته به پا خاستهاند و در راستای حمایت از مردم مظلوم غزه تجمعات باشکوهی برگزار کردهاند؛ با اتفاق طوفان الاقصی خیلی از دولتها بیدار شدند، بخشی از سفارتخانههای رژیم اشغالگر به آتش کشیده شد، بیش از حدود ۳۰ سفارتخانه آن تعطیل شد و حتی قطع روابط صورت گرفت.
قدرت درونزای فلسطین
عملیات طوفانالاقصی نتیجه سالها ظلم، بیعدالتی و تبعیض رژیم غاصب صهیونیستی علیه ساکنان مظلوم فلسطین است که کاسه صبر این مردم صبور و مبارز را لبریز کرد. نیروهای حزبالله و جبهه مقاومت، توان نیروهای خودجوش مردمی را با آموزشهای نظامی ارتقا دادند و این آموزشها هم در اجرای عملیات طوفانالاقصی مؤثر بود. عملیات طوفانالاقصی آزمون بزرگی بود که نشان داد گنبد آهنین رژیم صهیونیستی شعاری بیش نبوده و ارتش مجهز تا دندان مسلح این رژیم با حمایت و پشتیبانی آمریکا در برابر یک مجموعه خودجوش و محلی شکننده و نفوذپذیر است.
پیشرفت و قدرت مقاومت
«طوفانالاقصی» به معنای آشکار شدن توان جبهه مقاومت در سرزمینهای اشغالی بود. مقایسه قدرت نظامی و تهاجمیِ گردانهای عزالدین قسام در عملیات «طوفانالاقصی» نشان میدهد حماس طی سالهای گذشته به صورت مستمر سعی در افزایش تواناییهای نظامی خود داشته است. یکی از مهمترین بخشهای این عملیات مغلوب شدن سامانه گنبد آهنین بود که در جنگهای پیشین، نظیر آن کمتر دیده شد. در واقع، حماس پس از سالها توانست نقطه ضعف این سامانه دفاع هوایی پیشرفته را در قالب شلیک همزمان تعداد زیادی موشک پیدا کند. به عبارت دیگر، این عملیات نشان داد وجود همه تجهیزات نظامی، موشکی و هواپیماهای جنگی که رژیم غاصب صهیونیستی در اختیار دارد، نمیتواند سرزمینی را تصرف کند. آنها رجزخوانی میکنند؛ ولی قدرت حمله زمینی را ندارند، اما جنایتهایی که انجام میدهند، وحشتناک است و دل هر انسانی را به درد میآورد.
بر هیچکس پوشیده نیست که «طوفانالاقصی» بیش از گذشته، موجب برملا شدن جنایت رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین شده و چهره واقعی این رژیم را به مردم دنیا نشان داده است؛ اما این همه ماجرا نیست، بلکه این اتفاق رژیم صهیونیستی را در رسیدن به اهدافش که همان نیل تا فرات بود، ناکام گذاشت. در همین راستا و ادامه جنایت این رژیم بود که پیش از «طوفانالاقصی» یهودیان نسبت به سیاستهای دولت نتانیاهو معترض بودند و واقعه 7 اکتبر هم موجب شد به شکل علنی صف خود را از رژیم صهیونیستی جدا کنند. مسئله دیگری که پس از «طوفانالاقصی» بر دنیا هویدا شد، باز هم شکست این رژیم در قبال نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود. از 7 اکتبر تا به امروز نتانیاهو و همپیمانانش بسیار کوشیدند که پای ایران را به این جنگ باز کنند؛ اما درنهایت ناکام ماندند. همین مسئله باعث شد کارشناسان اذعان کنند که ازاینپس تغییر بنیادین اسرائیل قبل و بعد از 7 اکتبر را شاهد خواهیم بود؛ چراکه آشکار شدن ضعف این رژیم سبب شد تا ساکنان سرزمینهای اشغالی دیگر نتوانند به سرویسهای دفاعی و امنیتی تلآویو اعتماد کنند و این مسئله بیش از همه پایگاه اجتماعی این رژیم را تحتالشعاع قرار خواهد داد. موضوع مهم دیگر این است که پس از طوفانالاقصی شاهد دو سخنرانی محکم و کوبنده از جانب دبیر کل حزبالله لبنان بودیم که بیش از گذشته با هوشمندی سیدحسن نصرالله در این دو سخنرانی، قدرت حزبالله بر جهانیان آشکار شد. پس از این سخنرانیها بود که چند نفر از متفکران صهیونیستی اذعان کردند که این رژیم از نقطه بدون بازگشت عبور کرده و چارهای ندارد جز اینکه حقوق فلسطینیها را به رسمیت بشناسد، شهرکسازی را متوقف و دموکراسی را برقرار کند. نکته پایانی هم این است که افزون بر اینکه سیاستهای یکجانبهگرایانه سازمان ملل به نفع رژیم صهیونیستی زیرسؤال رفت؛ حیثیت دولتهای غربی در دفاع بیچونوچرا از این رژیم هم خدشهدار شد که قطع بهیقین ادامه این رفتارها به احقاق حق فلسطینیان و پیروزی آنها منجر خواهد شد.