«فرانسیس فوکویاما» فیلسوف و استاد دانشگاه «جانز هاپکینز» آمریکا، در مقالهای نوشت: در جهان امروز دو کشور بزرگ روسیه و چین راه توسعه را همراه با نظام دیکتاتوری در پیش گرفتهاند.
وی در مقاله خود افزود: این روش توسعه با روش معمول در اروپا و آمریکا که در آن مردمسالاری و اقتصاد آزاد یکدیگر را حمایت میکنند، متفاوت است.
این استاد دانشگاه نوشت: هر چقدر هم کشوری بتواند با یک نظام دیکتاتوری رشد اقتصادی شتابانی داشته باشد، اما سرانجام روزی فرا خواهد رسید که حاکمان در برابر نیاز مردم به مشارکت سیاسی و ضرورت پاسخگویی شفاف به آنها قرار میگیرند که در آن زمان، یک نظام دیکتاتور در صورت رد این درخواست، توانایی حفظ پایههای اقتصاد آزاد کشور را از دست میدهد.
به گزارش ایرنا فوکویاما افزود: پس از چین، روسیه در چند سال اخیر به رهبری «ولادیمیر پوتین» رییسجمهوری این کشور، رشد اقتصادی شتابانی داشته است، اما مسکو از چارچوب مردمسالاری که در اروپا و آمریکا وجود دارد، در حال دور شدن است.
به نوشته استاد دانشگاه جانز هاپکینز، شکوفایی اقتصادی، بهبود وضعیت امنیتی، داشتن توانایی برای نشان دادن مواضع سیاسی خود به اروپا، سبب شده تا محبوبیت پوتین در روسیه افزایش یابد.
وی افزود: محبوبیت پوتین در میان مردم روسیه بیش از 70 درصد بوده و این موضوع نشاندهنده آن است که محبوبیت وی از رهبران ژاپن و آمریکا در میان مردم کشورهای مردمسالار بسیار بیشتر باشد.
این فیلسوف نوشت: اما مشکل آن است که کشوری که رهبران روسیه مشغول ساختن آن هستند، از نوع کشورهای مردمسالار قرن بیستویکم نیست و در آن مسئولین در ردههای بالا و پایین مجبور به پاسخگویی به مردم هستند.
از دیدگاه فوکویاما، سطح مردسالاری در روسیه از سطح مردمسالاری در کشورهای اروپای شرقی کمتر بوده و مردمسالاری که در روسیه حکمفرما است، به شدت از بالا کنترل میشود.
وی افزود: هماکنون دولت روسیه کنترل تمامی شبکههای تلویزیونی را در دست داشته و به دنبال آن است که قدرت را از دست دولتهای محلی درآورده و آن را در دولت مرکزی متمرکز کند.
فوکویاما با اشاره به اینکه در روسیه حتی به گروهها برای انجام سادهترین راهپیماییهای صلحآمیز اجازه داده نمیشود، افزود: نظام حاکم بر روسیه با ایجاد احزاب هوادار پوتین، پارلمان این کشور را از احزاب واقعی مخالف دولت پاک کرده است.
وی افزود: با وجود این مسایل، سطح مردمسالاری روسیه از مردمسالاری چین بالاتر است، چرا که در روسیه رییسجمهوری از راه رایگیری برگزیده شده و شبکه اینترنت در این کشور همانند چین مورد کنترل دولت قرار ندارد.
این استاد دانشگاه نوشت: شمار رسانههای ضددولتی در روسیه بیشتر از چین بوده و شمار زندانیان سیاسی روسیه از چین کمتر است.
این فیلسوف افزود: اما با وجود این موضوع، انتقادات آمریکا و اروپا از روسیه، بیشتر از چین بوده و نگرانی از قدرتمند شدن روسیه زیادتر است.
فوکویاما نوشت: این موضوع به این علت است که روسیه میراث حکومتهای استیلاگر امپراطوری گذشته خود را همچنان بر دوش کشیده و دست از بلندپروازیهای جهانی برنداشته است.
وی افزود: بسیاری از افراد سطح بالای روسیه، دچار احساس نوعی کمبینی و عدم اعتماد به نفس شده و گمان میکنند که اروپا و آمریکا با استفاده از تمامی امکانات خود به دنبال ضعیف کردن روسیه هستند.
این استاد دانشگاه نوشت: کشورهای غربی تنها با استفاده از مردمسالاری، نفوذ خود در منطقهای مورد کنترل روسیه را گسترش دادند، اما روسیه که هماکنون دوباره به قدرت رسیده، تنها سلاحی که میتواند از آن برای گسترش نفوذ خود استفاده کند، سلاح زور و برخورد است.
این فیلسوف افزود: هماکنون بیشتر مردم کنونی روسیه خواهان ثروت، رفاه زندگی و امنیت خوب هستند و این پرسش وجود دارد که اگر آنها در رویای بازگرداندن اقتدار پیشین این کشور در جهان هستند، تا چه حد آماده پرداخت هزینه برای عملی شدن آن است؟