تقویم تاریخی انقلاب اسلامی در نیمه دوم اسفند 1360 عزم جدیدی را در نیروهای مسلح کشور نشان میدهد. نیروهای مقاومت مردمی از همه شهرها به جبههها هجوم برده بودند؛ به گونهای که خیلی سریع تعداد یگانهای پیاده سپاه از ارتش بیشتر شد[...]
تقویم تاریخی انقلاب اسلامی در نیمه دوم اسفند 1360 عزم جدیدی را در نیروهای مسلح کشور نشان میدهد. نیروهای مقاومت مردمی از همه شهرها به جبههها هجوم برده بودند؛ به گونهای که خیلی سریع تعداد یگانهای پیاده سپاه از ارتش بیشتر شد؛ علاوه بر آن یگانها و لشکرهای ارتش در اقدامی نانوشته نیز در عملیاتها وارد عمل میشدند. گفتنی است، هماهنگی بین ارتش و سپاه به حدی پیش رفته بود که شعار «ارتش، سپاهی- دو لشکر الهی» به «ارتش و سپاهی_ یک لشکر الهی» تبدیل شد. دلیل این موضوع هم این بود که همه اعضای ارکان یگانهای رزمی تلاش میکردند با همفکری و مشورت با یکدیگر طرح جامعی را برای بیرون راندن متجاوزان از سرزمینهای اشغالی ایران تهیه کنند. شاید برای اولین بار بود که فرمانده کل سپاه و فرمانده نیروی زمینی ارتش هر یک به صورت جداگانه یک قرارگاه مقدم در جبهههای جنوب برای هدایت و کنترل واحدهایشان تشکیل دادند و در طراحیهای عملیاتها در کنار یکدیگر قرار گرفتند. در واقع، فرماندهی جدیدی در واحدها برای انجام عملیاتها شکل گرفته بود و خود به خود در قالب فرماندهی مشترک خودشان را نشان میدادند.
بنابراین نیروی زمینی ارتش در عمل کار اداری و هماهنگی ستاد مشترک را در جبههها انجام میداد. به عبارت دیگر، قرارگاه مقدم نیروی زمین ارتش که در جبهه جنوب مستقر بود، نمایندگی ارتش در اداره جنگ را برعهده داشت. با شکلگیری قرارگاه مرکزی کربلا نیز کل ساختار و سازمان مرکزی سپاه وارد عرصه جنگ شد و همه مسئولان در قرارگاه مقدم سپاه حضور پیدا کردند. به این ترتیب، اعضای ستاد فرماندهی مقدم ارتش و سپاه همه در آنجا جمع شدند و اسم آن هم شد «قرارگاه مشترک سپاه و ارتش». برای نمونه، به منظور طرحریزی عملیات «فتحالمبین» فرماندهان ردههای گوناگون ارتش و سپاه در جلسات متعددی با عنوان «قرارگاه مشترک عملیات» حاضر میشدند. در این قرارگاه اتاقی به نام اتاق عملیات مشترک وجود داشت، یعنی یک اتاق فرماندهی درست شده بود که فرمانده کل سپاه، فرمانده نیروی زمینی ارتش و همه مسئولان ستادها و مسئولان اطلاعات و عملیات به آنجا میآمدند و قبل از آغاز عملیات تا انتهای آن همه هماهنگیها در سنگر فرماندهی مشترک انجام میشد. از طرفی نیروهای اطلاعات عملیات سپاه کارهای خیلی خوبی را از شروع جنگ تا اواخر سال ۱۳۶۰ انجام داده بودند و از هر محور اطلاعات و شناساییها صورت گرفته بود و در طرحریزیهای عملیات آینده به ارتش و سپاه کمک میکرد. ارتش هم در محورهای استقرار یگانهایش کار شناسایی را انجام داده بود؛ اما شیوه بررسیها و ارزیابیهای اطلاعاتی ارتش و سپاه تفاوتهایی هم داشت. با تداوم همکاریها، سپاه از ارتش یاد گرفت که چگونه عکسهای هوایی را تفسیر کند و ارتش هم از سپاه آموخت که نیروهایش در عمق مواضع دشمن نروند و از نزدیک موقعیت استقرار و آرایش و مواضع قوای دشمن را در زمین ببینند و با توان قوی طرح عملیات خوبی تهیه کنند. این همدلیهای سراسری کشور پیروزیهای بزرگی را رقم زد.