توجهی که مکرون به نیاز فوری به احیای اتحادیه اروپایی نشان میدهد، پس از آن رخ میدهد که او خود 7 سال را در قدرت سپری کرده و حتی رئیس شورای اتحادیه اروپایی [بهمثابه قوه مجریه این اتحادیه] در سال 2022 بوده است. او همچنین از اعتبار خود برای نامزدی و تایید رئیس فعلی کمیسیون اروپا، اورسولا فون درلاین هزینه کرده است؛ کسی که پارسال توسط مجله فوربس به عنوان قدرتمندترین زن جهان معرفی شد یا همانطور که برخی ممکن است بگویند، یک بروکرات غیرمنتخب و همهکاره که اقتدارگرایی فراملی نهادینه شده در وجودش، جایگزین فرآیند دموکراتیک کشورهای عضو اتحادیه شده است. ممکن است دیگرانی هم پس از سخنرانی اخیر مکرون بگویند [فون درلاین] پرستاری است که مشغول سلاخی اتحادیه اروپایی در بستر احتضار است. سخنرانی پایانناپذیر مکرون قاعدتا یک گناه نابخشودنی به نیابت از طبقه حاکم بر اتحادیه اروپایی است. امانوئل بگو چطور خراب کردی! در این صورت حداقل میدانستیم که امیدی برای یک دوره اصلاح واقعی وجود دارد و نه بیشتر از آن.
در عوض مکرون آسمان و ریسمان میبافد که اتحادیه اروپایی هرگز دستنشانده واشنگتن نبوده است. گفتن اینکه شما دستنشانده نیستید، دقیقاً مثل این است که مجبور باشید به مردم توضیح دهید فاحشه نیستید! اینطور نیست که یک نفر مجبور باشد همه را توجیه کند که چرا سیمایش چندان واضح نیست. ملکه اورسولا، اساساً در این مقطع نایبالسلطنه آمریکا در اروپا است و به نظر میرسد خود مکرون هم نمیتواند جایگاهش را مستقل از آمریکا نشان دهد به طوری که در معرض پسگردنی تنبیهی عمو سام از آن سوی اقیانوس اطلس نباشد. سخنرانی مکرون ترکیبی جذاب از توهم و ناامنی بود. او دانشگاه سوربن پاریس را به عنوان محل برگزاری سخنرانی خود انتخاب کرده بود. موضوع؟ «سهامداری اقدام اروپایی». جدی میفرمایید؟ به ما هم بگویید که واقعاً چه اتفاقی دارد میافتد! انگار سرنخی دارید و یک راهبرد و چشمانداز واقعی که در معرض هوسها و روندهای دائما لحظهای یا هیچ چرخه انتخاباتی خاصی قرار نگرفته است.
فراموش نکردهایم که مکرون سپتامبر 2017 نیز سخنرانی مشابهی در دانشگاه سوربن داشت. چرا آنجا؟ چون همانطور که آن دفعه گفته بود: «زندگی جمعی، ایدهآل رابرت دو سوربن بود»، همان استاد الهیاتی که این دانشگاه را تأسیس کرد. اتفاقاً به لطف برند خاصی که از مشت آهنین بیکفایتی مسؤولان سراغ داریم، در حال حاضر اتحادیه اروپایی به طور جمعی به دور سوراخ فاضلاب میچرخد. انتخابات پارلمان اروپا در راه است و پوپولیستها در نظرسنجیهای کنونی پیشی گرفتهاند.
میگویند نخستین گام برای بهبود، پذیرش اصل مشکل است. با این حال، مکرون ظاهراً خود را مجبور میبیند که عکس این کار را بکند و درباره همه شکستهای اتحادیه اروپایی به گونهای داد سخن میدهد که انگار در زمره توفیقات هستند، مثلا در مبارزه با تروریسم. فرانسه چنان پیشرفت بزرگی در این جبهه داشته که این کشور حالا فقط چند روز قبل از میزبانی المپیک پاریس، شامل مراسم رژه افتتاحیه در فضای باز در امتداد رود سن، به بالاترین سطح آمادهباش [همان وضعیت حکومت نظامی] بازگشته است. به ندرت به نظر میرسد وضعیت هشدار سطح بالا فروکش کرده باشد. علائم خیابانی هشدار درباره ترور که ابتدا سفید بود بر اثر سالها قرار گرفتن در معرض نور انعکاس یافته از قاب پنجرههای ساختمانهایی که آینه دق شدهاند به زردی گراییده است. در عوض مکرون نقش یک نهاد بروکراتیک جدید به نام شورای اکوفین1 (ECOFIN) را برجسته کرد. شاید به این خاطر که تصور میکند هیچ چیز بیشتر از این دورهمیها، تروریستها را منصرف نمیکند. مکرون در خطابهاش درباره آفریقا بر اهمیت نشست دیگری تاکید کرد: «اجلاس اتحادیه اروپایی – آفریقا» که 2 سال پیش برگزار شد. درباره محتوای پراکنده بخش آفریقایی صحبتهای مکرون میتوان به جزئیاتی مانند نیروهای بیرون انداخته شده فرانسوی توسط کشورهای آفریقایی به موازات دریای مدیترانه اشاره کرد که به زعم او پس از انجام ماموریتهای ثباتساز فرانسه، کارشان به کودتا رسیده که به نوعی مخالف ثبات [از منظر استعمارگران] است. مکرون که آشکارا از هیچگونه اختلاف ناخوشایند بین واقعیت و فانتزی قابل پیشبینی اکراه نداشت، همچنین به چالش مهاجرت پرداخت که اتحادیه اروپایی اساساً برای برونسپاری آن به کشورهایی مانند ترکیه، تونس، موریتانی و مصر باج میدهد. تا آنجا که میدانم واقعا هیچ یک از این کشورها در اروپا نبودند اما اتحادیه اروپایی تقریباً همه چیزهای دیگر را تا این مرحله برونسپاری کرده پس این هم ممکن است. مکرون درباره انتقال محیط زیستی و محیطی روزافزون در اتحادیه اروپایی هم صحبت کرد. دقیقا انتقال به چه؟ احتمالا فقر! فقط کافی است از کشاورزانی که بر اثر دستورات بروکسل درباره تغییرات اقلیمی، زمینهای کشاورزیشان توسط ماهوارهها جاسوسی میشود تا از رعایت قوانین دیکته شده اطمینان حاصل شود، بپرسید وضعشان چقدر عالی است. موسیو همچنین حاکمیت انرژی و صنعتی شدن مجدد اتحادیه اروپایی را مطرح کرد. نه آنچنان شتابان! بویژه که آلمان هنوز مشغول حرکت در جهت مخالف و صنعتزدایی است. پس شاید مدتی طول بکشد تا موتور اقتصادی اتحادیه اروپایی به سمت دیگری حرکت کند.
اتحادیه اروپایی هر چه بیشتر به گاز طبیعی مایع گرانتر آمریکا وابسته شده؛ گازی که به نظر میرسد حق حاکمیت آنها را نقض میکند. واردات الانجی خود فرانسه از کشوری که اتحادیه اروپایی خود را مستلزم حفظ حاکمیتش در برابر آن میداند - یعنی روسیه - در چند ماه اول سال جاری[2024] 75 درصد نسبت به یک سال گذشته افزایش یافته است.
به گزارش[تارنمای آمریکایی] پولیتیکو، فرانسه بزرگترین مشتری روسیه در زمینه الانجی در اروپا طی ماه فوریه
(بهمن / اسفند) گذشته بود. اتحادیه اروپایی با تمام سروصدایی که به راه انداخته، اینطور هم نیست که واردات گاز از روسیه را متوقف کرده باشد. آنها تازه واردات گاز خود از خط لوله روسیه را با الانجی روسیه جایگزین کردهاند. به طور دقیق، هر ماه یک میلیارد دلار گاز طبیعی مایع روسیه از مبدا قطب شمال به اتحادیه اروپایی وارد میشود. به گزارش رویترز، سال 2023 این بلوک در واقع هنوز 15 درصد گاز خط لوله خود را از روسیه وارد میکرد، در حالی که این میزان نسبت به قبل از جنگ اوکراین 45 درصد کاهش یافته اما همین که آنها اصلا گاز را از خط لوله وارد میکنند، ممکن است برای افرادی که گوششان واقعا به دهان بروکسل بود شوکهکننده باشد؛ بروکسلی که لاف میزد با محروم کردن پوتین از درآمدهای انرژی، او را نواخته است. سمن(سازمان غیردولتی) گلوبال ویتنس (Global Witness) سال گذشته گزارش داد اتحادیه اروپایی در حقیقت به جای گاز خط لوله، به واردات گاز طبیعی مایع روسیه رو آورده است. در همین حال واردات الانجی روسیه توسط اتحادیه اروپایی از زمان شروع جنگ، 40 درصد جهش داشته است. دست آخر مکرون درباره اوکراین گفت: «شرط اساسی برای امنیت ما این است که روسیه در جنگ تجاوزکارانهای که علیه اوکراین به راه انداخته پیروز نشود. این ضروری است».
آنچه ضروریتر است اما این است که مکرون باید معنای واقعی «برنده شدن» اوکراین را مشخص کند. به نظر میرسد با توجه به شانس غیر صفر تغییر بازی در میدان نبرد که خطر برپا ساختن جنگ سوم جهانی را در پی دارد، عدم تداوم روند بیمعنای له کردن جمعیت اوکراین، قاعدتا [از نگاه ناتو] به عنوان یک پیروزی تلقی میشود. با این حال، مکرون به وضوح ایدههای دیگری نیز دارد، چه؛ با تمام بازیگریهایش در نقش ناپلئون بناپارت و خیالپردازی درباره سوزاندن روسها، آشکارا درباره اعزام نیروهای فرانسوی به اوکراین صحبت میکند.
نه اینکه اوکراین واقعاً در اتحادیه اروپایی باشد اما مکرون اکنون توضیح میدهد که اتحادیه «شروع به تجدیدنظر در جغرافیای ما و در مرزهای همسایگی ما کرده است». حالا واکنش اتحادیه اروپایی به روسیه را تصور کنید وقتی بخواهد همین کلمات را بر زبان آورد.
با همه اینها، در نهایت این فقط یک سخنرانی دیگر است که برای تأثیرگذاری حداکثری در آستانه انتخابات پارلمانی آتی ژوئن (خرداد / تیر) اتحادیه اروپایی تنظیم شده است. مانند بسیاری از دستفروشیهای رهبران اتحادیه اروپایی به روش مکرون که بهمثابه آتش زدن واقعیت و رقیق کردن آن با لفاظیهای ایدئولوژیک است، این ممکن است دل چند نفری را هم به دست آورد اما هیچ مغزی را که مثل یک قطعه پنیر فرانسوی کومته سوراخ سوراخ نباشد، مجاب نخواهد کرد.
فعال سیاسی محافظهکار و گزارشگر و مقالهنویس بینالمللی کانادایی *
پینوشت:
1- شورای امور اقتصادی و مالی، یکی از زیرمجموعههای شورای اتحادیه اروپایی متشکل از وزرای اقتصاد و دارایی 27 کشور عضو اتحادیه است.
منبع: روزنامه وطن امروز/راشل مارسدن*