چرا ایران هیچ گاه به سمت سلاحهای کشتار جمعی نمیرود؟ چه در دوران دفاع مقدس که میتوانست در مقابل نیروهای بعثی مقابله به مثل کند و از سلاح شیمیایی استفاده کند؛ ولی استفاده نکرد و چه در این دوران که از آن میتواند به منزله یک سلاح بازدارنده استفاده کند، ولی به ساخت آن دست نمیزند.
جمهوری اسلامی با الهام از منطق اسلام، هرگز به استفاده از سلاحی که کارایی آن کشتار جمعی انسانهای بیگناه است، چه هستهای و چه شیمیایی فکر نمیکند و جزء دکترین دفاعیاش نیست. نکته برجسته این رویکرد پیشیگرفتن «الزامات اسلامی و بشردوستانه» بر منطق «پیروزی به هر قیمتی» است.
واقعیت این است که دفاع متکی بر بازدارندگی سلاح هستهای سالهاست که منسوخ شده است. سلاح هستهای پاکستان را امنتر نکرده است. شکم گرسنگان هند را سیر نکرده است. صهیونیست اتمی همچنان در مقابل راکتپراکنی فلسطینیها آسیبپذیر است و عملیات وعده صادق امنیت پوشالی تلآویو را فرو ریخت. سلاح هستهای جلوی به زانو درآمدن آمریکا در مقابل چین را نگرفته است. در واقع دنیا سالهاست که روی سلاح هستهای به منزله عامل امنیت و اقتدار حساب نمیکند.
دغدغه اصلی و احساس خطر واقعی دشمنان، اقتدار و استقلال ایران است. آنها از یک ایران غیروابسته و مقتدر میهراسند؛ چرا که میدانند بازدارندگی واقعی در گرو اقتدار است. اقتداری که بنمایه اصلی آن ایستادگی در مقابل زیادهخواهی زورگویان است. ایستادگیای که انرژی هستهای تنها یکی از جلوههای آن است. از این میترسند که در مقابل دید جهانیان، ایستادگی ایران در مقابل آنها به قیمت از پایدرآمدن ایران تمام نشود! حتی اگر ایران در انرژی هستهای هم کرنش کند، میروند سراغ موارد دیگر؛ موشک، عمق استراتژیک، بهانههای حقوق بشری و... تا سرانجام ایران از پای درآید! حد یقف آنها فروپاشی ایران است. بنابراین، تنها راه نجات و بازدارندگی مقاومت و حفظ این اقتدار است.
خلاصه اینکه دشمنان ایران برخلاف آنچه وانمود میکنند دغدغهشان تولید سلاح هستهای ایران نیست؛ اتفاقاً آنها بدشان نمیآید که ایران در توهم بازدارندگی سلاح هستهای توان خود را روی این موضوع متمرکز کند و ضمن اینکه بهانه به دست آنها میدهد، از مؤلفههای اصلی اقتدار و بازدارندگی باز بماند.
دکترین دفاعی ایران نشان میدهد، ساختار تصمیمساز ایران در حال حاضر بهقدر کافی هوشمند است و در این دام و توهم گرفتار نیست.
منبع: هفته نامه صبح صادق