صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۳  ، 
کد خبر : ۳۶۱۱۵۲
گفت‌وگوی صبح صادق با دکتر عباس سلیمی‌نمین، کارشناس مسائل سیاسی

انتخابات رقابتی است، مشارکت افزایشی است

پایگاه بصیرت / گروه پرونده
این روزها که تب و تاب انتخابات ریاست‌جمهوری به اوج خود رسیده است، شناخت ویژگی‌هایی که باید رئیس‌دولت چهاردهم  داشته باشد و اینکه طیف‌های سیاسی هر یک به کدام سو می‌روند و چه برنامه‌هایی را برای هشتم تیرماه تدارک دیده‌اند، اهمیت دو چندانی پیدا کرده است؛ از این رو با «عباس سلیمی‌نمین»، کارشناس مسائل سیاسی به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه مشروح آن آورده می‌شود.
 
به نظر شما تفاوت این دوره از انتخابات با دیگر دوره‌ها چیست؟
یکی از تفاوت‌های فاحش این دوره از ریاست‌جمهوری با دیگر دوره‌‌ها این است که رئیس‌جمهور منتخب دوره گذشته حتی یک دوره را هم نتوانست به پایان برساند. به هر حال ارزیابی همه این بود که ایشان در دوره دوم نیز شرکت کنند، ولی خب! متأسفانه به دلیل این حادثه تلخ با چنین شرایط ویژه‌ای روبه‌رو شدیم که هنوز دور اول به پایان نرسیده، یک انتخاب زودهنگام برگزار شود. این به معنای این است که همگان با شرایط ویژه‌ای رو‌به‌‌رو می‌شوند؛ حتی دولت‌ مستقر نیز آمادگی و ذهنیت لازم را برای این شرایط نداشت. بنابراین، شرایط در دوره کنونی با آنچه فکر می‌کردیم، متفاوت است. رویه در انتخابات رئیس‌جمهوری بر این بود که هر رئیس‌جمهور منتخب هشت سال سکان ریاست‌جمهوری را برعهده می‌گرفت، اما پس از شهادت شهید رئیسی جریان متفاوت شد. 
آیا قانون موجود که از انتخابات زودرس 50 روزه سخن می‌گوید؛ قابل دفاع است و معضل فقدان رئیس‌جمهور را حل می‌کند؟
قطعاً قابل دفاع است؛ چون قانون است. این قانون از این نظر مهم است که فقدان رئیس‌جمهور می‌تواند عواقب داشته باشد و چرخ‌های حرکت کشور کند می‌شود. درست است که طبق قانون معاون رئیس‌جمهور جایگزین است، اما به هرحال معاون رئیس‌جمهور، در نهایت معاون است و همه می‌دانند که به زودی خواهد رفت؛ در نتیجه در این شرایط امور معلق خواهد ماند؛ بنابراین ما نمی‌توانیم زمان را طولانی کنیم. اگر قانونگذار این قانون را وضع کرده، به سبب خوف از پیامدها و آسیب‌ جدی به کشور بوده است.
رئیس‌جمهور دولت چهاردهم باید چه ویژگی‌های داشته باشد؟
رئیس‌جمهور ما در جایگاه بالاترین شخصیت کشور باید به توانمندی‌های ملی اعتقاد داشته باشد؛ یعنی باید در مقام تکریم توانمندی‌های ملت باشد و اتکای محوری به امتیازات ملت داشته باشد؛ چرا که اعتقاد به توانمندی‌های ملت در واقع یک تعظیم در برابر ملت است. ما بعضی از رؤسای‌جمهور را پشت سر گذاشتیم که اصلاً شناختی از قابلیت‌های ملت نداشتند؛ در مذاکراتی که انجام می‌دانند، یک بار هم از توانمندی‌های ایران در زمینه هسته‌ای اطلاعاتی به دست نمی‌آوردند و بعضاً نمی‌دانستند که نخبگان کشور چه کارهایی را انجام می‌دهند.کسی که شناختی از استعدادها و توانمندی‌های کشور ندارد، نمی‌تواند از آن دفاع کند. این افراد قابلیت‌های ملت را خیلی جدی نمی‌گیرند، چرا که به هیچ وجه فهم درستی از ملت ندارند. یادم است آقایانی که درگیر مذاکره بودند، وقتی از استعدادهای کشور مطلع شدند، گفتند ما اصلاً اطلاعی از این قابلیت‌ها و توانایی‌ها نداشتیم. بنابراین رئیس‌جمهور باید از ظرفیت بالای ملت اطلاع کافی و وافی داشته باشد و به این توانمندی توجه و عنایت ویژه کند. 
دومین ویژگی این است که فاصله خودش را با مردم کمتر کند. برخی از رئیس‌جمهورها فاصله‌شان با مردم زیاد بود. یک دورانی به دلیل امنیت و به سبب وجود گروه‌های تروریستی تأمین امنیت این شخصیت‌ها لازم بود. الان که چنین مسائلی را نداریم و از طرفی هم ضرورت دارد که رئیس‌جمهور با مردم ارتباط نزدیکی داشته باشد؛ یعنی در بحث‌های اجتماعی تفاوت‌ها و تمایزات را کم کند. بنابراین اگر کسی رئیس‌جمهور شد، نباید خود را از مردم جدا بداند و شأنیت خود را بالاتر از مردم ببیند. 
سومین ویژگی اینکه خودش را بالاتر از قانون نبیند و مر قانون عمل کند. اگر او عمل کرد، رده‌های پایین نیز عمل می‌کنند. رئیس‌جمهورهای داشتیم که می‌خواستند از قانون عبور کنند و این را مزیت و تسریع در کارها می‌دانستند، اما این نتیجه عکس خواهد گذشت؛ یعنی تخلف از قانون به جای اینکه موجب تسریع روند کارها باشد، در اداره کشور دست‌انداز ایجاد می‌کند.  چهارمین ویژگی اینکه به مبانی اعتقادی ملت باید باور جدی داشته باشد. احترام به یک ملت احترام به باورها و شأنیت فکری جامعه است. بنابراین، رئیس‌جمهور باید مبانی اعتقادی کشور را تقویت کند، نه تضعیف. موارد دیگری هم هست که در این فرصت کوتاه نمی‌شود بیان کرد.
برنامه اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش رو چیست؟
آنچه مسلم است نظام سیاسی ما جریان‌های گوناگون را در درون خود پذیراست؛ به همین دلیل وجود طیف‌های سیاسی مختلف را در کشور شاهد هستیم؛ طبیعی است اگر این طیف‌های سیاسی به قانون پایبند نباشند هم از سوی مردم و هم ساختار سیاسی طرد می‌شوند. اما طیف‌های سیاسی که به قانون سیاسی پایبندند، اما اختلاف سیاسی دارند، در چارچوب نظام می‌توانند فعالیت کنند.  یک مسئله مهم در انتخابات وجود دارد که باید پس از انتخابات تحلیل شود و آن مسئله این است که برخی طیف‌های سیاسی تمامیت‌خواه هستند و وقتی احساس کنند شرایط برای رأی‌آوری دارند، سر از پا نمی‌شناسند؛ اما وقتی میزان دستاورد آنها از انتخابات کم می‌شود، نفس انتخابات را زیر سؤال برده و مشارکت را بیهوده می‌پندارند. در حالی که اگر به جای منافع حزبی منافع ملی مبنا باشد، جناح‌ها چه دستاورد حداقلی و چه دستاورد حداکثری به دست آورند، تلاش می‌کنند نتیجه بیشتری عاید مردم شود. وقتی جناحی احساس می‌کند دستاورد کمی در انتخابات دارد و مشارکت نمی‌کند؛ یعنی برای آنها منافع حزبی مهم است، نه منافع مردم. معتقدم همه جناح‌ها باید از طریق صندوق رأی تعامل داشته باشند، نه اینکه وقتی دستاورد کمی برای خود پیش‌بینی‌می‌کنند، کنار کشیده و انتخابات را زیر سؤال ببرند. بنابراین، جریان‌های سیاسی فارغ از اینکه در میان کاندیداها نماینده داشته باشند یا نداشته باشند، وظیفه دارند کشور را یک گام به جلو سوق بدهند؛ در انتخابات گذشته مجلس کسانی که مدعی رهبری اصلاحات بودند، در انتخابات شرکت نکردند، در حالی که نیروی اصلاح‌طلب وجود داشت. این افراد با اینکه می‌توانستند جامعه را یک گام جلو ببرند، اما شرکت نکردند. این نشان می‌دهد، یک خودمحوری و تمامیت‌خواهی در این رفتار سیاسی وجود دارد. اینها می‌گویند اگر ما کل جریان انتخابات را دست بگیریم، ورود می‌کنیم؛ اما اگر تأثیرگذاری کمی داشته باشیم و یک میزانی از قدرت را در دست بگیریم، هرگز شرکت نمی‌کنیم. واقعیت این است که مشارکت این معنا را نمی‌دهد. هر کس که به مشارکت اعتقاد دارد، آن را به منزله یک اصل می‌پذیرد؛ چرا که در پیشرفت کشور تأثیرگذار است. بنابراین، اگر در این انتخابات احتمال موفقیت کمتری داشتند و در انتخابات بعدی شانس بالاتری داشتند، باید در هر دو شرکت کنند. این شرکت کردن و نکردن یک رویکرد بیمار است. این درس خوبی را به مردم نمی‌دهد. همواره باید در انتخابات شرکت کرد؛ چرا که بهترین راه برای حل و فصل مسائل است. بنابراین باید منافع مردم مبنا باشد. وقتی که به خاطر منافع مردم شرکت کردیم، دیگر جای این بحث‌ها پیش نمی‌آید اگر چه یک کرسی یا دو کرسی را از آن خود کنیم. 
اصولگرایان در انتخاب هشتم تیر چه مسیرهایی را طی خواهند کرد؟
انتخابات قطعاً از لحاظ مشارکت افزایش چشمگیری خواهد یافت؛ چراکه رقابتی است. در ظاهر این رقابت به نفع اصولگرایان است، اما واقعیت امر این نیست؛ چون جمع کردن سلایق مختلف در یک طیف کار بسیار پیچیده و سختی است. این امر در مورد اصلاح‌طلبان به صورت طبیعی صورت گرفته، یعنی فقط یک نفر از اصلاح‌طلبان تأیید صلاحیت شده است. این موضوع عملاً اتفاق و یکپارچگی را قبل از اینکه مسئله به طیف اصلاح‌طلبان برگردد، رقم زده است. برخی افراد تأیید صلاحیت شده‌اند، اما وجودشان صرفاً تفرق آرا و نه تقویت آن است. این بحث تأمل‌برانگیزی است. مثلاً برای برانگیختن احساسات گفته شود که ما یک به پنج هستیم. در حالی که این ترکیب لیست نامزدهای تأییدشده یک امتیاز ویژه برای اصلاح‌طلبان در بر دارد. بنابراین، اصلاح‌طلبان متفق و اصولگرایان متفرق هستند.
این محل بحث است که آیا در این فرصت کوتاه تشکیلات اصولگرایان می‌تواند تعداد را کاهش دهد؟ در حالی که این امر در سمت اصلاح‌طلبان به‌صورت طبیعی صورت گرفته است. قانع کردن فلان اصولگرا که به نفع اصولگرای دیگر کنار برود، امر بسیار سختی است. 
در این انتخابات نیز مانند انتخابات گذشته رهبر معظم انقلاب مسئله مشارکت حداکثری را مطرح کردند. به نظر شما برای تحقق این موضوع در هشتم تیرماه چه پیش نیازهایی لازم است؟
وقتی رقابت ایجاد می‌شود، مشارکت هم بالا می‌رود، البته هرچه طیف‌های سیاسی در انتخابات اخلاقی‌تر ظاهر شوند، تمایل مردم هم برای مشارکت افزایش می‌یابد. این روزها تمایل برای مشارکت در حال افزایش است و این مسئله محسوس و قابل پیش‌بینی بود. در حال حاضر اصل مشارکت در انتخابات محقق شده است و هیچ جریانی نیست که بگوید در انتخابات نامزد ندارد.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات