هنوز جمعیت متفرق نشده بودند که دوباره جبرئیل نازل شد و از جانب خداوند، آیه سوم سوره مائده را نازل کرد.
«الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دیناً»؛ امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برای شما پسندیدم.
در این هنگام، مردم به امام علی(ع) تهنیت گفتند. از جمله کسانی که پیشاپیش سایر صحابه، به امام علی(ع) تهنیت گفتند، عمر بود. او پیوسته خطاب به امیرمؤمنان(ع) میگفت: «بر تو گوارا باد! ای پسر ابوطالب! تو مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمان گشتی.»
پیامبر(ص) نیز دستور داد خیمهای برای علی(ع) برپا کردند و به مسلمانان فرمان داد دسته دسته خدمت ایشان برسند و به عنوان امیرمؤمنان به او سلام دهند و همه مردم حتی همسران پیامبر(ص) و همسران مسلمانان، دستور پیامبر(ص) را عملی ساختند.
درباره تعداد افراد حاضر در غدیر خم اختلافنظر است. تعداد حاضران را ده هزار نفر، دوازده هزار نفر، هفده هزار نفر، هفتاد هزار نفر و ۱۲۰هزار نفر گفتهاند. برخی با توجه به گنجایش جمیعت در فضای غدیر خم، جمعیت مدینه در سال دهم هجری، در نظر گرفتن جمعیت حاضر در مکه در حجةالوداع، گزارش مبنی بر حضور ده هزار نفر در غدیر خم را مستندتر دانستهاند.
عمربنخطاب، عثمانبنعفان، عایشه بنت ابوبکر، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، زبیر بن عوام، جابربنعبدالله انصاری، عباسبنعبدالمطلب و ابوهریره، از صحابهای بودند که در واقعه غدیر حاضر بوده و آن را بدون واسطه نقل کردهاند. واقعه غدیر در منابع شیعه و سنی نقل شده است. برخی از بخشهای خطبه غدیر مانند «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» متواتر است.
طبق نظر مفسران شیعه و سنی، چند آیه در قرآن درباره ماجرای غدیر در حجةالوداع نازل شده است:
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا»؛ امروز، دینتان را برای شما کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برای شما پسندیدم که به آیه اکمال معروف است.
«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»؛ ای پیامبر، آنچه را از ناحیه پروردگارت به تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر انجام ندهی، اصلاً پیغام پروردگار را نرساندی و خدا تو را از (شر) مردم نگه میدارد. این آیه به آیه «تبلیغ» مشهور است.
«سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ* لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ» پس از آنکه پیامبر، ولایت علی(ع) را به مردم اعلان کرد، نعمانبنحارث فهری با حالت اعتراض به پیامبر گفت: «ما را به توحید و قبول رسالتت و انجام جهاد و حج و روزه و نماز و زکات امر کردی، ما هم قبول کردیم، اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را ولیّ(سرپرست) ما قرار دادی. آیا این اعلام ولایت از ناحیه خودت بوده، یا از سوی خدا؟ وقتی پیامبر به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را درجا کشت و این آیه نازل شد.