مرتضی سیمیاری طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:
دو هفته پس از اجرای عملیات تروریستی گروهک جیش العدل (ظلم) در چابهار به دست تعدادی آدمکش اجارهای، صلاحالدین فاروقی، رهبر این شبکه خرابکاری در یک کانال تلگرامی تصویری نیمرخ از خودش منتشر کرد تا نشان دهد نیمروز خونین در این شهر چگونه شکل گرفته است! البته بررسیهای فنی از این عکس حکایت از خبرهای دیگری داشت، از جمله آنکه این شرور معروف تلاش میکرد پس از تصفیههای درون سازمانی و حذف رقبایی، چون عبدالرئوف ریگی و محمد شفیع به تدریج خود را آفتابی کند.
گروهکهای تروریستی در استفاده از رسانهها حساسیتهای ویژهای دارند، زیرا هر تحرک رسانهای از جانب هستههای تروریستی پیامهای خاص در خود داشته و میتواند روی رشد، تکثیر و محیط پیرامونی آنها اثرگذار باشد، از این رو بیرون زدن فاروقی از لانه اتفاقی نبوده و به معنای آن بود که این عنصر جنایتکار در تلاش است از خود یک تصویرسازی جدید ارائه دهد.
استفاده از شبکه سایبری بهصورت هدفمند از سوی تروریستها اولینبار در اسفند سال ۸۴ توسط گروهک تروریستی ریگی و پس از جنایت تاسوکی صورت گرفت، در آن زمان عبدالمالک ریگی تلاش کرد علاوه بر اطلاعرسانی در شبکه العربیه روی فضای سایبری نیز فعالشود، در آن زمان امریکاییها اینترنت ماهوارهای در اختیار ریگی قرار دادند تا آنها به تعبیر خودشان جهاد الکترونیک کنند!
هدف از این اقدام جذب، سازماندهی و اعزام نیرو به مناطق هدف بود، نکته قابلتوجه آنکه گروهک ریگی از برخی روزنامهنگاران بومی مانند معدوم یعقوب مهرنهاد برای توسعه شبکه سایبری خود استفاده کرد، مهرنهاد در دبی آموزش وبلاگنویسی دیده و به عنوان سرشبکه توزیع محتوا به گروهک ریگی کمک فنی میداد. این شخص بیانیهها، فایلهای صوتی و تصویری مربوط به عبدالمالک و حتی عملیاتهای تروریستی گروهک را به صورت مستقیم آپلود و با لوگوی «جندالله» پخش میکرد.
البته تصویرسازی از تروریسم از سوی گروهک جیشالعدل بهمراتب پیچیدهتر از تصویر گروهک ریگی است. در تصویر جدید، تروریستها به طرز قابلتوجهی پوستاندازی کرده و همین موضوع باعث شده است تولید ناامنی در کانال جنوب شرق بهینهشده گردد. این بهروزشدگی قابلتوجه در حوزه تجهیزات، ادوات و لجستیک بهخوبی نشان میدهد که در یک محور پیوسته چندین سرویس اطلاعاتی منطقهای و بینالمللی با هستههای محلی ترور پیوند عمیق خورده و اشتراک در اجماع رفتاری، تقسیمکار و تشریکمساعی دارند.
گروهک ریگی با سرویسهای امنیتی متخاصم پیوست عملیاتی مشترک داشت، اما تصویر آن انعکاس مجزایی پیدا میکرد، درحالیکه گروهک جیشالعدل دارای ایجنتهای متعدد بوده و یک شبکه چند شعبه دارد که به صورت مداوم بهروزرسانی میشود، این ارتقا پیشازاین در احزاب کردی، بهویژه در دو گروهک تروریستی پژاک و حدکا نیز مشاهده شده است، شبکه القاعده را باید سرآمد این تحول از سال ۲۰۱۰ به این سو دانست.
اما چه چیزی باعث شد تروریستها تصویر خود را تغییر دهند و تا حد یک ارتش مدرن آرایش یابند؟ پاسخ به این سؤال به تحولات بینالمللی پس از طوفان الاقصی ارتباط دارد، شکست دشمن در اجرای طرح جنگ گسترده، مذاکره سیاسی و مهار مقاومت در جنگهای فازبندی شده باعث شد سرویسهای اطلاعاتی چند کشور ماشین ترور را بیش از گذشته تجهیز کنند، بهصورت مشخص هدف از بازسازی تروریستها برهم زدن تعادل امنیتی در منطقه است.
جمهوری اسلامی ایران همواره خواستار خارج شدن هژمونساز خارجی از منطقه بوده و روی ایجاد یک سیستم تعادل منطقهای تأکید دارد، این اثرگذاری بارز باعث شد مسئله برخورد با تروریسم از حالت اضطرار خارج و تبدیل به یک سبک مؤثر در مبارزه با تروریسم با عنوان «مکتب تهران» شود، این برندسازی مشخص، جمهوری اسلامی ایران را به یک مرجع امنیتساز در منطقه تبدیل کرده و سطح مبارزه با گروهکهای ویروسی را نسبت به سایر کشورهای درگیر با تروریسم چندین پله ارتقا داده است.
ارتقای اطلاعاتی کشورمان به سوی «مکتب تهران» و عبور موفق از طرحهای ترکیبی دشمن باعث شد تا رهبر معظم انقلاب اسلامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بزرگترین سازمان ضد تروریستی دنیا نامیده و افزایش روزافزون تواناییها برای امنیتسازی را از این نهاد انقلابی مطالبه فرمایند، همچنین اجرای دقیق دستورات معظمله از سوی سازمان اطلاعات سپاه باعث شده است که مبارزه با تروریسم تکفیری چندلایه شده باشد.
دستگیری عناصر تکفیری و پشتیبانهای آن در برخی استانها، ردزنی و دستگیری عوامل عملیاتهای خرابکاری تأسیسات دفاعی و هستهای در یکی از کشورهای همسایه و انتقال آنان به کشور، تعقیب عناصر تکفیری و اجرای عملیات مشترک علیه آنها در خاک عراق و سوریه، کنترل عملیاتی مرزها برای جلوگیری از ورود عناصر تروریست، ضربه به تیمهای عملیاتی چپ، راست، تکفیری و نفاق برای پیشگیری از هرگونه اقدام علیه امنیت ملی و همچنین اقدام مهندسی در ضربه به شبکه مالی و رسانهای گروهکها در کشورهای منطقه برای قطع شریان حمایت مالی عناصر ضدانقلاب در داخل کشور فقط نمونههایی قابل ارائه از تصویری است که اکنون در مبارزه با تروریسم قابل مشاهده است.
نکته جالب توجه آنکه تصویری که دشمن از این مبارزه درخشان مشاهده میکند، کاملاً مخدوش است! و هیچ کنترل ادراکی روی آن ندارد، به عبارتی مکتب تهران در مبارزه با تروریسم تصویری جدید از شکل تکثیر گروهکهای تروریستی بهویژه تکفیری و نفاق داده و آن را از حالت فیشبرداریها در جمعآوری داده خارج کرده و شکل توصیفی، آماری و تحلیلی داده است، اسکات ریتر از افسران اطلاعاتی امریکا در شرح این ارتقای چشمگیر گفته است که ایرانیها در مقوله مبارزه با تروریسم، جهان را چندقطبی کردهاند.