جابهجایی فرماندهان، مسئولان و مدیران در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از طی یک دوره مسئولیت در جایگاهی خاص، همانند همه سازمانها امری طبیعی و عادی است. بر همین اساس، در دوران حیات 43 ساله سپاه پرافتخار و حماسهآفرین، صدها مسئول در جایگاههای راهبردی پس از طی یک دوره مسئولیت، جای خود را به عزیز دیگری داده و در مواردی هم به این افراد مسئولیتهای مهمتری واگذار شده است. بررسیها نشان میدهد، در پستهای راهبردی نیروهای مسلح و از جمله سپاه پاسداران، برای شاغلان در این پستها و جایگاهها احکام پنجساله صادر میشود و در صورت موفق بودن آن فرد، این حکم برای یک دوره پنج ساله دیگر تمدید میشود. با پایان پنج سال دوم، بحث جابهجایی درباره این قبیل افراد، یک بحث کاملاً طبیعی، عادی و طبق قاعده است؛ اگرچه ممکن است عملیاتیشدن این جابهجایی به دلایلی، یکی دو سالی به طول انجامد. آنچه درباره جابهجایی حضرت حجتالاسلام والمسلمین طائب از ریاست سازمان اطلاعات سپاه رخ داد، طبق همین قاعده اصولی بود.
اما در این میان مجموعهها و افرادی در داخل و خارج کشور که به طور قطع میدانستند آقای طائب طبق قاعده پیشگفته، روزی جابهجا خواهد شد، هر یک با انگیزههای خاص، سناریوهایی را از قبل تهیه کرده، در انتظار آن روز برای پیادهسازی سناریوهای خود علیه سپاه، سازمان اطلاعات سپاه و شخص آقای طائب بودند. از روز چهارشنبه هفته گذشته، با انتشار اخبار غیر رسمی مبنی بر جابهجایی آقای طائب و در ادامه انتشار خبر رسمی این جابهجایی، به ناگاه فضای مجازی تحت تأثیر توئیتها، تحلیلها و اظهارنظرهای رسانههای خارجی، بهویژه شبکههای ماهوارهای معاند و بعضاً افراد سیاسی در داخل کشور با رویکرد تخریبی قرار گرفت.
این مجموعهها و افراد در این جابهجایی کاملاً عادی و طبیعی، از کلیدواژهها و هشتکهایی، چون «عزل»، «برکناری»، «تغییر ناگهانی»، «جراحی در سازمان اطلاعات سپاه» و «سقوط» استفاده کرده، تا به زعم باطل خود بتوانند به اهداف از قبل طراحی شده در شکلدهی به افکار عمومی و تأثیرگذاری بر تصمیمات بعدی سپاه و نظام برسند!
اما پرسش اصلی آن است که چرا در میان این همه جابهجاییهای مدیران راهبردی در سپاه طی سالهای گذشته، درباره جابهجایی آقای طائب این چنین فضاسازی صورت گرفت؟! آن هم فضاسازی درباره جابهجایی فردی که پس از طی دو دوره پنج ساله، از دو سه سال قبل در داخل سازمان سپاه، بحث تغییر و جابهجایی ایشان طبق قاعده مطرح بود. با تأمل در ماهیت جریان تحریفگر و تخریبکننده و منفیباف در فضای مجازی نسبت به این موضوع، به راحتی میتوان پاسخ پرسش مطرح شده را دریافت کرد. در این داستان، با جبههای مواجه هستیم که حالت طیفگونه دارد. در یک سر این طیف، آمریکاییها و صهیونیستها قرار دارند و در سر دیگر، افرادی با سابقه بعضاً انقلابی مشاهده میشود که دچار استحاله شده یا مدعی انقلابیگری هستند؛ اما وجه اشتراک تمامی این مجموعهها و افراد، بهویژه آمریکاییها و صهیونیستها و هوادارانشان، شکست و ناکامی در مقابله با جمهوری اسلامی، به واسطه کارایی و عملکرد خوب و موفق سازمان اطلاعات سپاه است. سازمان اطلاعات سپاه در سیزده سال گذشته به ریاست آقای طائب، با چشمانی باز و اشراف اطلاعاتی و به عنوان ضابط خاص دستگاه قضا، توطئههای بسیاری را خنثی کرد و ضربات سنگینی را بر دشمنان و به ویژه صهیونیستهای کودککش وارد کرد. علاوه بر نقشآفرینی سازمان اطلاعات سپاه در خنثیسازی توطئههای دشمنان خارجی علیه جمهوری اسلامی در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی، این سازمان در مقابله با اخلالگران اقتصادی و شبکههای نفوذ در حوزههای گوناگون، عملکردی موفق داشت و همین امر موجب شد تا جابهجایی ریاست این سازمان، بهانهای برای تحریف و تخریب سپاه، سازمان اطلاعات سپاه و شخص آقای طائب شود.
موارد قابل ذکر از این اقدامات عبارت است از: «مبارزه با اخلال در نظام تولیدی مانند گروه عظام، کروز، دلالان پتروشیمی و دکل گمشده»، «برخورد با حقوقهای نجومی»، «شناسایی و دستگیری باندهای اختلاسگر در بخش صنعت»، «بازگرداندن ابر متهمان بانکی و بازگرداندن 49 هزار میلیارد تومان از اموال غارتشده به بیتالمال»، «بازداشت فعالان سیاسی و مدنی جاسوس، معاند و سرباز دشمن همانند روحالله زم، نازنین زاغری، کایلی مور گیلبرت، فریبا عادلخواه، نزار زاکا، جیسون رضائیان، عماد شرقی،دری اصفهانی، باقر و سیامک نمازی، فعالان در پوشش محیط زیست، سرکردگان شبکههای گرداب و سراب»، «انهدام باندهای بزرگ قمار»، «مبارزه با قاچاق کالا، سوخت و ارز»، «انهدام شبکههای احتکار»، «برخورد با فساد در صنعت هوایی و حملونقل ریلی»، «برخورد با شبکه ارتشاء و کارچاقکنی چون اکبر طبری، حسن نجفی، حمید بقایی، حسن رعیت، حسین فریدون، مسعود احمدیزاده و همایون انصاری».
در کنار مواردی که نمونههایی از آن ذکر شد و قابل انتشار است، سازمان اطلاعات سپاه کارهای بزرگی را در راستای تأمین منافع ملی انجام داده و در حال انجام آن است؛ ولی به دلایل امنیتی امکان انتشار آن نیست. بنابراین بسیار روشن است که دشمنان و عناصر جاسوسی، اختلاسگر، اخلالگر و منحرف که از سازمان اطلاعات سپاه ضربه خوردهاند، جابهجایی رئیس این سازمان را که امری کاملاً طبیعی است، بهانه قرار دهند و در صدد انتقام با استفاده از ابزار رسانه و فضاسازی باشند. به طور قطع، دیری نخواهد پایید که بسیاری از گمانهها و تحلیلها نسبت به این جابهجایی رنگ خواهد باخت.