در شبهای پنجم و ششم ژانویه ۲۰۲۱، زمانی که سناتورهای آمریکایی قرار بود پیروزی نهایی «جو بایدن» در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ را تأیید کنند و راه ورود او به کاخ سفید را هموار سازند، گروهی از شهروندان آمریکایی با حمایت «دونالد ترامپ» کاخ کنگره را به تصرف درآوردند و «مایک پنس» معاون رئیسجمهوری، و سناتورها را مجبور به فرار کردند. این حوادث پس از چند هفته تلاشهای ترامپ و حامیانش برای تغییر نتایج انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ رخ داد. ترامپ بارها ادعا کرده بود که انتخابات به دلیل تقلب گسترده، ناعادلانه بوده است، هرچند که این ادعاها را دادگاهها و مقامات انتخاباتی رد کرده بودند.
حمله به کنگره
در روز ۶ ژانویه، ترامپ در تجمعی حوالی کاخ سفید سخنرانی کرد و به حامیانش گفت: «اگر مثل جهنم نجنگید، دیگر کشورتان را نخواهید داشت.» این عبارت که به عنوان یکی از تحریککنندهترین جملات وی در ارتباط با حمله به کنگره شناخته میشود، باعث شد هزاران نفر از حامیان ترامپ به سمت ساختمان کنگره حرکت کنند و در نهایت وارد ساختمان شوند. آنها به دفاتر، سالنها و اتاقهای مختلف وارد شدند و درگیریهایی با پلیس و نیروهای امنیتی به وجود آمد. این حمله به کنگره به عنوان یک حمله به دموکراسی آمریکا تلقی شد و واکنشهای گستردهای را در پی داشت. جو بایدن این حادثه را یک شورش خواند و بسیاری از سیاستمداران دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آن را محکوم کردند. «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان، و «چاک شومر» رهبر اکثریت سنا، خواستار برکناری ترامپ از سمت خود شدند.
شروع شوم انحطاط قطب دموکراسی جهان؟
شوک حمله روز چهارشنبه به ساختمان کنگره آمریکا، سؤالی را که چهار سال تمام مانند آتش زیر خاکستر بود، در سراسر جهان میان موافقان و مخالفان دشمنان آمریکا شعلهور کرد. یک روزنامه اسپانیایی در این باره نوشت: «و باز هم شک و تردید؛ آیا این رویداد، آخرین دمل چرکین بود یا عفونت سرایت پیدا کرده و حالا تهدیدی است برای آلوده کردن کل سیستم؟ آیا دونالد ترامپ فقط یک انحراف جزئی داشت یا این ماجرا شروع شوم انحطاط قطب دموکراسی جهان است؟» این سؤالی است که در سیستمهای دموکراتیکی، دهان به دهان میچرخد که در سالهای اخیر میان جنبشهای پوپولیست گیر افتاده است. جنبشهای پوپولیستی که از ترکیب ناسیونالیسم راستگرای افراطی و اعتراضات طبقه کارگر بعد از رئیسجمهور ترامپ تغذیه میشدند. همچنین «آستریا کلینز زینتونگ» نوشت: «آن شب در یادها خواهد ماند؛ همان شبی که حتی قدیمیترین و ماندگارترین دموکراسی موجود بیتردید خود را در لبه پرتگاه میدید. حالا که این اتفاق در واشنگتن؛ یعنی مهد نهادهای دموکراتیک رخ داده است پس دیگر هیچ جامعهای در امان نیست.»
افول نماد آزدی در جهان
در واکنش به این اتفاق نیز حسن روحانی، رئیسجمهور وقت ایران، گفت: «آنچه در واشنگتن دیدیم نشان داد که دموکراسی غربی چقدر ناتوان و ضعیف است.» وزارت خارجه چین نیز اظهار داشت: «همین مقامات آمریکایی که امروز تجمعات در واشنگتن را محکوم میکنند، تظاهرکنندگان حملهکننده به قوه مقننه هنگکنگ را «قهرمان» خطاب میکردند. باید این تناقض را برجسته کرد.» ایالات متحده از زمان دو جنگ جهانی با تمام فراز و نشیبها، خود را نماد دموکراسی و آزادی در جهان معرفی کرده است، حتی هنگامی که آمریکا مورد انتقاد و دشنام قرار گرفت، چه در جنگ ویتنام، چه در رقابت تسلیحاتی جنگ سرد یا رسوایی واترگیت، همچنان بر اساس استانداردهای خود به مسیرش ادامه داد و آمریکاییها همیشه به متحدان خود اطمینان میدادند که «ما بهتر از این هستیم». این عبارتی است که این روزها اغلب در میان مخالفان ترامپ هم به گوش میرسد.
جدیدترین نمونه تشدید دوقطبی سیاسی در ایالات متحده
حالا اما بار دیگر آمریکا صحنه تغییر معادلات خواهد شد و بر همین اساس است که میتوان گفت تیراندازی در تجمع انتخاباتی دونالد ترامپ در پنسیلوانیا، جدیدترین نمونه تشدید دوقطبی سیاسی و افزایش خشونت و تهدیدهایی است که گفتمان سیاسی معاصر آمریکا را در برگرفته است. سوءقصد به جان نامزد حزب جمهوریخواه آمریکا در فضایی رخ داد که او اخیراً در یکی از چند پرونده جنایی که علیه او مطرح است، مجرم شناخته شده و کارزاری انتقامجویانه را رهبری میکند. او قول داده است که در روز اول ورود به کاخ سفید مانند یک دیکتاتور عمل کند؛ اما به باور تحلیلگران و کارشناسان، تیراندازی شنبه در تجمع انتخاباتی ترامپ، نشاندهنده خشونت فزایندهای است که به واقعیت سیاسی آمریکا تبدیل شده و آنها از سالهای اخیر هشدار دادهاند که این خشونت ممکن است توسط هر دو طرف سیاسی آمریکا پذیرفته شود.
نقش خشونت سیاسی در تضعیف ساختار دموکراتیک
خشونت سیاسی در آمریکا، به ویژه پس از حوادثی مانند حمله به کنگره در ژانویه 2021، به یک مسئله نگرانکننده تبدیل شده که در این باره تحقیقات و مطالعات متعددی انجام شده است تا اثرات و پیامدهای آن بر جامعه و نظام سیاسی ایالات متحده بررسی شود؛ از این رو یک نظرسنجی سراسری انجام شد که نشان داد حدود 10 درصد از آمریکاییهای شرکتکننده در انتخابات فکر میکنند استفاده از زور برای جلوگیری از رسیدن ترامپ به قدرت موجه است. این اظهارات نشاندهنده ادراک افراد از میزان خطرناکی وضعیت سیاسی کنونی است. همچنین مطالعات نشان میدهند که خشونت سیاسی میتواند به طور مستقیم به تضعیف ساختارهای دموکراتیک در آمریکا منجر شود. این امر شامل تخریب اعتماد به نظام انتخاباتی، افزایش تنشهای اجتماعی، و تحت فشار قرار دادن نظام قضایی و اجرایی میشود.
جان کلام
حمله به ترامپ در حالی رخ داد که طبق آمارهای فدرال، تهدیدها علیه اعضای کنگره، قضات و سایر مقامات برجسته آمریکا به واقعیت هر روزه این کشور تبدیل شده و گهگاه رنگ واقعیت میگیرند. به نوشته بیبیسی، این گلولهها نه فقط ترامپ، که مبارزات انتخاباتی 2024 آمریکا را هدف قرار داد و توهم امنیت در فضای سیاسی این کشور را در هم شکست. طبق این تحلیل، «گرچه پیشبینی تأثیر این سوءقصد بر آمریکا و گفتمان سیاسی آن دشوار است، اما قدر مسلم این است که سیاست آمریکا دچار چرخشی جدید و مرگبار شده است.» بنابراین، با توجه به اینکه خشونت سیاسی در آمریکا نهتنها تأثیرات داخلی داشته، بلکه در انعکاسات بینالمللی نیز نقش ایفا کرده است، میتوان گفت آمریکا که همواره در تلاش بوده به منزله یکی از پیشوایان جهانی دموکراسی، نقش مهمی در تثبیت نظامهای حکمرانی ایفا کند؛ حالا خود را در صحنهای میبیند که خشونت فزایندهای را جایگزین دموکراسی کرده است. این در حالی است که تحلیلگران علوم سیاسی و محققان مطالعات بیشتری در زمینه خشونت سیاسی در آمریکا انجام دادهاند که نشان میدهد چگونه این پدیده میتواند باعث تشدید تقسیمات اجتماعی، اختلافات سیاسی عمیقتر و تضعیف قدرت اجماعی در جامعه شود؛ اما آنچه پیش از انتخابات ریاستجمهوری 2024 باید به آن توجه کرد مسیری است که ایالات متحده در قرن حاضر طی کرده و حالا نگاهی گذرا به آن نشان میدهد، هیچ حزبی در آمریکا برای به دست گرفتن قدرت و نشستن بر کرسی ریاستجمهوری روند دموکراسی را طی نکرده است و «خشونت» نتیجه نگاه هر حزب سیاسی در این کشور بوده است.