رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه عمدتاً از طریق صادرات افزایش مییابد و نرخ ارز یکی از عوامل مهم در این زمینه است. در ایران، نوسانات نرخ ارز و سیاست چندنرخی بودن ارز به همراه تحریمها، مشکلات زیادی برای صادرات ایجاد کرده است. این سیستم منجر به ناکارآمدی اقتصادی، رانت و فساد شده و باید اذعان کرد که تلاشها برای یکسانسازی نرخ ارز در گذشته با مشکلاتی مواجه بوده است. نکته مهم اینجاست که مواردی مثل زمان طولانی تخصیص ارز، مسدودسازی منابع مالی و هزینههای بالا منجر به کاهش نقدینگی واردکنندگان و ایجاد کمبودها در بازار میشود. همچنین، صادرکنندگان با چالشهای مختلفی در بازگشت ارز مواجهاند که باعث کاهش تمایل به صادرات و افزایش قاچاق میشود. در واقع نظام چندنرخی ارز علاوه بر ایجاد فساد، همواره به تولید داخلی آسیب زده و انگیزه تولید را کاهش میدهد.
انتقاد قالیباف از چند نرخی بودن ارز
این مساله باعث شده تا محمد باقر قالیباف نیز خطاب به رئیس بانک مرکزی چند نرخی بودن ارز و مشکلاتی که به وجود آورده را مورد توجه قرار داده و تاکید کند که "چند نرخی بودن ارز بر مبنای ۴،۵ نرخ را قبول نداریم و انتظار میرود سیاستهای ارزی کشور هرچه زودتر اصلاح شود. مباحث ارزی کشور مانند زخم کهنه است که از دهه ۷۰ آغاز شده و هنوز ادامه دارد و باید برای رفع آن چارهاندیشی شود." سوالی که ایجاد میشود این است که چگونه میتوان این زخم کهنه را درمان و مشکلات ۳۰ ساله مربوط به حوزه ارزی را بر طرف کرد؟
کارشناسان اقتصادی بر این باور هستند که مشکلات مربوط به حوزه ارزی کشور قابل حل است، اما برخی از این راه حلها در کوتاهمدت و برخی دیگر در بلندمدت میتواند برای اقتصاد کشور پاسخگو باشد. کارشناسان بر چند محور کلی و مهم تاکید دارند که در ادامه به آنها میپردازیم:
۱. تکنرخی کردن ارز: یکی از راهحلهای مهم و بنیادی، حرکت به سمت نظام ارزی تکنرخی است. این موضوع به کاهش فساد، رانتخواری، و ایجاد شفافیت در بازار کمک میکند. البته برای اجرای این سیاست، باید پیشنیازهایی مانند تقویت ذخایر ارزی و کنترل نرخ تورم فراهم شود.
۲. تقویت ذخایر ارزی: بانک مرکزی باید با مدیریت بهتر ذخایر ارزی، از شوکهای اقتصادی و تورمی جلوگیری کند. این امر میتواند از طریق افزایش صادرات غیرنفتی، جذب سرمایهگذاری خارجی، و بهبود روابط تجاری با کشورهای دیگر انجام شود.
۳. تثبیت و تنظیم نرخ ارز با سیاستهای پولی و مالی هماهنگ: هماهنگی میان سیاستهای پولی و مالی برای تثبیت نرخ ارز ضروری است. این سیاستها باید به نحوی تنظیم شوند که بانک مرکزی بتواند کنترل بیشتری بر نقدینگی و نرخ تورم داشته باشد، تا فشار بر روی ارز کاهش یابد.
۴. توسعه بازار ارز آزاد و رسمی: توسعه بازار ارز رسمی و آزاد میتواند کمک کند تا تقاضا و عرضه بهصورت طبیعی و بدون مداخلات شدید دولتی تنظیم شود. دولت باید بر تنظیم بازار ارز تمرکز کند و از دخالت مستقیم در نرخها خودداری کند.
۵. کنترل تورم: بالا بودن تورم یکی از عواملی است که به نوسانات نرخ ارز منجر میشود. کنترل تورم از طریق سیاستهای دقیق پولی، مالی و اصلاح ساختار اقتصادی میتواند به ثبات بیشتر نرخ ارز کمک کند.
۶. افزایش شفافیت اقتصادی و نظارت قویتر: ایجاد یک سیستم شفاف و پاسخگو در زمینه سیاستهای ارزی و نظارت بر بازار ارز، میتواند از رانتخواری و سوءاستفاده جلوگیری کند. دولت باید سازوکارهایی برای نظارت دقیقتر بر عملکرد ارزی داشته باشد.
۷. تقویت تولید داخلی و کاهش وابستگی به واردات: یکی دیگر از راهحلهای بلندمدت، کاهش وابستگی اقتصاد به ارز خارجی از طریق تقویت تولید داخلی و کاهش نیاز به واردات کالاهای غیرضروری است. این امر باعث کاهش تقاضا برای ارز خارجی و تثبیت نرخ ارز میشود.
اجرای این راهکارها نیازمند یک اراده سیاسی قوی، هماهنگی میان نهادهای اقتصادی و بانکی، و مدیریت دقیق است تا از مشکلات اساسی در سیستم ارزی کشور جلوگیری شود.
تک نرخی شدن ارز در چارچوب اصلاحات اقتصادی
با این حال نکته بسیار مهم این است که تکنرخی کردن ارز میتواند بسیاری از مشکلات را کاهش دهد، اما به تنهایی برای حل همه مشکلات کافی نیست. این سیاست باید در چارچوب یک بسته جامعتر از اصلاحات اقتصادی اعمال شود. تکنرخی شدن ارز بدون حمایت از سیاستهای مکمل ممکن است حتی موجب بروز مشکلات جدیدی مانند افزایش تورم یا فشار بر ذخایر ارزی شود. بنابراین، راهکارهای دیگر نیز ضروری هستند.
در اینجا به تعدادی از سیاستهای مکمل از دیدگاه چند کارشناس اقتصادی اشاره میکنیم که برای موفقیت تکنرخی شدن ارز اهمیت دارند:
۱. مدیریت تقاضا و عرضه ارز: بدون کنترل و مدیریت دقیق تقاضای ارز، تکنرخی شدن ممکن است موجب افزایش ناگهانی تقاضا و کاهش ذخایر ارزی شود. سیاستهای تشویق صادرات و کاهش واردات غیرضروری باید در اولویت قرار گیرند.
۲. کاهش وابستگی به ارز خارجی: اقتصاد ایران باید به سمت تولید داخلی قویتر حرکت کند تا وابستگی به ارزهای خارجی کاهش یابد. افزایش تولید داخلی به کاهش نیاز به واردات کمک میکند و فشار بر روی نرخ ارز کاهش مییابد.
۳. کنترل تورم: اگر تورم کنترل نشود، تکنرخی کردن ارز میتواند منجر به افزایش قیمت کالاهای وارداتی شود و تورم را تشدید کند. بنابراین، سیاستهای کنترل تورم از طریق تنظیم نقدینگی و کاهش هزینههای دولتی باید اجرا شوند.
۴. اصلاحات بانکی: نظام بانکی نیز باید اصلاح شود تا بتواند در بازار ارز نقش مؤثرتری ایفا کند. نظام بانکی باید توانایی پاسخگویی به نیازهای ارزی و تقاضای مردم را داشته باشد و بتواند با نظارت دقیق بر فعالیتهای ارزی از فساد و رانت جلوگیری کند.
۵. ثبات سیاسی و بینالمللی: ثبات سیاسی و بهبود روابط بینالمللی نیز از عوامل مهمی است که میتواند بر ثبات نرخ ارز تأثیرگذار باشد. بهبود روابط تجاری و جذب سرمایهگذاری خارجی میتواند به تقویت منابع ارزی کشور کمک کند.
۶. نظارت و شفافیت اقتصادی: شفافیت در اجرای سیاستهای ارزی و جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی از رانت ارزی بسیار مهم است. نظارت قویتر بر فرآیندهای ارزی و ایجاد سازوکارهای شفافیت نیز میتواند از بروز فساد جلوگیری کند.
نتیجهگیری
تکنرخی کردن ارز یک گام مهم و اساسی است، اما برای موفقیت آن باید به مجموعهای از سیاستهای اقتصادی مکمل توجه کرد. بهخصوص کنترل تورم، اصلاح نظام بانکی، تقویت تولید داخلی، و مدیریت دقیق تقاضا و عرضه ارز که از ضروریات هستند. بدون این اقدامات، تکنرخی شدن ارز ممکن است منجر به افزایش چالشهای جدید شود. اگر تورم به درستی کنترل نشود، تکنرخی شدن ارز منجر به کاهش بیشتر ارزش پول ملی میشود و حتی ممکن است قیمت کالاها و خدمات را افزایش دهد. در این صورت، نارضایتی عمومی نیز افزایش پیدا میکند. جان کلام اینکه اجرای این سیاستها به یک برنامه منسجم و بلندمدت نیاز دارد که با همافزایی و هماهنگی میان دستگاههای مختلف دولتی و خصوصی پیش برود. تکنرخی کردن ارز به تنهایی نمیتواند مشکلات را حل کند، اما اگر با این اصلاحات کلان همراه شود، میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی و ثبات ارزی کشور کمک کند.