سیاسی >>  سیاسی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۰  ، 
کد خبر : ۳۶۷۰۴۶

نتیجه دستورکار برخی کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس علیه ایران چیست؟

در این بازی نیمه‌تمام همچنان درها به‌سوی عربستان باز است، قفل شدن آن بستگی به رفتار طرف مقابل دارد!

زمستان سال ۱۴۰۱ پس‌ازآنکه ایران و عربستان ۵ دور در عمان با یکدیگر مذاکره کرده بودند به ناگهان در پکن مذاکرات فشرده‌ای آغاز شد که نتیجه آن برای بسیاری شگفت‌انگیز بود.

در آن روزها تهران و ریاض با وساطتت چینی‌ها پای میز مذاکره نشسته و اعلام کردند که ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفته و سفارتخانه‌ها و نمایندگی‌ها را بازگشایی خواهند کرد. رسیدن ایران و عربستان به یک توافق امنیتی مشترک یک دستاورد سیاسی مناسب محسوب می‌شد آن‌هم در شرایطی که دو کشور در تنش‌های نیمه‌رسمی با یکدیگر قرار داشتند.

شاید هنوز بسیاری در یادشان مانده بود که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در میانه جنگ یمن گفته بود که هیچ توافقی با تهران نکرده و آتش را به پشت مرزهای آن خواهد رساند. اما توافق پکن چون آبی روی آتش عمل کرده و عربستان سعودی با آن مواضع سخت و افراطی را پای میز مذاکره آورده بود.

برخی کارشناسان منطقه معتقد بودند که توافق پکن علاوه بر متغیرهای خارجی دارای عوامل داخلی نیز بوده است، ازجمله آنکه ولیعهد پادشاه عربستان پس از عبور از دوران خامی به این نتیجه رسیده که نمی‌تواند در چند جبهه به‌صورت هم‌زمان بجنگد، راه‌اندازی اصلاحات داخلی از یک‌سو و گیر افتادن در باتلاق جنگ یمن از سوی دیگر باعث شد تا سعودی نرم شده و مواضع ضد ایرانی خود را حداقل از روی صحنه جمع کند.

توافق امنیتی در پکن با استقبال سعودی‌ها روبه‌رو شد، روزنامه شرق الاوسط دراین‌باره نوشت:

انتخاب پکن به‌عنوان محل دیدار وزرای امور خارجه عربستان و ایران در راستای گسترش نقش مثبت پکن در دستیابی به توافق و تسهیل ارتباطات بین ریاض و تهران است. به نظر می‌رسد که برگزاری یک نشست سیاسی میان مقامات ایران و عربستان در سطح وزیر امور خارجه نشان از آن دارد که طرفین در تلاش هستند تا تفاهمات کلی در سطح امنیتی را به توافقات جزئی و قابل‌لمس در سطح سیاسی تغییر دهند، این تغییر وضعیت علاوه بر گشایشانی چون تعیین بازه زمانی دقیق برای ورود سفرا به پایتخت دو کشور و بازگشایی مجدد سفارتخانه‌ها فرصتی برای گفتگوهای بیشتر با اثر اقتصادی نیز خواهد داشت.

همه‌چیز در تهران به توافق ختم نمی‌شود

البته در تهران این توافق به معنای عادی‌سازی کامل روابط میان طرفین نبود؛ در آن روزها مقامات ایران به‌خوبی می‌دانستند که نوشتن بیانیه برای رسیدن به اهداف توافق به‌تنهایی کافی نیست. از نگاه جمهوری اسلامی ایران هر توافقی در حوزه عملیاتی باید دارای یک چهارچوب ملموس همراه با پیوست‌هایی باشد، این قاعده مهم دیپلماتیک در توافق ایران با عربستان نیز رعایت شده بود، ازاین‌رو انتظار می‌رفت آثار توافق عملیاتی شده و گفتگوهای دوجانبه افزایش یابد تا توافق به‌مرور عملیاتی گردد.

به عبارت روشن عملیاتی شدن تمام مصوبات توافق‌نامه از خود آن برای طرف ایرانی با اهمیت‌تر بود به عبارتی نگاه تهران به ارتباط با عربستان گام‌به‌گام با حفظ ترجیحات استراتژیک تاریخی بود.

نکته قابل‌توجه آن است که از نگاه ایران نتایج توافق در گفتگوهای پکن باید برای طرف سعودی تعهدآور بوده و اصل توافق و پیوست‌های عملیاتی آن همراه با ضمانت‌های معتبر باشد، زیرا سعودی آن‌قدر علیه ایران کارشکنی کرده بود که چند برگه توافق نمی‌توانست همه تعهدات الزام‌آور را پوشش بدهد.

ایران در طول مذاکرات پکن بارها به‌طرف سعودی اعلام کرد که از نگاه جمهوری اسلامی ایران این تفاهم منبعث از نوعی سیاست‌گذاری راهبردی در حوزه سیاست خارجی کشور مبنی بر تفوق سیاست خارجی منطقه‌ای بر فرا منطقه‌ای و دیپلماسی پویا با همسایگان هست.

جمهوری اسلامی ایران باور داشت که تکیه‌بر دیپلماسی منطقه‌ای می‌توان از بحران‌های پیچیده عبور کرد اما چه آن در آن مقطع و چه پس‌ازآن هیچ‌گاه سعودی باور به چنین دیپلماسی مستقلی نداشته و ترجیح می‌داد با تکیه‌بر نیروی محرکه خارجی یعنی آمریکایی‌ها، تروئیکای اروپایی و نیز مواضع رژیم صهیونیستی سیاست‌گذاری کلان انجام داد تا از رقابت در منطقه جلوگیری کند، درواقع سیاست‌گذاری منطقه‌ای ایران در برابر سیاست‌گذاری فرا منطقه‌ای سعودی با یکدیگر صف‌آرایی کرده بود.

در آن زمان آمریکایی‌ها نسبت به توافق ایران و عربستان یک واکنش دوپهلو نشان دادند، کاخ سفید از سویی ریاض را تشویق به ادامه تنش‌زدایی با تهران کرده و از سوی دیگر خواهان چراغ سبز عربستان نسبت به عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی بود.

موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک دراین‌باره مدل نگاه عربستان به توافق پکن می‌نویسد:

دولت آمریکا نباید وحشت‌زده شود؛ زیرا کاهش تنش بین ایران و عربستان سعودی در راستای منافع ملی آمریکا هست. قدرت‌های منطقه‌ای از توانایی و قابلیت لازم برخوردار نیستند که بتوانند به جایگاه هژمون منطقه برسند و به همین دلیل آن‌ها سعی می‌کنند به‌عنوان قدرت‌های میانه ترتیبات جدیدی را خلق کنند و در مناطقی که آمریکا فاقد اهرم قدرت و چانه‌زنی است، به دنبال راه‌حل‌های منطقه‌ای باشند. هم‌زمان کشورهای منطقه که در ابتدا با توافق هسته‌ای ایران مخالف بودند، به دنبال گفت‌وگو با تهران درباره موضوعاتی هستند که از مذاکرات هسته‌ای حذف‌شده‌اند، عبور از این مرحله صلح آبراهام را تضمین خواهد کرد!

نتیجه دستورکار برخی کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس علیه ایران چیست؟ / بازی خطرناک صهیونیستی روی لبه تیز یک توافق‌نامه امنیتی

آیا بازی میان ایران و عربستان به‌هم‌خورده است؟

البته عملیات طوفان الاقصی برخی از پیش‌بینی‌های آمریکایی‌ها را به هم زد، ازجمله آنکه عربستان از امضای آن عقب‌نشینی کرده و به‌جای آن تصمیم گرفت که تابع تصمیم سازی بایدن در منطقه باشد، این پروژه سیاسی تا چند ماه قبل نیز پایدار بوده و ریاض را روی مدار میانی قرار داده بود.

اما به نظر می‌رسد که برخی تحولات منطقه ازجمله قمار روی شانس پیروزی ترامپ در انتخابات باعث شده است که عربستان سعودی دوباره به دوره پیش از توافق‌نامه پکن بازگردد. این بازگشت به عقب بدون شک برای ریاض گران تمام خواهد شد.

برخی تحولات میدانی حکایت از آن دارد که عربستان سعودی به این نتیجه رسیده است که بازی قبلی به‌هم‌خورده و باید آماده دوران جدیدی در منطقه شد. این خوش‌خیالی با پالس‌های سیاسی صهیونیست‌ها به سعودی‌ها آغازشده و علائمی نیز دارد، ازجمله بالا رفتن حجم عملیات روانی رسانه‌های سعودی به‌ویژه بخش عربی آن علیه مقاومت که سیگنال‌های خاصی دارد.

میدان دادن به عناصر گروهک تروریستی منافقین در رسانه‌های سعودی از سویی و تلاش برای فتنه‌آفرینی توسط شبکه‌های رسمی منتسب به سعودی چون mbc در منطقه ازجمله این موارد است؛ نکته قابل‌توجه آن است که در این عملیات ضد ایرانی رد پای صهیونیست‌ها نیز واضح است.

نتیجه دستورکار برخی کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس علیه ایران چیست؟ / بازی خطرناک صهیونیستی روی لبه تیز یک توافق‌نامه امنیتی

درحالی‌که عربستان برای نشان دادن حسن نیت به‌صورت نیابتی شبکه تروریستی اینترنشنال را به موساد واگذار کرده بود؛ حالا دوباره با تکیه‌بر اصل ایستادن در کنار محور عبری- غربی، بازی را مستقیم کرده و تلاش دارد با برهم زدن تعادل منطقه محور مقاومت را زیر فشار قرار دهد.

برخی آگاهان منطقه اعتقاددارند که افزایش حجم اقدامات علیه مقاومت اتفاقی نبوده و یک برنامه‌ریزی برای آن صورت گرفته است، تکرار دوباره ادعای امارت با حمایت اتحادیه اروپا علیه جزایر ایرانی و نیز افزایش پروپاگاندای سعودی در یک خط قرار داشته «تعدد در موضع» به‌سوی «تحول در اقدام» میل دارد!

اما یک سؤال مهم آن است که اگر عربستان با همکاری برخی دولت‌های مرتجع بخواهند بازی را به هم بزنند چه عواقبی در انتظارشان خواهد بود؟ اولین پاسخ به این سؤال ساده و روشن است. توافق امنیتی میان تهران و ریاض تابع رفتار کشور همسایه بوده و عامل ضمانت آن ساختمان کنسولی میان طرفین نیست.

نتیجه دستورکار برخی کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس علیه ایران چیست؟ / بازی خطرناک صهیونیستی روی لبه تیز یک توافق‌نامه امنیتی

آزموده را آزمودن خطاست! / یادآوری ۴ ضربه کاری به قلب سعودی

از سال ۲۰۱۵ و آغاز تجاوز نظامی ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی به خاک یمن و بمباران‌های سنگین نیروی هوایی این کشور علیه مردم بی‌دفاع یمنی، رزمندگان انصار الله نیز به‌تلافی این حملات اقدام به حملات موشکی، راکتی و پهپادی به اهداف سعودی در خاک یمن یا عمق خاک عربستان می‌کردند.

یگان موشکی انصار الله از سال نخست نبرد طیف وسیع و متنوعی از موشک و راکت‌های سبک و سنگین را علیه اهداف دشمن شلیک کرد همین موضع باعث شد در کمتر از یک سال کمر پدافند سعودی شکسته و آسمان آن کشور اتوبان انواع موشک و پهپاد یمنی شود، ازجمله آن ۴ ضربه‌ای بود که یمنی‌ها در کمتر از یک سال به سعودی زدند تا آن‌ها بدون هیچ دستاوردی عقب‌نشینی کنند.

احتمالاً سعودی‌ها هنوز در خاطر دارند که اولین ضربه در روز ۱۴ می ۲۰۱۹ در دو منطقه العفیف و الدوادمی رخ داد. این مناطق درواقع ایستگاه‌های پمپاژ نفت و گاز تصفیه‌شده در پالایشگاه‌های شرق عربستان بودند که بر روی مسیر خط لوله بندر جبیل در ساحل خلیج‌فارس تا بندر ینبع در ساحل دریای سرخ به طول ۱۱۷۰ کیلومتر قرار داشتند که روزانه ۳.۲ میلیون بشکه نفت و گاز تصفیه‌شده عربستان را به ترمینال صادراتی غرب این کشور منتقل می‌کرد.

این حمله برای مدت کوتاهی صادرات نفت و گاز تصفیه‌شده در پالایشگاه‌های بقیق، خریص و الشیبه عربستان از طریق این خط لوله را متوقف کرد و درواقع هشداری برای حملات اصلی به مبدأ انتقال این فرآورده‌ها در آینده نزدیک بود.

نتیجه دستورکار برخی کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس علیه ایران چیست؟ / بازی خطرناک صهیونیستی روی لبه تیز یک توافق‌نامه امنیتی

دومین ضربه در صبح روز ۱۷ آگوست ۲۰۱۹ رخ داد درست آن ساعتی که یحیی سریع سخنگوی نیروهای مسلح یمن اعلام کرد که ۱۰ فروند پهپاد انتحاری صماد ۳ یگان پهپادی این کشور موفق شده‌اند بخشی از تأسیسات پالایشی الشیبه در شرق عربستان را در فاصله حدود ۱۲۰۰ کیلومتری نابود کنند.

نتیجه دستورکار برخی کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس علیه ایران چیست؟ / بازی خطرناک صهیونیستی روی لبه تیز یک توافق‌نامه امنیتی

اما سومین و درخشان ترین حمله به تأسیسات آرامکو، حمله به ۲ پالایشگاه بزرگ دیگر بر روی مسیر خط لوله شرق به غرب عربستان بود یعنی بقیق و الخریص بود، در روز ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹ میلادی تمامی شبکه‌های تلویزیونی و خبرگزاری‌های معتبر دنیا مشغول پوشش اخبار مربوط به حمله ارتش یمن به بزرگ‌ترین پالایشگاه نفتی دنیا در خاک عربستان بودند.

رسانه‌های یمنی اعلام کردند که یگان موشکی این کشور با ترکیبی از پهپادهای انتحاری و موشک‌های کروز قدس ۱ اقدام به حمله به دو پالایشگاه بقیق و خریص عربستان کرده‌اند.

نتیجه دستورکار برخی کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس علیه ایران چیست؟ / بازی خطرناک صهیونیستی روی لبه تیز یک توافق‌نامه امنیتی

چهارمین و آخرین مورد از حملات مهم انصار الله نیز تکرار دوباره ضربه به تأسیسات آرامکو نیز مربوط به حمله شب ۲۲ نوامبر سال ۲۰۱۹ و درزمانی بود که شایعاتی از ورود بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به خاک عربستان برای مذاکرات عادی‌سازی روابط با این کشور شنیده می‌شد.

نتیجه دستورکار برخی کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس علیه ایران چیست؟ / بازی خطرناک صهیونیستی روی لبه تیز یک توافق‌نامه امنیتی

مطالعات راهبردی و بین‌الملل، از معتبرترین اندیشکده‌های آمریکایی سال ۲۰۲۰ درباره وضعیت سعودی در صورت وقوع جنگ احتمالی نوشته است:

آمریکا باید در کنار عربستان بایستد و به ایران نشان بدهد هرگونه حمله جدی و مستقیم به تأسیسات راهبردی با پاسخ قاطع روبرو خواهد شد؛ اما کارشناسان ابراز تأسف می‌کنند که آمریکا در برابر جنگ نامنظم ایران و گروه‌های مقاومت نمی‌تواند کار خاصی انجام دهد جز تقویت دفاع سایبری که آن‌هم پاسخگوی همه تهدیدات نیست.

نتیجه دستورکار برخی کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس علیه ایران چیست؟ / بازی خطرناک صهیونیستی روی لبه تیز یک توافق‌نامه امنیتی

حکام سعودی باید به این نکته توجه کنند که اگر توازن امنیتی منطقه به هم بخورد؛ حتی سامانه گران‌قیمت پاتریوت نیز به داد آن‌ها نرسیده و تأسیسات نفتی، سیستم انتقال برق، نیروگاه‌ها و حتی آب‌شیرین‌کن‌ها از گزند ضربات مقاومت در امان نخواهد ماند. این قاعده هنوز هم‌روی نقشه منطقه جاری بوده و کافی است دولتمردان سعودی نیم‌نگاهی به وضعیت رژیم صهیونیستی بیاندازند.

در این مقطع ارسال پیام درست از سوی وزارت خارجه به طرفین نیاز به هوشمندی خاص دارد. سران سعودی و هم‌پیمانان آشکار و پنهان صهیونیست‌ها لازم است مطلع شوند که عبور از خطوط قرمز ایران در منطقه بدون هزینه نیست. البته در این بازی نیمه‌تمام همچنان درها به‌سوی عربستان باز است، قفل شدن آن بستگی به رفتار طرف مقابل دارد!

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات