اسراییل تا قبل از طوفان الاقصی به این باور رسیده بود که اشغال فلسطین را کامل و قدس را تخریب کند، جبهههای جنوبی و شمالی را برای همیشه خاموش نگهدارد، عادی سازی را به بقیه کشورهای اسلامی تحمیل کند و کل انرژی خود را صرف گسترش نظامی به شرق و تمرکز بر ایران کند. این توهمات با نبرد طوفان الاقصی نابود شد. ضربهای که رژیم صهیونیستی از این نبرد خورد، چیزی نیست که امکان بازسازی داشته باشد. آنها تصویر آرمانشان را باختند. آنچه برای رژیم صهیونیستی رقم خورد، تاریخ منطقه را به قبل و بعد از خودش تقسیم کرد. دکترین امنیتی اسرائیل بر پایه سه رویکرد تقویت بازدارندگی دفاعی، راهبردهای تهاجمی و اتحادهای فرامنطقهای استوار است. سبک عملیات و غافلگیری طوفان الاقصی باعث زیرسوال رفتن این دکترین ودر راس آن خدشه دار شدن بازدارندگی دفاعی اسرائیل گردید. راهبردنویسانی مانند هنری کیسینجر و فوکویاما معتقدند: زمانی که بحران از کنترل خارج میشود، تبعات آن گریبانگیر طراحان آن بحران خواهد شد. تجربه تاریخی رژیم صهیونیستی و گروههای مقاومت در طول زمان و هرچه از دهه ۱۹۸۰ به بعد میگذرد، نشان داده است که باوجود توسعه قدرت نظامی و فناورانه اسرائیل که ناشی از اتحاد با قدرتهای غربی هست، افزایش قدرت جدی محور مقاومت بسیار چشمگیر بوده است.
۱۰ سال قبل هرگز کسی فکر نمیکرد که یکی از گروههای مقاومت توانائی حمله تهاجمی گستردهای به بزرگی طوفان الاقصی علیه اسرائیل داشته باشد. با گذشت چهار دهه اوضاع به طور کلی برای گروههای مقاومت دگرگون شده و دست کم شاهد تحولات بزرگی هستیم:
۱) «محور» منسجم در چارچوب محور مقاومت رقم خورده است که به مثابه یک کل مشغول فعالیت است.
۲) گروههای کوچک و محدود و شخص محور دیروز، به سازمانهایی بزرگ و نظاممند و نهادینه تبدیل شده اند
۳) اضافه شدن گروهها و جنبشهای جدید و در عمل شکلگیری اضلاعی از این محور در عراق، یمن و سوریه رقم خورده است که بیش از هر چیز از تجربه موفق و ریشه دار مقاومت در لبنان وفلسطین سرچشمه میگیرند.
رهبرمعظم انقلاب اسلامی در پیام خود خطاب به ملتهای مسلمان و جوانان غیور منطقه با تجلیل از مجاهد قهرمان شهید «فرمانده یحیی سنوار» تاکید کردند: «فقدان او برای جبههی مقاومت البتّه دردناک است، ولی این جبهه با شهادت برجستگانی، چون شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، رنتیسی و اسماعیل هنیّه از پیشروی باز نماند، و با شهادت سنوار هم کمترین توقّفی نخواهد داشت؛ باذن اللّه. حماس زنده است و زنده خواهد ماند. ما، چون همیشه، در کنار مجاهدان و مبارزان بااخلاص خواهیم ماند؛ بتوفیق من اللّه و عونه.» واقعیت میدانی این است که ریشه مقاومت، نشأت گرفته از آموزههای نورانی اسلام است و متکی به افراد نیست ونخواهد بود بعبارتی دکترین مقاومت نه بر پایه افراد و اشخاص که بر اصول و مبنای اراده جمعی در تقابل با صهیونیستها استوار است.
اما سخنی با همۀ دوَل اسلامیّه و ملتهای اسلام:
در اولین تابستان پسا انقلاب، حضرت امام در قم میزبان هیاتی خارجی شامل سه وزیر بود؛ وزرای اقتصاد، اطلاعات و امورخارجه سوریه که در میان آنها عبدالحلیم خدام، از همه شناخته شدهتر بود و سکان وزارت خارجه و البته معاون نخست وزیری سوریه را در دوره حافظ اسد برعهده داشت. امام در ابتدای سخنانشان خواستار رساندن سلام خود به رئیس جمهور سوریه شدند و سپس از وضعیت کشورها و ملتهای اسلامیگفتند و وضعیت تفرقه و تشتت آن روز را مورد نقد جدی قرار دادند و آن جمله پیشبینیگونه، مشهور و تاریخی خود درباره راهِ از بین بردن رژیم صهیوینستی را هم بیان کردند «برای من یک مطلب به شکل معماست و آن این است که همۀ دوَل اسلامیّه و ملتهای اسلام میدانند که این درد چیست، میدانند که دستهای اجانب در بین است که اینها را متفرق از هم بکند، میبینند که با این تفرقهها ضعف و نابودی نصیب آنها میشود، میبینند که یک دولت پوشالی اسرائیل در مقابل مسلمین ایستاده ـ که اگر مسلمین مجتمع بودند، هرکدام یک سطل آب به اسرائیل میریختند او را سیل میبرد.» اولین موضوع مقام معظم رهبری در اولین خطبه جمعه نصر نیز همین مهم بود: «سیاست قرآن برای مسلمانها این است که ملّتهای مسلمان، گروههای مسلمان، با یکدیگر همبستگی داشته باشند و کأنّه وعده میدهد که اگر شما ملّتهای مسلمان این همبستگی را با هم داشته باشید، این، موجب آن است که عزّت خداوند پشت سر شما است؛ یعنی بر همهی موانع غلبه پیدا میکنید، بر همهی دشمنان پیروز میشوید؛ حکمت الهی پشتیبان شما است؛ یعنی همهی قوانین آفرینش در جهت پیشرفت شما به کار خواهد افتاد.» بیش ازیکسال است که از طوفان الاقصی میگذرد. اگر اتحاد وهمبستگی کشورهای مسلمان دردفاع از جبهه مقاومت صورت پذیرد بدون شک میتواند سرعت پیروزی نهایی جبهه مقاومت را مضاعف کند و محقق سازد.
درعین حال وظیفه نظام جمهوری اسلامی ایران مشخص وکاملا شفاف در خطبه اول جمعه نصر توسط رهبرمعظم انقلاب تصریح گردیده است:
۱) جمهوری اسلامی هر وظیفهای در این زمینه داشته باشد، با قدرت و صلابت و قاطعیّت انجام خواهد داد.
۲) در انجام این وظیفه، نه تعلّل میکند، نه شتابزده میشود.
۳) به نظر تصمیمگیران نظامی و سیاسی، در وقت خود، در هنگام خود انجام میگیرد؛ کمااینکه انجام گرفت
۴) در آینده هم اگر لازم شد، باز انجام خواهد گرفت. نکته پایانی این که بدون شک و تردید «اِنَّ وَعدَ اللَهِ حَق»؛ وعدهی الهی حق است. وَ لا یَستَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یوقِنون؛ اینهایی که به وعدهی الهی یقین ندارند، با منفیبافیهای خودشان، شما را سست نکنند.»