رهنامه آمریکا در ارتباط با دولتها
• منافع ملی سکاندار سیاست و روابط خارجی
• پذیرش مداخله نظامی در دیگر مناطق جهان برای حفظ منافع ملی
• گسترش موقعیت جهانی به عنوان یک قدرت بزرگ
• واکنش به تهدیدات از طرق نظامی در صورت نیاز
رهنامه آمریکا در ارنباط با دولتهای غرب آسیا
تحلیل تاریخی رفتارهای ایالات متحده در خاورمیانه در سده اخیر نشان میدهد که موضعگیری این کشور در برابر حرکتهای آزادیخواهانه این منطقه برخلاف لفاضیهای حمایت از دموکراسی در خاورمیانه، همواره همراه با ستیزه با دموکراسیهای نوپای منطقه بوده است. جلوه این ستیزه گری به شکل کودتا، تحریم، جنگ، حمایت از رژیم سرکوبگر و یا دیپلماسی اجبار آمیز بوده است. نمونه هایی، چون مباشرت در کودتا علیه مصدق، سیاستهای تهاجمی علیه انقلاب ایران، حمایت از سرکوب جنبش مدنی الجزایر در اوایل دهه ١٩٩٠، تحریم دولت برآمده از دموکراسی نوپای فلسطین (حماس) و در مقابل حمایت از غیر دموکراسیهایی، چون کشورهای عربی جلوههای سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه بوده است.
کارنامه سیاه آمریکا
پشتیبانی از حکومتهای دیکتاتوری که بهطور سازمان یافته حقوق بشر را نقض کردهاند جمله آگوستو پینوشه از شیلی.
آلفردو اشتروسنر از پاراگوئه.
افراین ریوس مونت از گواتمالا.
حسین حبری از چاد
یحیی خان از پاکستان
سوهارتو از اندونزی
نتانیاهو از فلسطین اشغالی کارنامه سیاه آمریکا و حاکی از پشت پردههای شوم؛ چرائی مقابله آمریکا با مردم سالاری در منطقه را به تصویر میکشد.
به دلیل جایگاه خاورمیانه در ژئوپلیتیک انرژی اصلی جهانی (نفت و گاز)، رژیمهای اقتدارگرا کارآمدی بهتری در حفظ وضعیت موجود که در خدمت توزیع قدرت جهانی است به ایفای نقش میپردازند. زیرا در این وضعیت حاکمان اقتدارگرایی خاورمیانه نیز حفظ قدرت شخصی خو را برتر از منافع ملی کشور خود و در گرو حمایت بیرونی و ایفای نقش در تقسیم کار سرمایهداری موجود میدانند. بنابراین طبیعی است که قدرتگیری مردم این کشورها در پرتو دموکراسی منجر به تغییر جهتگیری سیاسی این کشورها به سود منافع ملی خود میشود که گاه با بازنگری ساختارها و کارویژههای موجود همراه است که به ضرر اهداف هژمونیکگرایانه آمریکاست. در چنین شرایطی هرچه دموکراسی در این کشورها گستردهتر شود، میزان کنشگری این کشورها بر اساس آرمانهای ملی خود و نه منافع آمریکا بیشتر خواهد شد که این امر در تقابل با اهداف آمریکاست. بنابراین میتوان تصور کرد که آمریکا به سبب ادعاهای هژمونیکگرایانه خود بیشترین آسیب را از دموکراسیهای خاورمیانه خواهد پذیرفت و بالطبع بیشترین ستیزهگری را با آنها نیز خواهد داشت.
تبعیت از سیاستهای منطقهای آمریکا نشان دیکتاتوریست
قریب به اتفاق کشورهایی که در منطقه غرب آسیا تابع و مورد حمایت آمریکا هستند فاقد مجلس و نظام دوموکراتیک هستند و مردم در حکومت و اداره کشور نقشی ندارند. اینان مجری سیاستهای آمریکا و حافظ منافع او بودهاند. درجنگ تحمیلی علیه ایران هزینه و امکانات مورد نیاز صدام را تامین میکردند وامروز هم سوخت و انرژی را به اسرائیل میرسانند. برای ایجاد انارشیسم و هرج و مرج و بیثباتی در کشورهای دارای مردم سالاری و استقلال هزینه کرده و شبکه تلویزیونی راه انداخته و تروریست استخدام میکنند و به مخالفین این نظامهای دموکراتیک کمک مالی میکنند.
جمهوری اسلامی در حال تغییر و شکست رهنامه آمریکا در منطقه است
۱- تبدیل موضوع قدس و فلسطین به مسئله اول جهان اسلام
۲- تاکید بر وحدت امت اسلامی
۳- مقابله با ترریسم و تکفیریگری در منطقه
۴- جلوگیری از عادیسازی رابطه با دولت جعلی اسرائیل
۵- تقویت و گسترش جبهه مقاومت در منطقه
۶- مقابله با جنگ ترکیبی غرب علیه ایران و کشورهای اسلامی منطقه
۷- تقویت و حمایت از پیمانهای منطقهای (شانگهای. بریکس. و طولانی مدت با روسیه و چین)
۸- حمایت از اخراج آمریکا از عراق و منطقه
۹- تقویت روابط با کشورهای منطقه و همسایگان و رفع تنش با آنها
۱۰- همراهسازی نسبی کشورهای اسلامی در حمایت از فلسطین و محکومیت اسرائیل
وظیفه بسیج و آحاد مردم انقلابی در مقابله با نقشه آمریکا
به تعبیر مقام معظم رهبری قواره دولت های مطلوب آمریکا در منطقه یا دیکتاتوری است یا آنارشیسم. آمریکا برای این منطقه این دوگانه را در نظر دارد.
یک کشوری که مورد نظر آنها است، یا اینکه بایستی یک قدرت مستبدی در رأس باشد که بتوانند با او ببندند، هر کاری میخواهند با او قرار بگذارند و او تسلیم آنها بشود؛ یا اگر این نشد، باید [آن] کشور هرجومرج پیدا کند، زندگی بر مردم دشوار بشود. بسیج با هر دوی اینها باید مقابله کند؛ هم با ایجاد دیکتاتوری و استبداد، هم با ایجاد هرجومرج و اغتشاش؛ هر کدام از این دو در کشور پیش بیاید، دست دشمن در کار است و [بسیج] باید در مقابلش بِایستد. ۵/ ۹ /۱۴۰۳
نقشه چیست؟
۱-ایجاد هرج و مرج و اغتشاش
۲-دشوارکردن زندگی برای مردم
راهکارهای دشمن برای ایجاد هرج و مرج
۱- ایجاد مثلث برنامهریزی: یک مثلّثی فعّال بودند: نقشه مربوط به آمریکاییها و صهیونیستها است؛ نقشه را آنها کشیدند. پول مال یکی از این دولتهای خرپول اطراف خلیج فارس است. ضلع سوّم پادوییاش است؛ پادوییاش هم مربوط به سازمان منافقین بود، سازمان آدمکش منافقین.
۲- بزرگ نمائی یکی از مشکلات مبتلا به جامعه بعنوان شعار: به مردم برای مخالفت با چیزی فراخوان بدهند – مثلاشعار «نه به گرانی» یا شعار» نه به حجاب اجباری» بدهند. خب این شعارهائیست است که عدهای خوششان میآید؛ با این شعار یک عدّهای را جذب کنند، بعد خودشان بیایند وسط، اهداف شوم خودشان را دنبال کنند و مردم را هم دنبال خودشان بکشند؛
۳- با تحریم فلج کننده فشار اقتصادی را بر مردم تحمیل کنند
۴- نشر اخبار دروغ از طریق فضای مجازی
۵- بزرگ نمایی مفاسد اقتصادی و سلب اعتماد از مسئولان
۶- سیاه نمائی و پررنگ کردن ضعفها و کمرنگ کردن موفقیتها و نقاط مثبت
۷- ایجاد ناامیدی و یاس در جوانان و مردم نسبت به بهبود وضع کشور
۸- ایجاد تفرقه و تشتت وبزرک کردن تغایرهای موهوم بین جامعه
۹- نبودن مجرای قانونی و قابل کنترل شنیدن اعتراضات و نارضایتیهای مردم و به خیابان کشاندن آن
۱۰- فقدان تحزب و تشکیلاتهای مردمی برای دستهبندی و انتقادات مردم برای مسئولان
راهکار مقابله با هرج و مرج و اغتشاش
۱- نزدیک کردن مردم و مسئولین به یکدیگر و داشتن فهم مشترک از رویدادها و رخدادها و مشکلات میباشد. اساساً اگر جامعه مخاطب و نهاد حکومتی اندیشه مشترک و هدف واحدی داشته باشند، ودر اتخاذ مسیرهای مختلف و روشهای گوناگون تعارض جدی ایجاد نخواهد کرد، اما اگر اهداف متفاوت باشد، و اقناع افکار عمومی توسط مسئولین صورت نگیرد. سیاستگذاریها و اندیشهها متعارض می-شود و تولید خشم، نفرت و اعتراض میکند.
۲- دومین راهکار این است که احزاب، انجیاوها، انجمنها و سندیکاهای مردمنهاد به عنوان مطالبهگر وارد صحنه شوند و صحبتها و اعتراضات مردمی را به صورت طرح، لایحه و شکلهای حقوقی در اختیار دولتمردان قرار دهند. در این حالت احزاب به عنوان بازیگران سیاسی هیچگاه خواهان براندازی و از بین بردن نظام سیاسی حاکم نخواهند بود؛ چراکه در این نظام در حال کنشگری هستند و بنابراین سعی میکنند تا با اصلاح رویهها و کارآمدسازی آنها در نهایت از قدرت حاکمیتی بهتری برخوردار شوند.
۳- سومین راهکار این است که چهره واقعی دشمنان و بیگانگان برای مردم تبیین گردد. در این صورت صف اغتشاشگران از صف معترضان جدا خواهد شد. واقعیت این است که هرگاه مردم ایران خواهان اعتراض مسالمتآمیزی بودند، این حرکت با دخالت عناصر بیگانه و خارجیها تبدیل به براندازی و تهدید وجودی حاکمیت شده و طبیعتاً منجر به تولید خشونت و اغتشاشات خواهد شد.
۴- کنترل فضای مجازی و جلو گیری از دخالت و مدیریت اغتشاش توسط دشمنان خارجی و عوامل داخلی آنها
۵- قطعا روشهای اصولی و مکتوب انتظامی دراین نوع اغتشاشات باید مورد عمل قرار گیرد