خرد متعارف در واشنگتن و پایتختهای خاورمیانه این است که برخلاف رویکرد بایدن، که نارضایتی گاه و بیگاه از کابینه بنیامین نتانیاهو و رفتار این بازیگر در غزه و کرانه باختری را برجسته میکرد، دولت ترامپ بعید است که به هرگونه تخلف اسرائیل در میدان رویاروییها اعتراض کند. این سیاست مطابق با سیاست نتانیاهو و کابینه راستگرای او خواهد بود. برخی از این سناریوها پیشبینی میکنند که دولت ترامپ الحاق بخشهایی از کرانه باختری توسط اسرائیل را بپذیرد. اما پیشتر ترامپ متعهد شد که به جنگهای غزه و اوکراین پایان دهد و پیشنهاد کرد که ممکن است نسبت به هزینههای مالی جنگ برای ایالات متحده و خطر تلفات احتمالی آمریکاییها بیصبر باشد. سه سرباز آمریکایی در ارتباط با جنگ در خاورمیانه کشته شدند. همچنین این نگرانی وجود دارد که ادامه رویاروییها توجه را از دیگر اولویتهای سیاست داخلی و خارجی ترامپ، از جمله انتقال منابع نظامی به شرق آسیا، منحرف کند. این گزاره در واقع یک معضل جالب را برای دولت جدید ترامپ ایجاد می کند؛ چگونه میتوان بین هدف حفظ سلطه آمریکا در خاورمیانه و حمایت از اسرائیل با مهار چالش نظامی و ژئواکونومیک چین تعادل برقرار کرد؟
به ادعای نشنال اینترست، وقتی صحبت از ایران به میان میآید، انتظار میرود که ترامپ آماده است تا ایران را حتی سختتر از دوره اول ریاستجمهوریاش تحت فشار قرار دهد بالاخص آن که کابینهاش با شاهینهای ضدایرانی چون روبیو و والتز تعریف شده است. در واقع، این دو متعهد شدهاند که فشار اقتصادی را بار دیگر بر تهران تشدید کنند و این نشان میدهد که دولت جدید ترامپ احتمالاً نسبت به دولت بایدن نسبت به کارزار اسرائیل علیه ایران خویشتن داری کمتری نشان خواهد داد.
با این حال، دولت ترامپ ممکن است برای تکرار کمپین تحریمی خود علیه ایران به واسطه حمایت قدرتهای بزرگی مانند روسیه و چین از ایران با مشکل مواجه شود. این بار احتمالاً این دو قدرت مخالف تحریم ایران هستند و حتی ممکن است از تهران در درگیری با آمریکا حمایت کنند. همزمان، عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس سیاست تنش زدایی را با ایران دنبال میکنند. در نتیجه آنها با تشدید موضع آمریکا در قبال تهران که ممکن است منجر به بیثباتی در منطقه شود و منافع آنها را تهدید کند، مخالف هستند. در این میان اگر به واسطه اصرار اسرائیلیها پای ایالات متحده به جنگ در خاورمیانه کشانده شود، این احتمال بالاست که ترامپ در داخل با چالشهایی جدی روبرو
ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی وعده داده بود که اجازه نخواهد داد ایران از آستانه گریز هستهای عبور کند، اما به ادعای نشنال اینترست به نظر میرسد که مشتاق جنگ با ایران نیست. او در ماه نوامبر گفت: «نمیخواهم به ایران آسیبی وارد کنم» و افزود که می خواهد ایران «کشوری موفق» باشد. این در حالی است که معاون رئیس جمهور منتخب در پروژه 2025، طرحی محافظه کارانهای را ارائه کرده و خواستار تحریم ایران است، اما به اقدام نظامی اشارهای ندارد.
در عوض، متحدان عرب آمریکا را تشویق میکنند تا برای محافظت از خود تلاش بیشتری کنند. از این رو، برخلاف انتظارها در باب این که ترامپ سیاست اول اسرائیل را در دستور کار تعریف کند، مهمان تازه کاخ سفید ممکن است تصمیم بگیرد اسرائیلیها را تحت فشار قرار داده تا با راهحل دو کشوری موافقت کنند. با توجه به اینکه طرح صلح برای اسرائیل و فلسطین که ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوریاش از آن رونمایی کرد، شامل تعهد به راهحل دو کشوری است و واشنگتن و تلآویو میتوانند بر اختلافات خود در این موضوع پل بزنند. غیرقابل تصور نیست که ترامپ 2 بتواند در این زمینه مانور دهد؛ چنین گزارهای ممکن است شانس تنش زدایی اسرائیلی-سعودی و تحقق اولین هدف دولت ترامپ برای ایجاد محوری از کشورهای عربی و اسرائیل را افزایش دهد که علاوه بر برداشتن گامهایی برای ثبات و بازسازی نوار غزه، به مهار قدرت و توان ایران کمک کند. به طور مشابه، از آنجایی که سیاست «فشار حداکثری» او بر ایران در دوره نخست ریاست ترامپ کارساز نبود، شاید در ترامپ 2 یک سیاست جدید درباره ایران تعریف شود و زمینه برای توافق با تهران هموار شود. همانطور که مجله اکونومیست پیشنهاد کرده ، ترامپ میتواند فشار قویتری بر ایران اعمال کند، از جمله اهرم سخت یا رایزنی و مذاکره جهت نیل به توافق.