صفحه نخست >>  عمومی >> تیتر اول
تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۳  ، 
کد خبر : ۳۷۰۰۲۰
انفعال سازمان ملل در خصوص نقض رسمی حاکمیت سرزمینی سوریه

مردودی سازمان ملل در شام

انفعال سازمان‌های بین‌المللی در قبال بحران همه جانبه اخیر در سوریه، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. بحران‌هایی که امروز در حوزه شامات با آن مواجه هستیم، معلول سکوت عملی سازمان ملل متحد در برابر این حجم از جنایت و اشغالگری آشکار است.
پایگاه بصیرت / گروه بین‌الملل/ سعید سبحانی

اکنون افکار عمومی دنیا با این گزاره تلخ اما واقعی مواجه هستند که سازمانهای بین المللی، قدرت جلوگیری و مواجهه با بحرانهای ساخته و پرداخته دست غرب و رژیم اشغالگر قدس در جهان ندارند. این گزاره، در جریان بحران غزه، جنگ لبنان و تجاوز آشکار رژیم اشغالگر قدس به خاک جولان به اثبات رسید.

اقدامات نمایشی سازمان ملل متحد در قبال بحرانهای جاری در منطقه، دیگر هیچ فرد آزاده ای را در جهان اقناع نمی کند! در یکی از تازه ترین موارد، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با اکثریت قاطع قطعنامه‌ای را تصویب کرد و بر مبنای آن خواستارآتش‌بس فوری و بدون قید و شرط میان رژیم اشغالگر قدس و حماس در نوار غزه شد. 

این مجمع علاوه بر این، بر ضرورت آزادی فوری همه گروگان‌های اسیر در دست حماس تاکید کرد! در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل که متشکل از ۱۹۳ کشور است، ۱۵۸ کشور به این قطعنامه رأی مثبت دادند . ایالات متحده، رژیم اشغالگر قدس و  هفت کشور عضو به این درخواست رأی منفی دادند و ۱۳ کشور نیز رأی ممتنع دادند.

در این قطعنامه همچنین از رژیم صهیونیستی  خواسته شده به آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک (اونروا) اجازه بدهد در نوار غزه به ماموریت بشردوستانه خود بدون مانع‌تراشی و محدودیت ادامه دهد.

این چندمین قطعنامه ایست که مجمع عمومی سازمان ملل متحد در حمایت از آتش بس دائمی در غزه به تصویب رسانده است! قطعنامه‌های مجمع عمومی الزام‌آور نیستند. این نهاد در نشستی در سال گذشته میلادی در نیویورک نیز خواستار برقراری آتش‌بس در نوار غزه شده بود.

بی‌عدالتی مطلق سازمانی

صورت ماجرا مشخص و البته تلخ است:حتی اگر اکثریت قریب به اتفاق اعضای جامعه جهانی درخواست انعقاد آتش بس یا ایجاد صلح در هر نقطه از دنیا را داشته باشند، تا زمانی که از گردنه ای به نام حق وتوی آمریکا یا 4 عضو دائمی دیگر شورای امنیت سازمان ملل متحد عبور نکنند، به چنین هدفی دست پیدا نمی کنند.الزام آور نبودن قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد، منبعث از ساختار نامتوازن، غیرحقوقی و کاملا سیاسی سازمان ملل متحد و ناکارآمدی مطلق این سختار است.

این ناکارآمدی بارها در سالها و دهه های سپری شده از جنگ جهانی دوم قابل مشاهده بوده و در برهه کنونی نیز خود را به بدترین شکل ممکن نشان داده است. آنتونیو گوترش و دیگر مقامات ارشد سازمان ملل متحد بارها بیانیه هایی غیرالزام آور را درتقبیح اقداماتی مانند کودک کشی صهیونیست‌ها، تخریب و بمباران بیمارستانها، هدف قرار دادن مراکز سازمان ملل متحد در لبنان و فلسطین و دیگر موارد مشابه صادر کرده اند اما این موارد، اساسا به لحاظ حقوقی و عملیاتی، ارزشی برای ساکنان نوار غزه و لبنان نداشته و نخواهد داشت. بدون شک اصلاح ساختار سازمان ملل متحد ( آن هم اصلاح بنیادین و زیرساختی آن)، یکی از اصلی ترین مطالبات بین المللی در برهه کنونی محسوب می شود. این مطالبه گری پس از پایان جنگ غزه و لبنان گسترش خواهد یافت و جایی برای استمرار حیات ناعادلانه ساختار فعلی سازمان ملل متحد باقی نمی‌گذارد. 

ساختار نامتوازن، بحران‌های پایدار

با توجه به تغییرات بنیادینی كه در عرصه سیاسی، امنیتی و اقتصادی جهان رخ ‌داده و فضایی بسیار متفاوت از زمان تشكیل سازمان ‌ملل در سال 1945 بر نظام بین‌الملل حکم‌فرما شده است، اصلاح ساختار سازمان ‌ملل، به‌ویژه شورای امنیت، با هدف كارآمدتر شدن این نهاد بین‌المللی ضرورتی انكارناپذیر است. اما از آنجایی که نوع مناسبات حاكم در سازمان ‌ملل و به‌ویژه شورای امنیت، بازتابی از ساختار قدرت و چگونگی توزیع قدرت در سطح بین‌المللی است، منافع قدرت‌های بزرگ مانعی اساسی برای تغییر ساختار این نهاد بین‌المللی به‌شمار می‌رود.

با توجه به عواملی چون یك‌جانبه‌گرائی ایالات‌ متحده در سازمان ‌ملل، حق وتو و عدم توافق اعضاء در مورد طرحی مشخص، به نظر می‌رسد كه تحقق اصلاحات در شورای امنیت، دشوار خواهد بود. عدم اتخاذ موضع واحد، مشكلات اعضاء را در این موضوع بیشتر می‌كند.

آنچه اخیرا در جریان جنگ غزه ، لبنان و تحولات سوریه نشان داد، به وضوح ناکارآمدی سازمان ملل متحد در قبال وقایع خونین و ضد بشری در نظام بین‌الملل را به اثبات رسانده و جایی برای دفاع امثال آنتونیو گوترش از خود باقی نگذاشته است. امروز افکار عمومی دنیا این سوال مهم را می پرسند که چرا سازمان ملل متحد حتی جرات محکوم نمودن رسمی تجاوز رژیم اشغالگر قدس به جولان و نقض صریح قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد را ندارد؟!

حق حاکمیت سرزمینی کشورها، یک امر ذاتی بوده و ارتباطی با حضور یا عدم حضور یک فرد در راس معادلات قدرت ندارد اما پس از سقوط بشار اسد، مقامات سازمان ملل متحد در راستای حمایت غیرمستقیم از مداخله گرایی واشنگتن و تل آویو در امور داخلی سوریه، در مقابل نقض صریح حقوق بین الملل و حقوق بشر در این کشور عربی سکوت کردند. اکنون در سایه استمرار سکوت سازمان ملل متحد، رژیم اشغالگر قدس یکی پس از دیگری توافقات بین المللی در خصوص جولان و مسلم ترین قواعد و قوانین حقوقی را زیر پا می‌گذارد! گوترش و همراهانش در آزمون شام نیز مردود شدند، چنانچه سکوت آنها در قبال شهادت حدود 60 هزار فلسطینی و لبنانی توسط رژیم اشغالگر قدس نیز مایه شرمساری تاریخی و همیشگی سازمان ملل متحد و کمیته های اصلی و فرعی عریض و طویل این سازمان به اصطلاح بین المللی بوده و خواهد بود.

اکنون این سکوت و انفعال تلخ، در قبال بحرانهای جاری در سوریه نیز به بدترین نحو ممکن بازتاب یافته است! رژیم اشغالگر قدس نه تنها حق سرزمینی ذاتی سوری ها، بلکه قطعنامه های مصرح و آشکار سازمان ملل متحد در قبال منطقه جولان را زیرپاگذاشته و با وقاحت کامل، از حضور بلندمدت خود در این حوزه جغرافیایی و استراتژیک خبر می‌دهد!

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات