تا کمتر از یک ماه دیگر دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا به کاخ سفید بازمی گردد و همزمان بحث ها درباره چند و چون احیای برجام و یا رسیدن به توافقی مشابه به منظور محدود سازی موقت برنامه هسته ای ایران در ازای رفع تحریم ها آغاز می شود. در داخل ایران و البته در میان بازیگران باقی مانده در جمع برجام به علاوه ایالات متحده بسیاری از ناکارآمد بودن متن توافق مصوب سال ۲۰۱۵ سخن می گویند و معتقدند که این توافق می تواند بستری باشد برای توافقی جدید.
کلسی داونپورت، مدیر سیاست عدم اشاعه در انجمن کنترل تسلیحات است، جایی که او بر روی برنامههای هستهای و موشکی در ایران، کره شمالی، هند و پاکستان تمرکز دارد. او در جریان مذاکرات منتهی به حصول برجام در سال ۲۰۱۵ گزارش های متعدد و متنوعی درباره کمیت و کیفیت برنامه هسته ای ایران نوشته بود که بحث های فنی مطرح شده در این گزارش ها مورد توجه مذاکره کنندگان ایران و ۱+۵ وقت قرار داشت. او در تازه ترین نوشتار درباره دور نمای توافق هسته ای جدید می نویسد:
دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب در زمانی که سیاست هستهای ایران در نقطه حساسی قرار دارد، دوباره به قدرت بازمیگردد. مقام های متعدد ایرانی اکنون بهطور علنی درباره ارزش امنیتی بازدارندگی هستهای بحث میکنند و تهدید کردهاند که اگر مورد حمله قرار بگیرند، به دنبال تولید سلاح هستهای خواهند رفت. این تغییر در سیاست هستهای، همراه با پیشرفتهای فنی که ایران را به آستانه تسلیحات هستهای رسانده است، چالشی جدی برای جلوگیری از اشاعه تسلیحات هستهای ایجاد میکند.
نویسنده این مطلب با طرح این ادعا که خطر تبدیل برنامه هستهای ایران به برنامهای تسلیحاتی وجود دارد می نویسد: مسعود پزشکیان، همچنان بر علاقه تهران به یک توافق و آمادگی برای مذاکره با رئیسجمهور جدید ایالات متحده تأکید دارد. به نظر می رسد که ترامپ نیز ضرورت دستیابی به یک توافق هستهای با ایران را در دوره دوم ریاستجمهوریاش پذیرفته باشد، حتی با وجود اینکه در ماه مه ۲۰۱۸، علیرغم پایبندی ایران به توافق هستهای ۲۰۱۵، ایالات متحده را از این توافق خارج کرد.
دونالد ترامپ در یک کنفرانس مطبوعاتی در ماه سپتامبر گفت که ایالات متحده باید با ایران «توافق کند»، زیرا «عواقب عدم توافق» بسیار زیاد خواهد بود. حتی اگر اراده سیاسی برای مذاکره از هر دو طرف وجود داشته باشد، رسیدن به یک توافق قطعی نیست. برنامه هستهای ایران از نظر فنی پیچیدهتر از زمانی است که برجام مذاکره شد. علاوه بر این، تلاش ایران برای استفاده از وضعیت آستانه هستهای خود بهعنوان بازدارندهای برای جلوگیری از حملات بیشتر، برنامه هستهای و چشمانداز دیپلماسی را به امنیت منطقهای در غرب آسیا پیوند میدهد.
نویسنده این مطلب با اشاره به اینکه ایران بعید است محدودیتهای قابلتوجهی را بر برنامه هستهای خود بپذیرد، می نویسد: تهران برای این مسئله ادله ای هم دارد چرا که اسرائیل یک تهدید نظامی فوری محسوب میشود و محور مقاومت تضعیف شده و البته شاهد خروج ناگهانی بشار اسد از قدرت در سوریه هم بودیم. دولت ترامپ باید این عوامل را هنگام تعیین راهبرد خود در قبال ایران در نظر بگیرد.
یک واقعیت جدید هستهای در ایران
برنامه هستهای ایران از زمان مذاکرات توافق هستهای ۲۰۱۵ بهطور اساسی تغییر کرده است. استراتژی دولت ترامپ در قبال ایران باید پیشرفتهای هستهای ایران را در نظر بگیرد تا مشخص کند چه اقداماتی برای توافق هستهای جدید ضروری است؟ مسیرهای دستیابی ایران به تسلیحات هستهای چگونه مسدود شود و تهدیدهای اخیر ایران برای تسلیحاتی کردن برنامه هستهای خود چه تأثیری بر رویکرد ایالات متحده به دیپلماسی و فشار خواهد داشت؟
هر توافق جدید، چه یک توافق محدود و موقت باشد و چه یک توافق جامع هستهای، باید تواناییهای جدید ایران در حوزه هسته ای را در نظر بگیرد. سه حوزه بهطور خاص بر مذاکرات تأثیر خواهند گذاشت.
دانش جدید هستهای
نخست، دانشی که ایران طی سالهای گذشته از طریق گسترش برنامه هستهای خود کسب کرده است، برگشتناپذیر است و مسیرهای موجود برای ایران در صورت تصمیم به تسلیحاتی کردن برنامه خود را تغییر داده است.
وقتی ایران در ماه مه ۲۰۱۹ شروع به نقض محدودیتهای برجام کرد، یعنی یک سال پس از اینکه ایالات متحده اجرای تعهدات خود را متوقف کرد، در ابتدا بر از سرگیری فعالیتهایی متمرکز شد که توافق هستهای بهطور موفقیتآمیزی متوقف کرده بود. برای مثال، ایران شروع به نقض محدودیت ذخایر ۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم کمغنیشده (که در برجام بهعنوان غنیسازی تا ۳.۶۷ درصد تعریف شده بود) کرد و سطح غنیسازی را به ۵ درصد افزایش داد. این نقضها نگرانکننده بودند اما تأثیر محدودی بر خطر گسترش تسلیحات داشتند و منجر به کسب دانش جدید و برگشتناپذیر توسط ایران نشدند.
با این حال، از اواخر سال ۲۰۲۰، ایران شروع به سرمایهگذاری در قابلیتهای جدید هستهای کرد، از جمله آغاز غنیسازی ۶۰ درصدی در آوریل ۲۰۲۱، که سطحی بسیار نزدیکتر به سطح تسلیحاتی است و استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته که اورانیوم را به شکل کارآمدتری غنی می کنند.
اگرچه تصمیم ایران برای تسریع برنامه غنیسازی اورانیوم عمدتاً با هدف افزایش اهرم فشار برای بازگرداندن ایالات متحده به مذاکرات و پاسخ به خرابکاریها بود، این پیشرفتها گزینه سریعی برای تولید اورانیوم با درجه تسلیحاتی (حدود ۹۰ درصد غنیشده) ایجاد کرد.
نتیجه این فعالیتها این است که ایران اکنون میتواند تا اواخر سال ۲۰۲۴ به اندازه کافی مواد غنیشده برای تولید ۵ تا ۶ بمب هستهای در حدود دو هفته تولید کند.
توسعه و تولید سانتریفیوژهای پیشرفته
دوم، ایران سرمایهگذاریهای گستردهای در توسعه و تولید سانتریفیوژهای پیشرفته انجام داده است که توانایی غنیسازی اورانیوم بهمراتب کارآمدتر از ماشینهای IR-۱ نصبشده تحت برجام را دارند.
در سال ۲۰۲۲، ایران اعلام کرد که آبشارهایی از سانتریفیوژهای IR-۶ را در فردو، یک سایت مستحکم زیرزمینی و در نطنز، تأسیسات اصلی غنیسازی خود نصب کرده است.
سانتریفیوژ IR-۶ اورانیوم را حدود شش برابر سریعتر از مدل IR-۱ غنیسازی میکند. ایران همچنین در حال تولید و آزمایش ماشینهای حتی پیشرفتهتر، مانند IR-۸ است. این سانتریفیوژهای پیشرفته زمان موردنیاز ایران برای تولید اورانیوم با درجه تسلیحاتی برای یک بمب هستهای را بهطور قابل توجهی کاهش دادهاند.
علاوه بر استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته برای غنیسازی، ایران در حال تولید و ذخیرهسازی واحدهای اضافی است. توانایی تولید انبوه این سانتریفیوژها میتواند به ایران کمک کند تا در صورت خرابکاری یا حملات نظامی، هرگونه خسارت را به سرعت جبران کند. اگرچه برخی از قطعات سانتریفیوژهای پیشرفته ممکن است همچنان نیازمند واردات خارجی باشند، ایران توانایی رو به رشدی برای تولید مواد حیاتی به صورت داخلی نشان داده است.
دانش مربوط به تسلیحاتی کردن مواد هستهای
کلسی داونپورت در ادامه این گزارش تفصیلی از برنامه هسته ای ایران ادعا می کند که ایران در تحقیق و توسعه مرتبط با تسلیحاتی کردن مواد هستهای فعالیت کرده است.
در حالی که جمهوری اسلامی ایران همواره هرگونه انحراف از ابعاد صلح آمیز در برنامه هسته ای خود را رد کرده، نویسنده این مطلب با طرح ادعاهایی می نویسد: با وجود ادعاهای ایران مبنی بر اینکه برنامه هستهای آن کاملاً صلحآمیز است، فعالیتهای گذشته آن در زمینه تسلیحاتی کردن، نگرانیهایی درباره ابعاد نظامی برنامه هستهایاش ایجاد کرده است. تلاشهای تسلیحاتی ایران عمدتاً قبل از سال ۲۰۰۳ فعال بوده، اما برخی از این فعالیتها و توسعه تخصص از آن زمان بهصورت مخفیانه ادامه یافته است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) بارها از ایران خواسته است توضیحاتی درباره تلاشهای گذشته برای تسلیحاتی کردن و مواد هستهای اعلامنشده ارائه کند، اما تهران از ارائه پاسخهای معتبر خودداری کرده است. این فقدان شفافیت، سوءظنها درباره فعالیتها و اهداف کنونی ایران را افزایش میدهد.
اگر ایران تصمیم بگیرد به طور فعال به دنبال تسلیحات هستهای برود، دانشی که از تلاشهای خود در حوزه تحقیقات تسلیحاتی به دست آورده، احتمالاً این فرآیند را تسریع خواهد کرد. خطر تسلیحاتی شدن با پیشرفتهای ایران در غنیسازی اورانیوم و سانتریفیوژهای پیشرفته که زمان موردنیاز برای تولید مواد شکافتپذیر مناسب برای تسلیحات را کاهش میدهد، تشدید شده است.
استراتژی ایالات متحده در قبال برنامه هستهای ایران
نویسنده در ادامه با تکرار ادعای تهدید آمیز خواندن برنامه هسته ای ایران می نویسد: ایالات متحده به یک استراتژی جامع نیاز دارد که ابزارهای دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی را ترکیب کند. ایالات متحده باید با ایران وارد گفتگو شود در حالی که باید نشان دهد گزینههای معتبر برای اعمال فشار در صورت لزوم را در اختیار دارد.
در عین حال، ایالات متحده باید تعادلی میان تمایل خود برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای و واقعیتهای امنیتی منطقهای، بهویژه در ارتباط با اسرائیل و خاورمیانه بزرگ، برقرار کند.
ایالات متحده همچنین نیاز دارد تا با متحدان و شرکای خود به طور نزدیک همکاری کند تا جبههای متحد در برابر ایران حفظ کند. این امر نیازمند هماهنگی نزدیک با شرکای اروپایی نظیر بریتانیا، فرانسه و آلمان، و همچنین با اسرائیل، کشورهای حاشیه خلیج فارس و سایر بازیگران منطقهای است.
ایالات متحده باید همچنین آماده باشد تا رویکرد خود را بر اساس اقدامات ایران، از جمله آمادگی آن برای بازگشت به مذاکرات یا تصمیم آن برای دنبال کردن تسلیحات هستهای، تطبیق دهد.
نگرانیهای امنیتی منطقهای
این کارشناس خلع سلاح در ادامه با تکرار ادعای تهدید آمیز خواندن برنامه هسته ای ایران نوشت: برنامه هستهای ایران نهتنها تهدیدی برای ایالات متحده و متحدان آن است، بلکه تهدیدی برای امنیت منطقه نیز محسوب میشود. توانایی ایران در توسعه سریع تسلیحات هستهای، توازن قوا در منطقه را تغییر میدهد و احتمال گسترش تسلیحات هستهای در خاورمیانه را افزایش میدهد. کشورهایی مانند عربستان سعودی، مصر و ترکیه ممکن است در پاسخ به توانمندیهای ایران، به دنبال توسعه تسلیحات هستهای خود باشند که بهطور بیشتر منطقه را بیثبات خواهد کرد.
ایالات متحده نیاز خواهد داشت که این دینامیکهای وسیعتر منطقهای را در حین پیگیری توافق هستهای با ایران مورد توجه قرار دهد. همچنین باید منافع و نگرانیهای شرکای منطقهای خود، از جمله اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس را در نظر بگیرد تا اطمینان حاصل شود که هیچ توافقی تنشهای منطقهای را بیشتر تشدید نمیکند.
مسیر پیش رو: استراتژی جامع
کلسی دانپورت در پایان بر ضرورت اتخاذ یک استراتژی چندوجهی از سوی ایالات متحده در مواجه با ایران تاکید کرده و می نویسد: این استراتژی باید شامل ترکیبی از دیپلماسی، تحریمهای اقتصادی، بازدارندگی نظامی و همکاری بین المللی باشد. ایالات متحده باید آماده باشد با ایران وارد مذاکرات شود در حالی که تهدید معتبری از تحریمها و گزینههای نظامی در صورت حرکت ایران به سمت تسلیحات هستهای را حفظ کند. در عین حال، باید روابط خود را با متحدان و شرکای منطقهای تقویت کند تا رویکردی متحد در این مسئله حفظ شود.