از اعتراف به شکست تا تقلای برای بقا

هنوز چند روز از برقراری آتش‌بس میان حماس و رژیم صهیونی و اجرای اولین مرحله از تبدل اسرا میان طرفین نگذشته که خبرها از آغاز دومینوی استعفای نظامیان صهیونیست حکایت دارد. منابع عبری زبان اعلام کردند «یارون فنکلمن» فرمانده منطقه جنوبی ارتش رژیم صهیونیستی نیز از سمت خود استعفا داده است. همچنین «هرتزی هالیوی»، رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی با این عنوان که مسئولیت کامل شکست ارتش در دفاع از صهیونیست‌ها در ۷ اکتبر بر عهده او است از سمتش استعفا داد. در همین حال گزارش‌ها نشان می‌دهد که در سایر سطوح فرماندهی نیز نظامیان بسیاری به دنبال استعفا می باشند. این استعفاها و برکناری‌ها در حالی صورت می‌گیرد که چند نکته در قبال آنها قابل توجه است:

اعتراف به شکست: رژیم صهیونیستی در طول 15 ماه نسل‌کشی غزه و جنایت در منطقه بر این ادعا بوده که دست برتر جنگ را دارد و ویران‌سازی غزه و لبنان و نیز به شهادت رساندن فرماندهان مقاومت را نشانه این ادعا قرار داده بود. هر چند که صهیونیست‌ها با داستان سرایی و سانسور ابعاد توافق آتش بس به دنبال نمایش یک پیروزی ساختگی بودند اما استعفا فرماندهان نظامی سندی آشکار بر این شکست است.اگر واقعا چنانکه سران رژیم ادعا می‌کنند فاتح ایجاد خاورمیانه جدید بوده‌اند دیگر چه نیازی به استعفا و برکناری فرماندهان مجری جنگ بود؟! سنگین بودن شکست در برابر مقاومت غزه چنان است که هالیوی تصریح کرد: «هدف ارتش حفاظت از شهروندان است و ما در این امر شکست خوردیم و من مسئولیت شکست خود را در طول زندگی با خود به دوش می‌کشم.»

سراسیمگی نتانیاهو از سقوط: بعد دیگر استعفا نظامیان صهیونیست را در سطحی کلان‌تر یعنی بحران‌سیاسی در ساختار درونی رژیم صهیونیستی می‌توان مورد ارزیابی قرار دارد. برقراری اتش بس و آشکار شدن شکست رژیم صهیونیستی به تشدید فشارها برای سرنگونی کابینه نتانیاهو نخست وزیر صهیونیست‌ها منجر شد.  «یائیر لاپید» رئیس احزاب مخالف کابینه نتانیاهو و عضو کنست رژیم صهیونیستی گفت که بنیامین نتانیاهو و کل اعضای کابینه اش باید مسئولیت را بپذیرند و استعفا دهند.«آویگدور لیبرمن» نیز گفت: پس از استعفای رئیس ستاد کل ارتش، از نخست وزیر و سایر اعضای کابینه می خواهم که آنها نیز استعفا دهند. در همین حال تظاهرات‌های خیابانی برای سرنگونی نتانیاهو ادامه دارد. این فروپاشی کابینه قطعا یک رسوایی بزگر برای رژیم صهیونیستی و حامیانش است که روزی ادعای نابودی حماس را داشتند حال آنکه نه تنها به این امر دست نیافتند بلکه خود به فروپاشی رسیده اند.

البته تقلای صهیونیست‌ها برای پنهان‌سازی شکست و جلوگیری از فروپاشی کابینه را در تحولات این روزهای کرانه باختری و رفتار آمریکایی‌ها می‌توان مشاهده کرد. از یک سو ارتش صهیونیستی با همراهی تشکیلات خودگردان حملات شدیدی را در کرانه باختری طراحی و دهها نفر را شهید و صدها نفر را بازداشت کرده‌اند. آنها برآنند تا با اجرای خواست افراط گرایانه رضایت آنها را برای همراهی با کابینه نتانیاهو جلب نمایند بویژه آنکه پس از استعفا بن گویر وزیر امنیت داخلی و نیز تهدید اسموتریچ وزیر دارایی مبنی بر استعفا وضعیت کابینه در حالت بحرانی قرار گرفته است. از سوی دیگر سران غرب نیز که  در مقطع کنونی شکست سقوط کابینه نتانیاهو را آشکارتر شدن شکست خود در برابر حماس می‌دانند برای بهبود وجهه نتانیاهو گام بر می‌دارند چنانکه همزمان با جنایات رژیم صهیونیستی در کرانه باختری سفیر و نماینده دونالد ترامپ در سازمان ملل با حمایت از اسرائیل در حمله به کرانه باختری برغم توافق آتش بس غزه مدعی شد که  اسرائیل «حق مقدسی» در مورد کرانه باختری اشغالی دارد؛ دیدگاهی که با قوانین بین المللی در تضاد است اما با دیدگاه افراطی  شهرک نشینان اسرائیلی همخوانی دارد.

در همین حال دونالد ترامپ چهل و هفتمین رئیس جمهور آمریکا ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ پس از مراسم تحلیف ریاست جمهوری، با صدور فرمان هایی، تحریم‌های دولت دموکرات جو بایدن علیه شهرک‌نشین های افراطی اسرائیلی را که در کرانه باختری مرتکب خشونت شده بودند، لغو کرد. البته باید در نظر داشت که تحریم‌های بایدن به معنای مخالفت وی با اشغالگری و جنایت صهیونیست‌ها نمی باشد چنانکه در دوران وی آمریکا 22 میلیارد دلار کمک نظامی به این رژیم برای نسل کشی در غزه داشته است. در همین حال در موضعی مشترک و تامل برانگیز هم بایدن و هم ترامپ مدعی شده‌اند که تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان و ماجرای پیجرها و نیز ترور فرماندهان مقاومت موجب تضعیف ایران شده است. آنها با نادیده گرفتن جنایات صهیونیست‌ها از جمله هدف قرار دادن 5 هزار نفر در تروریسم دولتی صهیونیستی در ماجرای پیجرها، برآن بوده‌اند تا به زعم خویش دستاوردسازی برای سران رژیم صهیونیستی را اجرایی سازند تا شاید برای مدتی بتوانند سقوط کابینه این رژیم را به تعویق اندازند.

به هر تقدیر می‌توان گفت آنچه این روزها از استعفای مقامات نظامی و سیاسی رژیم صهیونی مشاهده می شود سندی آشکار بر اقتدار مقاومت و نقش ان در تعیین سرنوشت منطقه است. چنانکه امروز برخلاف ادعای صهیونیست‌ها نه تنها حماس نابود نشده است بلکه مبادله اسرا به خواست و شروط آن صورت می‌گیرد در حالی که حماس با پشتوانه مردمی به حیات خود در غزه ادامه می‌دهد در سرزمین‌های اشغالی هر روز بر موج اعتراضات به ساختار حاکم شدت می‌گیرد بگونه‌ای که سقوط کابینه نتانیاهو در اینده‌ای نه چندان دور دور از ذهن نمی باشد.