اجلاس ۲ روزه سران ناتو در بخارست درحالى به پایان رسید که پیش بینى هاى تحلیلگران و کارشناسان سیاست خارجى درباره آن به واقعیت نپیوست، دسته اى از سران ناتو به رهبرى رئیسجمهورفرانسه و صدراعظم آلمان اگر چه با عضویت ۲ کشور آلبانى و کرواسى موافقت کردند، اما از دعوت ۳ کشور مقدونیه، گرجستان و اوکراین فعلا خوددارى کردند و آن را به نشست وزراى دفاع ناتو که قرار است در دسامبر ۲۰۰۸ برگزار شود موکول کردند. به گزارش ایسنا در این اجلاس، پیوستن مقدونیه به ناتو وتو شد و با توجه به هم نامى جمهورى مقدونیه با یکى از ایالت هاى کشور یونان، پیوستن مقدونیه منوط به تغییرنام جمهورى مقدونیه شد. از سوى دیگر از آن جایى که جمهورى هاى اوستیا و آبخازیا در گرجستان که حدود ۴۷ درصد از خاک این کشور را به خود اختصاص مى دهند، تحت حاکمیت دولت مرکزى قرار ندارند و به صورت جمهورى هاى خودمختار به حیات سیاسى خود ادامه مى دهند، نشست ناتو با این استدلال که شرایط مرزى و داخلى در گرجستان به گونه اى است که این کشور قادر به انجام تعهداتش درقبال ناتو نخواهد بود، عضویت این کشور را به پس از انتخابات گرجستان که قراراست در مى ۲۰۰۸ برگزار شود موکول کردند، همچنین اجلاس دو روزه ناتو، درباره اوکراین که تحت حمایت آمریکا، لهستان و اعضاى شرقى ناتو قرار دارد، با استدلال هاى مختلفى ازجمله این که تصویب این طرح باعث بحرانى شدن رابطه روسیه با ناتو و متحدان غربى آن مى شود، با عضویت این کشور مخالفت کردند. دراین رابطه دونگاه به عضویت اوکراین و گرجستان وجود داشت. نگاه اول این بود که عضویت اوکراین باعث امنیت اروپا مى شود و روسیه را به تبعیت بیشتر وادار مى کند، این تحلیلى آمریکایى است که از سوى این کشور بر آن تأکید مى شود و حمایت جورج بوش رئیسجمهورآمریکا را به عنوان حامى اصلى این طرح به همراه دارد. اما نگاهى دیگرکه از سوى آلمان و فرانسه بر آن تأکید مى شد، عضویت اوکراین و گرجستان را - که البته اوکراین در این میان از اهمیت بیشترى برخوردار است- عامل پیدایى تنش در روابط روسیه و ناتو تحلیل مى کرد و اعتقاد داشت این فشار باعث تبعیت بیشتر روسیه نمى شود، بلکه بالعکس روسیه را به واکنش و عکس العمل وادار مى کند. نکته مهمى که در این زمینه کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ ریشه اختلاف نظرها درباره پذیرش اوکراین است که به رقابت هاى درون ناتو برمى گردد.
این اختلافات که از دیرباز یعنى پس از فروپاشى شوروى تاکنون وجود داشته است، به رقابت میان کشورهاى غربى با ایالات متحده بر مى گردد. هردو طرف درصدد افزایش قدرت خود در درون ناتو هستند. با بررسى گرایش کشور هایى که به ناتو پیوستند مانند لهستان، چک و دیگر کشورهاى اروپاى شرقى به این نتیجه مى رسیم که اکثر این کشورها به ویژه کشورهاى اروپاى شرقى، به سوى ایالات متحده گرایش پیدا کرده و دنباله روى سیاست هاى آمریکا شده اند. نتیجه این روند، افزایش قدرت آمریکا نسبت به شرکاى خود در درون ناتو بوده است؛ این درشرایطى است که رقباى ایالات متحده که فرانسه یکى از آن هاست، از قدیم همواره پیرو سیاست استقلال طلبى، برترى طلبى و به دست آوردن قدرت در مقابل آمریکا بوده اند. از این رو به نظر مى رسد، اصلى ترین موانع جذب اوکراین و گرجستان به ناتو، این رقابت درونى باشد. کشورهاى غربى، همچون فرانسه و آلمان، مى دانستند که با پذیرش اوکراین که از لحاظ نظامى نیز کشور قدرتمندى محسوب مى شود، به قدرت رقیب خود افزوده و باعث تقویت سیاست هاى یک جانبه گرایانه ایالات متحده آمریکا مى شوند. همچنین باید این مسأله را مدظ نظر داشت که دولت بوش براى رسیدن به اهداف خود، تمایل دارد که این کشورها را به عضویت ناتو دربیاورد. یک مقام ارشد آمریکایى دراین رابطه مى گوید تمایل آلبانى، کرواسى و مقدونیه براى اعزام سربازان خود به افغانستان و عراق باعث حمایت بوش از این کشورها براى عضویت درناتو شده است. نکته دیگراین که؛ گسترش و توسعه ناتو افزایش محبوبیت سیاسى را درآمریکا به دنبال خواهد داشت، به همین دلیل بود که دریکى از جلسات کمیته روابط خارجى سنا که اخیرا برگزارشد کلیه قانونگذاران و مقامات رسمى درباره دعوت ناتو ازاین ۳ کشور اروپایى اتفاق نظر داشتند. درنتیجه مى توان گفت: رقابت میان آمریکا و کشور هاى اروپاى غربى از جمله فرانسه و آلمان از سویى اصلى ترین دلیل مخالفت این دسته از اعضاى ناتو با پیوستن اوکراین و گرجستان دراین دوره از نشست سران ناتو محسوب مى شود و از سوى دیگر دلیل اصلى حمایت دولت بوش را از عضویت این کشورها نمایان مى سازد.
طرحى جدید براى ناتو
در ادامه مطلبى به قلم دبیر کل ناتو را مى خوانید که به رویکرد جدید این سازمان پرداخته است: اجلاس ناتو در بخارست، گردهمایى بى نظیرى است. براى اولین بار رهبران ۴۰ ملت عضو ناتو که در عملیات ناتو در افغانستان مشارکت دارند با حامد کرزاى رئیسجمهور این کشور، دبیر کل سازمان ملل و مقام هاى بلندپایه از اتحادیه اروپا و سایر سازمان هاى عمده بینالمللى ملاقات کردند. به گزارش ایراس این نشست بسیار فراتر از تأیید دوباره التزام ما به حمایت از افغانستان بود هرچند که بر این التزام هم تأکید خواهد شد. در این گردهمایى مسیر جدید در فاز نو از تعهدات ما به افغانستان مشخص شد: آن چه تاکنون به شکل فراگیر فقط جنبه نظامى داشته اکنون به سمت رویکردى متوازن تر گرایش پیدا خواهد کرد که در آن تأکید بیشتر بر تلاشهاى مدنى و افزایش مالکیت افغان ها خواهد بود. از پنج سال پیش که ناتو به فرمان سازمان ملل عملیات ISAF (نیروى کمکى امنیتى بینالمللى) را آغاز کرد، هدف ما واضح و روشن بود: کمک به خلق وضعیتى که حکومت افغان در آن توان به کارگیرى از اقتدار خود در سراسر افغانستان را داشته باشد؛ پیشرفت در حاکمیت قانون براى مبارزه با فساد و تأمین محیطى امن براى پیشرفت اقتصادى و اجتماعى و همچنین آشتى ملى فراهم آید. از همان آغاز، دستیابى به این اهداف، نیاز به ترکیبى از سه عنصر داشت: ناتو و سایر کشورهاى تأمین کننده نیروهاى نظامى، سهم اصلى را در ایجاد امنیت داشتند. این محیط امن شرایط را براى سطح وسیع ترى از جوامع بینالمللى فراهم مى آورد تا گام پیش بگذارند و حمایت اساسى براى توسعه اقتصادى و اجتماعى را تأمین کنند. در عین حال، حکومت افغان هم به تدریج فرصت مى یافت اقتدار و قیمومیت خود را در سراسر این کشور گسترش دهد. هنوز منطق این رویکرد به قوت و سلامت خود باقى است. از زمان سقوط طالبان در ،۲۰۰۱ افغانستان پیشرفت مداوم داشته است. میلیون ها کودک به مدرسه مى روند و دسترسى به مراقبت هاى پزشکى ده برابر شده و میلیون ها آواره به وطن بازگشته اند. در مناطقى که اداره اوضاع به دست حکومت بهتر انجام شده ، امنیت بالا و تولید مواد مخدر پایین آمده است. اقتصاد مشروع در افغانستان جان گرفته و رو به رشد است. در بخش تأمین امنیت هم پیشرفت ها چشمگیر و امیدوار کننده بوده است. در حالى که در سال ۲۰۰۱ در عمل هیچ نیروى امنیتى در افغانستان وجود نداشت تا ماه مى امسال این کشور ۷۰ هزار ارتشى قوى و به همین تعداد پلیس خواهد داشت. مهمتر آن که ارتش ملى افغانستان نشان داده که قدرت جنگیدن دارد. به طورى که نه تنها در ۹ عملیات عمده جارى در افغانستان مشارکت داشته بلکه در ۶ عملیات، نقش رهبرى را هم بر عهده داشته است.
دقیقا به دلیل همین پیشرفت هاست که به خود اجازه مى دهیم رویکرد کلى خود را دوباره بازنگرى و کالیبره کنیم. وظیفه تأمین امنیت که تاکنون بخش اعظم آن برعهده نیروهاى بینالمللى بوده به تدریج به خود افغانها سپرده خواهد شد. یعنى ناتو و ISAF بیشتر نقش حمایت و نظارت را برعهده خواهند گرفت. این تغییر گرایش یک شبه اتفاق نمى افتد، حتى اگر گام هاى ابتدایى را به درستى برداریم: براى آینده اى قابل پیش بینى نیاز به ISAF به قوت خود باقى است. همچنین این تغییرات به معنى آن نیست که دیگر نیازى به حمایت و کمک متحدان نیست. براى مثال بهتر است که اخطاریه هاى رسمى ملى به تدریج برداشته شده و کسرى ها جبران شوند تا ISAF بتواند با حداکثر تأثیر و کارآمدى به کار خود ادامه دهد. اما در رویکرد جدید تأکیدها بر مسائلى قرار خواهد گرفت که موقعیت ایجاب مى کند: و آن کارهاى مدنى از یک سو و افزایش مسئولیت پذیرى افغان ها از سوى دیگر است. واضح است که هنوز در آن موقعیت قرار نداریم. براى آن که استراتژى جدید مؤثر واقع شود، گام مهم دیگرى لازم است: ناتو و بقیه جوامع بینالمللى باید موانع نهادینه را از سر راه بردارند و رویکردى جامع به اجرا گذارند تا تلاش هاى مدنى و نظامى با هم همگام شوند. انتصاب نماینده ارشد مسائل مدنى در سازمان ملل براى افغانستان مى تواند در هماهنگى بهتر تلاش هاى بینالمللى گام مهمى به حساب آید، هرچند که خیلى بیشتر از این باید انجام شود. ناتو حاضر است سهم خود را در این کار ایفا کند. در بخارست، ما طرح سیاسى جامعى را به تصویب خواهیم رساند که با دوستان و شرکاى خود در ISAF تدوین کرده ایم. این طرح مسیرى روشن و واقع بینانه و رو به جلو را مشخص خواهد کرد و تمرکز آن بر اولویت هاى کلیدى و پیشرفت هاى مشخص خواهد بود. این طرح همچنین راهنمایى بر چگونگى تعامل با حکومت افغانستان، سازمان هاى بینالمللى و آن.جى.او ها (سازمان هاى مردم نهاد) خواهد بود. براى مثال بر اساس این طرح ما مى آزماییم که چگونه به پرورش ارتش افغان بپردازیم و چگونه حمایت ISAF براى مقابله با مواد مخدر را به حداکثر برسانیم. ما همکارى هاى مدنى-نظامى را در چارچوب «تیم هاى بازسازى استانى» تقویت خواهیم کرد و به گفتگو با سازمان هاى مدنى شدت خواهیم بخشید و ساختار هماهنگى هاى مؤثر با بازیگران اصلى را گسترش خواهیم داد. همراه با بانک جهانى، ژاپن و سایر فعالان بینالمللى به بهتر شدن حمایت از بازسازى اقتصادى در افغانستان مى اندیشیم. با اذعان به این که به رویکرد منطقه اى نیاز داریم در گفتگوى سازنده با پاکستان از افغانستان حمایت مى کنیم. این کار آسان نخواهد بود، یک روزه هم ممکن نیست. اما نشست بخارست، شروع خوبى است. این نشان مى دهد در مسائلى که اهمیت زیادى دارد، رویکرد جامع بالاخره از تئورى به سمت عملى حرکت مى کند. امنیت افغانستان و در نتیجه امنیت ما به وضوح از رویکردهاى تازه سود مى برد.