کمیته اجرایی گروه موسوم به حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) با اعلام اینکه در پاسخ به درخواست عبدالله اوجالان، رئیسی حزب کارگران کردستان، آتشبس اعلام میشود، تاکید کرد: دستیابی به مسائلی مانند خلع سلاح تنها با رهبری عملی رهبر حزب امکانپذیر است.در بیانیه کمیته اجرایی حزب کارگران کردستان با عنوان «به مردم ملی و افکار عمومی ما» آمده است: ندای رئیس عبدالله اوجالان در تاریخ هفت فوریه با عنوان (ندای صلح و جامعه دموکراتیک) راه را برای همه نیروهای آزادی و دموکراتیک روشن میکند و مانیفست دوران تلقی میشود. از آنجایی که این مانیفست در بین مردم و بشریت تقویت شده است، ما با کمال احترام به رهبر آپو درود میفرستیم.پیش از این نیز مقامات ترکیهای عنوان کردند که آتش بس و خلع سلاح این نیروها با بیانیه اوجالان از زندان اجایی میشود. این اقدام در حالی میتواند مولفهای مثبت برای امنیت و ثبات در ترکیه و منطقه باشد و به چند دهه بحران پایان دهد که در باب چرایی،اهداف و نتایج آن چند نکته قابل توجه است.
1-چرایی آتش بس: آنچه از سوی دولتمردان ترکیه و برخی کشورهای غربی مطرح میشود آن است که این آتش بس نتیجه سقوط بشار اسد در سوریه است. به عبارتی آنها برآنند تا برای جولانی و تحریرالشام و تحرکات نظامی ترکیه و غرب در سوریه یک دستاورد سازی داشته باشند. هر چند که اسد برای مقابله با اشغالگری ترکیه حمایتهایی از جریانهای کرد ترکیهای داشته است اما حقیقت امر آن است که مخالفان کرد ترکیه از جمله پ.ک.ک در مناطقی از سوریه بودهاند که تحت سلطه آمریکا بوده است چنانکه از برنامههای ترکیه و شبه نظامیانش در سوریه را اقدام علیه مناطق خودمختار کردی و نیروهای قسد تحت حمایت آمریکا تشکیل میداد.
بر این اساس میتوان گفت که این آتش بس ارتباطی به عملکرد حاکمان جدید دمشق ندارد و ماهیت تروریستی آنها با این ادعاها تطهیر نمیشود در عین حال این مسئله میتواند نوعی تبانی و توافق میان آنکارا و آمریکا باشد که ظاهر آن امنیت ساز و باطن آن امنیت سوز خواهد بود. مواضع سران قسد مبنی بر اینکه با آتش بس پ.ک.ک دیگر بهانهای برای حمله ترکیه وجود ندارد بخشی از این تبانی یعنی ادامه خودمختاری کردهای سوریه و حفظ اشغالگری آمریکا را برملا میسازد. در همین حال سکوت معنادار سران دمشق که متحد ترکیه هستند، بی تفاوتی ترکیه و حمایت آمریکا و اروپا از اشغالگری رژیم صهیونی که تا ریف دمشق رسیده است بعد دیگر این تبانی را آشکار میسازد که همانان سکوت و همراهی ترکیه با این اشغالگری است. این همراهی ترکیه با صهیونیستها و آمریکا زمانی بیشتر آشکار میشود که به رغم رفتارهای برادرانه و دوستانه ایران با ترکیه، اخیرا فیدان وزیر خارجه این کشور به اظهارات غیر سازنده و اتهام زنیهای نادرست علیه ایران پرداخته است.
اردوغان چه میخواهد: کارنامه اردوغان نشان میدهد که او بیش از آنکه به دنبال تامین منافع ترکیه باشد بیشتر پیگیری استمرار و مدام العمری ساختن ریاست جمهوری خود است چنانکه در دورانی که نخست وزیر بود نظام پارلمانی را حفظ کرد و زمانی که به ریاست جمهوری رسید با تغییر قانون اساسی نظام ریاستی را در پیش گرفت.
2-اردوغان چه میخواهد: کارنامه اردوغان نشان میدهد که او بیش از آنکه به دنبال تامین منافع ترکیه باشد بیشتر پیگیری استمرار و مدام العمری ساختن ریاست جمهوری خود است چنانکه در دورانی که نخست وزیر بود نظام پارلمانی را حفظ کرد و زمانی که به ریاست جمهوری رسید با تغییر قانون اساسی نظام ریاستی را در پیش گرفت. دوران ریاست جمهوری وی در حالی به آخرین شمارهها میرسد که او بار دیگر قصد تغییر قانون اساسی را دارد تا یک دوره دیگر تمدید ریاست جمهوری داشته باشد. خلع سلاح پ.ک.ک میتواند از یک سو رضایت مردمی از این تغییر را به همراه داشته باشد و از سوی دیگر رای جریانهای کردی را در پارلمان برایش رقم زند تا به رویای خود یعنی مادام العمری ساختن ریاست جمهوری اش دست یابد.
3-الگوسازی بیمورد ممنوع: خلع سلاح پ.ک.ک در حالی نقطه عطفی برای صلح و امنیت میباشد اما این مسئله را باید با دو اصل دیگر متمایز دانست و نسخه نویسی مشابه خودداری کرد.
نخست انکه گروههای تروریستی و تجزیه طلب ماهیتی آشتی ناپذیر داشته و هرگز نمیتوان آنها به عنوان جریانهای سیاسی مورد پذیرش و حمایت قرار داد. تروریستهایی همچون بوکو حرام، النصره، القاعده، جیش الظلم، الاحواضیه، کومله، منافقین و... از جمله این گروههای تروریستی هستند که غرب نمیتواند با الگوسازی از آتش بس پ.ک.ک به دنبال تطهیر و پاک سازی آنها گردد.
دوم آنکه گروههای مقاومت همچون حماس، جهاد اسلامی، حزب الله، حشدالعبی، انصارالله و.... نه گروههای شبه نظامی بلکه گروههای مقاومت مردمی هستند که بخش رسمی نیروهای دفاعی کشورشان در برابر تروریسم و اشغالگران هستند. این ادعا که آنها گروههای شبه نظامی همچون پ.ک.ک هستند و باید سلاح خود را برای صلح کنار بگذارند دروغی غیر قابل پذیرش است چرا که این گروهها شکل گرفته از شرایط اشغالگری و تهدیدات امنیتی برای کشورهایی همچون فلسطین، لبنان، عراق و یمن هستند که هدف آنها مقابله با تروریسم تحمیلی به منطقه و رژیم صهیونی است چنانکه اگر این گروهها نبودند امروز تروریسم سراسر جهان و رژیم صهیونی تمامی منطقه را به اشغال خود درآورده بودند. بر این اساس نسبت دادن پ.ک.ک به این گروهها و طرح ادعاهایی مبنی بر خلع سلاح آنها جز خدمت به صهیونیستها و حامیانشان و تروریست ها هیچ نتیجهای به همراه نخواهد داشت. سرنوشت پ .ک.ک را باید در چارچوب ترکیهای خود دید و غرب نمیتواند از معاملهای که با ترکیه داشته است برای توجیه رفتارهای خصمانه علیه مقاومت بهره برداری داشته و به دنبال خلع سلاح آنها باشد آن هم در شرایطی که رژیم صهیونیستی تمام توان خود را برای اشغالگریهای جدید به کار گرفته است.