صفحه نخست >>  عمومی >> نبض تحلیل
تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۱  ، 
کد خبر : ۳۷۵۲۵۳

حرف‌های تازه شن‌های طبس برای سیاستمداران!

«حادثه طبس» از یک بعد همانطور که امام خمینی(ره) فرمودند:«چه کسی هلیکوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مامور خدا بودند.» جنبه معنوی و الهی را در مردم معتقد دنیا زنده کرد و از طرفی هم درس‌های عمیقی برای استراتژیست‌های نظامی و سیاستمداران جهانی امروز به همراه داشت و آن اینکه حمله نظامی به ایران، به‌ویژه در شرایط کنونی که کشور در اوج آمادگی و توانمندی نظامی قرار دارد، محکوم به شکست است.
پایگاه بصیرت / احسان بهاری
پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹، صحرای طبس شاهد یکی از مفتضحانه‌ترین شکست‌های نظامی ایالات متحده در تاریخ معاصر بود. عملیات موسوم به «پنجه عقاب» که با هدف آزادسازی گروگان‌های آمریکایی در سفارت این کشور در تهران طراحی شده بود، نه‌تنها به نتیجه نرسید، بلکه به نمادی از ناتوانی قدرت نظامی آمریکا در برابر اراده الهی و شرایط غیرمنتظره تبدیل شد. «حادثه طبس» از یک بعد همانطور که امام خمینی(ره) فرمودند:«چه کسی هلیکوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مامور خدا بودند.» جنبه معنوی و الهی را در مردم معتقد دنیا زنده کرد و از طرفی هم درس‌های عمیقی برای استراتژیست‌های نظامی و سیاستمداران جهانی امروز به همراه دارد و آن اینکه حمله نظامی به ایران، به‌ویژه در شرایط کنونی که کشور در اوج آمادگی و توانمندی نظامی قرار دارد، محکوم به شکست است.
 
شن‌هایی که مأمور خدا بودند
آمریکایی‌ها در مواجهه با استیصالی که ایرانی‌ها در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی رقم زده بودند می‌خواستند دوباره هژمونی خود را به رخ جهانیان بکشند. از این رو عملیات پنجه عقاب را طراحی کردند. آن‌ها پس از ناکامی دیپلماسی و تحریم‌های اقتصادی در آزادسازی گروگان‌ها، دولت جیمی کارتر به گزینه نظامی روی آورد. این عملیات با مشارکت نیروی ویژه «دلتا فورس»، شامل ۱۳۲ کماندو، ۶ هواپیمای C-130 و ۸ بالگرد، قرار بود در چند مرحله اجرا شود؛ فرود در صحرای طبس، انتقال به تهران، حمله به سفارت، آزادسازی گروگان‌ها و خروج از ایران. آمریکایی‌ها برای اطمینان از موفقیت، آمریکایی‌ها ماه‌ها در صحرای نوادا و آریزونا، که شباهت‌هایی به کویر طبس داشت، تمرین کرده بودند.
بااین‌حال، از همان ابتدا مشکلات فنی و محیطی گریبانگیر عملیات شد. طوفان شن غیرمنتظره‌ای که برخلاف پیش‌بینی‌های هواشناسی آمریکا رخ داد، سه بالگرد را از کار انداخت. در ادامه، برخورد یک بالگرد با هواپیمای C-130 منجر به انفجار و کشته شدن ۸ نظامی آمریکایی شد. کارتر که از کاخ سفید لحظه‌به‌لحظه عملیات را دنبال می‌کرد، چاره‌ای جز صدور دستور عقب‌نشینی نداشت. این شکست نه‌تنها یک ناکامی نظامی بود، بلکه به تحقیر سیاسی آمریکا در صحنه جهانی منجر شد.
منابع خبری خارجی، از جمله گزارش‌های نیویورک‌تایمز و مجله تایم، این واقعه را «فاجعه‌ای دیپلماتیک و نظامی» توصیف کردند که نشان‌دهنده ضعف برنامه‌ریزی و هماهنگی در ارتش آمریکا بود. در مقابل، منابع داخلی ایران، از جمله سخنان امام خمینی(ره)، این شکست را «امداد غیبی» و نشانه‌ای از حفاظت الهی از انقلاب نوپای اسلامی دانستند. ایشان در سخنرانی خود فرمودند: « چه کسی هلیکوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مامور خدا بودند.»
 
مجله تایم لندن پس از واقعه طبس: ابرقدرتی آمریکا رو به افول است
تحلیلگران نظامی و سیاسی عوامل متعددی را برای شکست عملیات طبس برشمرده‌اند. نخست، خطاهای انسانی و ضعف هماهنگی میان نیروهای دلتا فورس و دیگر واحدها بود. گزارش رسمی جیمز هالوی، فرمانده بازنشسته نیروی دریایی آمریکا، به مشکلات برنامه‌ریزی، نقص در ارتباطات و تصمیم‌گیری‌های نادرست خلبانان اشاره کرد. دوم، انتخاب بالگردهای نامناسب برای محیط کویری بود که به گفته برخی منابع، به دلیل محدودیت‌های ناو نیمیتز، از نوع دریایی به‌جای خشکی استفاده شد.
سومین و مهم‌ترین عامل، طوفان شن غیرمنتظره‌ای بود که عملیات را مختل کرد. نکته جالب اینجاست که شب عملیات، آسمان مهتابی بود و پیش‌بینی‌های هواشناسی آمریکا هیچ نشانه‌ای از طوفان نداشت؛ منابع خارجی امداد غیبی را به‌عنوان یک «بدشانسی بزرگ» توصیف کردند!
شکست طبس پیامدهای عمیقی برای آمریکا و ایران داشت. در آمریکا، این واقعه به‌عنوان یکی از عوامل اصلی شکست کارتر در انتخابات ۱۹۸۰ شناخته می‌شود. برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، آن را «موجب ناامیدی ملی» خواند. سایروس ونس، وزیر خارجه وقت، که از ابتدا با عملیات مخالف بود، در اعتراض به تصمیم کارتر استعفا داد.
در ایران، این رویداد به تقویت روحیه انقلابی و تحکیم جایگاه جمهوری اسلامی منجر شد. انتقال گروگان‌ها به نقاط مختلف کشور پس از این واقعه، امکان تکرار چنین عملیاتی را دشوارتر کرد. همچنین، کشف اسناد محرمانه در بالگردهای به‌جا‌مانده، ابعاد جاسوسی آمریکا در ایران را بیش‌از‌پیش آشکار کرد.
در سطح جهانی، شکست طبس به‌عنوان دومین ناکامی بزرگ نظامی آمریکا پس از جنگ ویتنام تلقی شد. مجله تایم لندن آن را «نشانه افول ابرقدرتی آمریکا» دانست و حتی برخی تحلیلگران آمریکایی، مانند استادان دانشگاه ویلیام و مری، از «خرد شدن پنجه‌های عقاب در کویر ایران» سخن گفتند.
 
ایران امروز؛ آمادگی نظامی در اوج
اگر عملیات طبس در سال ۱۳۵۹، زمانی که ایران درگیر آشوب‌های داخلی و ضعف ساختار نظامی بود، به چنین فاجعه‌ای برای آمریکا منجر شد، امروز که ایران در اوج توانمندی دفاعی قرار دارد، هرگونه ماجراجویی نظامی علیه آن به‌مراتب پرهزینه‌تر خواهد بود. ایران در چهار دهه گذشته، از یک کشور وابسته به تسلیحات غربی به یک قدرت منطقه‌ای با خودکفایی نظامی تبدیل شده است.
ایران امروز دارای یکی از بزرگ‌ترین زرادخانه‌های موشکی خاورمیانه است. موشک‌های بالستیک مانند «فاتح»، «خرمشهر» و «حاج قاسم» با بردهای متنوع و دقت بالا، توانایی هدف قرار دادن پایگاه‌های نظامی دشمن در منطقه را دارند. برای نمونه رزمایش‌های اخیر، مانند «پیامبر اعظم»، نشان‌دهنده هماهنگی بالای یگان‌های زمینی و موشکی است.
از طرفی هم سامانه‌های بومی مانند «باور ۳۷۳» و «سوم خرداد» توانایی رهگیری و انهدام اهداف در فواصل دور را دارند. ناکارآمدی رادارهای ایران در سال ۱۳۵۹، که به ادعای بنی‌صدر به دلیل وابستگی به آمریکا بود، امروز جای خود را به شبکه دفاع هوایی یکپارچه داده است.
در کنار توان موشکی، نیروی دریایی ایران، به‌ویژه در خلیج فارس، با بهره‌گیری از قایق‌های تندرو، زیردریایی‌های بومی و موشک‌های کروز ضدکشتی، به کابوسی برای ناوهای آمریکایی تبدیل شده است. رزمایش‌های مشترک با چین و روسیه نیز نشان‌دهنده عمق استراتژیک ایران در حوزه دریایی است.
این موارد نشانه‌ این است که دکترین نظامی ایران بر جنگ نامتقارن استوار است که هزینه هرگونه تهاجم را برای دشمن افزایش می‌دهد. تجربه گروه‌های مقاومت در منطقه، که از حمایت لجستیکی و آموزشی ایران بهره‌مندند، نشان داده که این استراتژی در برابر قدرت‌های بزرگ کارآمد است.
منابع خبری داخلی، مانند خبرگزاری تسنیم، بارها به توان بازدارندگی ایران اشاره کرده‌اند. در سطح بین‌المللی نیز، گزارش‌های مؤسسات نظامی مانند «جینز دیفنس» و «گلوبال فایرپاور» از ایران به‌عنوان یکی از قدرت‌های برتر نظامی منطقه یاد می‌کنند.
 
چرا حمله نظامی به ایران محکوم به شکست است؟
نخست، جغرافیای پیچیده ایران، با کوهستان‌ها و کویرهای گسترده، هرگونه عملیات زمینی یا هوایی را دشوار می‌کند. تجربه طبس نشان داد که حتی یک طوفان شن می‌تواند برنامه‌ریزی‌های دقیق را بر هم زند. دوم، آمادگی بالای نیروهای مسلح ایران، از جمله شبکه اطلاعاتی پیشرفته، امکان غافلگیری دشمن را به حداقل رسانده است. سوم، اتحاد ملی و روحیه مقاومت در برابر تهاجم خارجی، که ریشه در فرهنگ انقلابی و دینی دارد، هر متجاوزی را با چالش‌های غیرقابل‌پیش‌بینی مواجه می‌کند.
چهارم، ایران امروز دیگر کشوری منزوی نیست. روابط استراتژیک با چین و روسیه، عضویت در سازمان‌هایی مانند شانگهای و بریکس، و نفوذ در محور مقاومت، به تهران عمق استراتژیک بخشیده است. هرگونه حمله به ایران می‌تواند به بحرانی منطقه‌ای یا حتی جهانی منجر شود.
 
جان کلام
شکست عملیات طبس در سال ۱۳۵۹ درس عبرتی برای آمریکا و هر کشوری بود که خیال تهاجم به ایران را در سر می‌پروراند. این واقعه نشان داد که حتی پیشرفته‌ترین ارتش‌ها در برابر اراده الهی، طبیعت و مقاومت یک ملت ناتوانند. امروز، ایران با تکیه بر توانمندی‌های بومی، اتحاد ملی و دیپلماسی فعال، در جایگاهی قرار دارد که هرگونه ماجراجویی نظامی علیه آن به فاجعه‌ای بزرگ‌تر از طبس منجر خواهد شد. همان‌گونه که شن‌های طبس پنجه عقاب را در هم شکست، امروز نیز اقتدار ایران هر دست‌درازی را خنثی خواهد کرد. این نه‌تنها یک تحلیل نظامی، بلکه واقعیتی است که تاریخ و تجربه به اثبات رسانده است.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات